چنگ زدن، گریپ، چنگ، نهر کوچک، چنگ زنی، نزله وبایی نای، ادراک و دریافت، انفلوانزا، نهر کندن، چسبیدن به، محکم گرفتن، نیروی گرفتن
grips
انگلیسی به فارسی
پیشنهاد کاربران
پا فشاری کردن رو یه تصمیم ( معنای سیاسی )
چنگ ( ساز )
کلمات دیگر:
چنگ زدن، گریپ، چنگ، نهر کوچک، چنگ زنی، نزله وبایی نای، ادراک و دریافت، انفلوانزا، نهر کندن، چسبیدن به، محکم گرفتن، نیروی گرفتن