کلمه جو
صفحه اصلی

colt


معنی : تازه کار، کره اسب، شخص ناازموده، نوعی طپانچه
معانی دیگر : (اسب و الاغ و غیره) کره، کر، (اسبدوانی) کره اسب (کمتر از چهارساله)، گشب، ستاغ، ساموئل کلت (مخترع امریکایی هفت تیر)

انگلیسی به فارسی

کره اسب، شخص ناآزموده، تازه‌کار، نوعی طپانچه


کولت، کره اسب، شخص ناازموده، تازه کار، نوعی طپانچه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a young male horse, esp. one younger than four years old.

(2) تعریف: a young, naive, or inexperienced person; novice.

• young male horse; novice; type of pistol
a colt is a young male horse.

مترادف و متضاد

تازه کار (اسم)
beginner, novice, tyro, freshman, tiro, novitiate, noviciate, rookie, debutant, ham, jackleg, colt, tenderfoot

کره اسب (اسم)
stag, foal, colt

شخص ناازموده (اسم)
colt

نوعی طپانچه (اسم)
colt

young horse


Synonyms: filly, fledgling, foal, rookie, sapling, yearling, youngling, youngster


جملات نمونه

1. a leggy colt
کره اسب پا دراز

2. A colt you may break, but an old horse you never can.
[ترجمه سمانهه] ممکن است یک کره اسب را شکست دهید اما نمی توانید اسب کهن سال را شکست دهید
[ترجمه ترگمان]یک کره اسب می توانید استراحت کنید، اما یک اسب کهنه که هرگز نمی توانید
[ترجمه گوگل]یک کرم ممکن است شکستن، اما یک اسب قدیمی شما هرگز نمی توانید

3. A ragged colt may make a good horse.
[ترجمه ترگمان]یک کره اسب فرسوده می تواند اسب خوبی درست کند
[ترجمه گوگل]یک کوتوله پاره شده ممکن است اسب خوبی داشته باشد

4. The little colt shied at the fence and refused to jump over it.
[ترجمه ترگمان]کره اسب کوچک از حصار خجالت کشید و از پریدن امتناع کرد
[ترجمه گوگل]کوچه کوچک در حصار خرد شده و از پرش آن فرار کرد

5. He drew out the heavy Colt revolver.
[ترجمه ترگمان]هفت تیر سنگین و سنگین را بیرون آورد
[ترجمه گوگل]او ریولر سنگین کولت را برداشت

6. Meanwhile the colt galloped back and forth behind him, and the parakeets squawked.
[ترجمه ترگمان]در این اثنا کره اسب از پشت سر او برگشت و the جیغ کشید
[ترجمه گوگل]در همین حال، صدای قدم زدن پشت و عقب پشت سر او گول زد، و تقلید از تقلید

7. Ladbrokes had quoted Francois Boutin's colt at 40-1 but have now taken him out of their list.
[ترجمه ترگمان]Ladbrokes کره اسب فرانسوا Boutin را در ۴۰ - ۱ نقل کرده بود، اما حالا او را از لیست آن ها بیرون برده بود
[ترجمه گوگل]Ladbrokes در ابتدای بازی 40-4 با کریس فرانسوا بواتین روبرو شد اما اکنون او را از فهرست خود حذف کرده است

8. The chestnut colt stuck its head in through the open window to lick her hand with its warm tongue.
[ترجمه ترگمان]کره اسب سرخ یال سرش را از پنجره باز کرد تا با آن زبان گرم آن را لیس بزند
[ترجمه گوگل]کوتوله شاه بلوط از طریق پنجره باز به سرش افتاد تا دستش را با زبان گرمش بریزد

9. In general, it is best to geld a colt before he is one-year old.
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، بهتر است که یک کره اسب را قبل از اینکه یک کره اسب باشد geld کند
[ترجمه گوگل]به طور کلی، بهتر است قبل از اینکه یک ساله باشد، یک گلوله را بپوشانید

10. He should love the colt as he loved the mud pony.
[ترجمه ترگمان]آن کره اسب را همان طور که عاشق اسب گل آلود بود دوست داشت
[ترجمه گوگل]او باید علف را دوست داشته باشد، همانطور که گل سرسبد را دوست دارد

11. A Colt calendar was on the wall.
[ترجمه ترگمان]تقویم کلت روی دیوار بود
[ترجمه گوگل]تقویم کلت بر روی دیوار بود

12. Andre Fabre's colt was supplemented yesterday for the Group One contest over six furlongs.
[ترجمه ترگمان]این کره اسب دیروز به دنبال یک مسابقه چهار صد گز از چهار صد گز از طرف گروه او رد شد
[ترجمه گوگل]کاندور آندره فاب روز گذشته برای مسابقه گروه 1 بیش از شش بار دیگر تکمیل شد

13. Their first championship colt, Crown Ambassador, has won nine races already.
[ترجمه ترگمان]اولین championship، یعنی سفیر کراون، در حال حاضر نه مسابقه را برنده شده است
[ترجمه گوگل]اولین کمان قهرمانی خود، سفیر سفارشی، 9 مسابقه را به دست آورده است

پیشنهاد کاربران

Colt به معنی کره نریان ( کره اسب نر ) است و filly به معنی کره مادیان ( کره اسب ماده ) است

در زبان ترکی به معنی کوتاه ، قد کوتاه است . از این رو در زبان مغولی به نوعی اسب قد کوتاه کوله گفته می شود . کوله که نوعی اسب بوده است در پارسی، ترکی و مغولی دیده می شود که با کلمه کره ( کره اسب ) بی شباهت نیست. در زبان انگلیسی به کره اسب Colt گفته می شود .

اسب نابالغ نر، کره نریان


کلمات دیگر: