اجرای کوتاه
run short
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• be exhausted, be used up; be in a situation of lacking -
جملات نمونه
1. I have run short of money.
[ترجمه ترگمان]من پول زیادی ندارم
[ترجمه گوگل]من کوتاهی از پول انجام دادم
[ترجمه گوگل]من کوتاهی از پول انجام دادم
2. The city was under siege and began to run short of food.
[ترجمه mostafa] شهر تحت محاصره بود و غذا رو به تمام شدن
[ترجمه ترگمان]شهر تحت محاصره بود و شروع به کوتاه کردن مواد غذایی کرد[ترجمه گوگل]این شهر محاصره شد و شروع به فرار از غذا کرد
3. They had run short of fuel.
[ترجمه ترگمان]آن ها کمی سوخت مصرف کرده بودند
[ترجمه گوگل]آنها سوخت کمتری داشتند
[ترجمه گوگل]آنها سوخت کمتری داشتند
4. The program is expected to run short of money when an onslaught of baby boomers become eligible.
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که این برنامه زمانی که گروهی از بیبی بومر ها واجد شرایط می شوند، کوتاه شود
[ترجمه گوگل]انتظار میرود که این برنامه زمانی کوتاه باشد که پولی که بمباران بچه ها واجد شرایط است، باشد
[ترجمه گوگل]انتظار میرود که این برنامه زمانی کوتاه باشد که پولی که بمباران بچه ها واجد شرایط است، باشد
5. We've run short of milk.
[ترجمه ترگمان]ما شیر نداریم
[ترجمه گوگل]ما شیر کم کرده ایم
[ترجمه گوگل]ما شیر کم کرده ایم
6. Such stocks can sometimes run short - term horse, but most will be pushed further adjust.
[ترجمه ترگمان]چنین سهامی گاهی اوقات می تواند یک اسب کوتاه مدت را اداره کند، اما بیشتر آن ها با فشار بیشتری تنظیم می شوند
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات چنین اسباب هایی می توانند اسب کوتاه مدت را اجرا کنند، اما اکثر آنها تحت تاثیر قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات چنین اسباب هایی می توانند اسب کوتاه مدت را اجرا کنند، اما اکثر آنها تحت تاثیر قرار می گیرند
7. No learner has ever run short of subjects to explore.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس تا به حال از سوژه ها برای اکتشاف استفاده نکرده است
[ترجمه گوگل]هیچ یادگیرنده تا کنون کوتاهی از موضوعات مورد بررسی را نداشته است
[ترجمه گوگل]هیچ یادگیرنده تا کنون کوتاهی از موضوعات مورد بررسی را نداشته است
8. But by late last year, the company had run short of cash.
[ترجمه ترگمان]اما در اواخر سال گذشته شرکت کمی پول نقد به دست آورده بود
[ترجمه گوگل]اما در اواخر سال گذشته، این شرکت از پول نقد فرار کرده بود
[ترجمه گوگل]اما در اواخر سال گذشته، این شرکت از پول نقد فرار کرده بود
9. Supply of the grain has run short during the drought.
[ترجمه ترگمان]تامین گندم در طول خشکسالی کوتاه شده است
[ترجمه گوگل]عرضه دانه در طول خشکسالی کوتاه است
[ترجمه گوگل]عرضه دانه در طول خشکسالی کوتاه است
10. High-spiritedness can quickly become combativeness when tempers run short.
[ترجمه ترگمان]زمانی که خشم و عصبانیت کم می شود، افراد با سرعت بالا می توانند به حالت پرخاشگری تبدیل شوند
[ترجمه گوگل]ستیزه جویی می تواند به سرعت به سرعت در حال مبارزه است زمانی که tempers اجرا کوتاه است
[ترجمه گوگل]ستیزه جویی می تواند به سرعت به سرعت در حال مبارزه است زمانی که tempers اجرا کوتاه است
11. Let us know if you run short of money [ anything ].
[ترجمه ترگمان]اگه پول کم کنی بهمون خبر بده
[ترجمه گوگل]بگذار ما بدانیم که اگر شما پول کم دارید [هر چیزی]
[ترجمه گوگل]بگذار ما بدانیم که اگر شما پول کم دارید [هر چیزی]
12. Their systems may run short of calcium or magnesium point where they physically collapse.
[ترجمه ترگمان]سیستم های آن ها ممکن است کوتاه مدت از کلسیم و یا منیزیم باشند که در آن به صورت فیزیکی از بین می روند
[ترجمه گوگل]سیستم های آنها ممکن است کوتاه از نقطه کلسیم یا منیزیم که در آن از نظر فیزیکی سقوط کنند
[ترجمه گوگل]سیستم های آنها ممکن است کوتاه از نقطه کلسیم یا منیزیم که در آن از نظر فیزیکی سقوط کنند
13. We have run short of candles.
[ترجمه ترگمان] ما چند تا شمع داریم
[ترجمه گوگل]ما از شمع ها فرار کردیم
[ترجمه گوگل]ما از شمع ها فرار کردیم
14. I am sorry we have run short loose leaf notebook.
[ترجمه ترگمان] متاسفم که دفتر \"برگی loose\" رو گشتیم
[ترجمه گوگل]من متاسفم که ما نوت بوک کوتاه ورقه ای را اجرا کرده ایم
[ترجمه گوگل]من متاسفم که ما نوت بوک کوتاه ورقه ای را اجرا کرده ایم
کلمات دیگر: