کلمه جو
صفحه اصلی

solvable


معنی : محلول، حل شدنی، قابل حل، قابل پرداخت، حل پذیر، قادر به تادیه وام، واریز شدنی
معانی دیگر : (مسئله و غیره) قابل حل، پژنگ پذیر، قادر بتادیه وام

انگلیسی به فارسی

حل شدنی، محلول، قادر بتادیه وام، واریزشدنی، قابل پرداخت


حلپذیر، قابل حل


قابل حل است، قابل حل، حل شدنی، محلول، قادر به تادیه وام، واریز شدنی، قابل پرداخت، حل پذیر


انگلیسی به انگلیسی

• able to be solved, resolvable

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] حل شدنی، قابل حل، حل پذیری

مترادف و متضاد

محلول (صفت)
soluble, solvable, dissolved

حل شدنی (صفت)
dissoluble, soluble, dissolvable, solvable

قابل حل (صفت)
dissoluble, soluble, solvable

قابل پرداخت (صفت)
due, liable, solvable, solvent, payable, exigible

حل پذیر (صفت)
soluble, solvable, miscible

قادر به تادیه وام (صفت)
solvable

واریز شدنی (صفت)
solvable

جملات نمونه

1. Total solvable peptide content in the fermented fishmeal was determined by using the biuret method, and polypeptide in the precipitate by using Kjeldahl method.
[ترجمه ترگمان]مقدار کلی حلال در تخمیر fermented با استفاده از روش biuret و پلی پپتید در precipitate با استفاده از روش Kjeldahl تعیین شد
[ترجمه گوگل]مقدار کل پپتید قابل حل در غذای ماهی تخمیر شده با استفاده از روش بیورت و پلیپپتید در رسوب با استفاده از روش Kjeldahl تعیین شد

2. Ink Pigment is not solvable in water, but is made by powdered ink.
[ترجمه ترگمان]جوهر Pigment در آب حل نمی شود، اما با پودر پودر درست می شود
[ترجمه گوگل]رنگدانه جوهر در آب قابل حل نیست، اما با جوهر پودری ساخته شده است

3. The water solvable alkaloids, matrine, N-oxymatrine, sophoridine, cytisine, aloperine showed feeding inhibition and toxicity to caterpillars at different levels.
[ترجمه ترگمان]The ۳۰، matrine، N - oxymatrine، sophoridine، cytisine، aloperine، inhibition تغذیه و سمیت کرم های در سطوح مختلف را نشان دادند
[ترجمه گوگل]آلکالوئیدهای قابل حل در آب، ماتریون، N-oxymatrine، sophoridine، سیتیزین، آلورین، مهار تغذیه و مسمومیت را به کرم ها در سطوح مختلف نشان دادند

4. Theorem 3 Any enveloping Lie superalgebra of a solvable Lie triple supersystem is solvable, and if a Lie triple supersystem has some solvable enveloping Lie superalgebra, it is solvable.
[ترجمه ترگمان]قضیه ۳ هر گونه دروغ گویی در هاله ای از یک دروغ سه گانه قابل حل در یک سه جمله ای قابل حل است، و اگر یک Lie سه تایی در حالی که یک دروغ Lie را در بر می گیرد، قابل حل است
[ترجمه گوگل]قضیه 3 هر جرم فوق العاده پوشیده از یک سیستم فوقالعاده سهبعدی قابل حل قابل حل است و اگر یک Supersystem سه گانه دروغی وجود داشته باشد، ممکن است قابل حل باشد

5. Let G be a finite solvable group.
[ترجمه ترگمان]بگذارید G یک گروه قابل حل محدود باشد
[ترجمه گوگل]اجازه دهید G یک گروه قابل حل مجدد باشد

6. An exactly solvable Nilsson and relativistic mean-field plus nearest-orbit pairing model for the description of well-deformed nuclei is used and applied to rare-earth and actinide regions.
[ترجمه ترگمان]یک مدل جفت برش به علاوه مسطح به اضافه نزدیک ترین دور مدار برای توصیف هسته well به کار می رود و برای مناطق کمیاب و actinide بکار می رود
[ترجمه گوگل]نیلسون دقیق و میدان متوسط ​​نسبیتی به همراه مدل جفت شدن نزدیکترین مدار برای توصیف هسته های به خوبی شکل پذیر استفاده شده و به مناطق نادر زمین و اکتینید اعمال می شود

7. Hilbert's tenth problem is quantum solvable!
[ترجمه ترگمان]مساله دهم هیلبرت در نظر گرفته شده است
[ترجمه گوگل]مسئله دهم هیلبرت کوانتومی قابل حل است!

8. According to the classification of the 3-dimensional solvable RDS type Lie algebra, we constructed a new class of 4-dimensional RDS type Lie algebra.
[ترجمه ترگمان]با توجه به طبقه بندی نوع ۳ بعدی در جبر Lie قابل حل سه بعدی، ما یک کلاس جدید از نوع RDS جبری چهار بعدی را ساختیم
[ترجمه گوگل]با توجه به طبقه بندی نوع RED نوع حل RDS قابل حل 3 بعدی، ما یک کلاس جدید از نوع RED نوع چهار بعدی را ساختیم

9. The material is solvable for water, which means the tank could be washed clean.
[ترجمه ترگمان]مواد برای آب حل می شوند که به این معنی است که مخزن را می توان تمیز شست
[ترجمه گوگل]این ماده برای آب قابل حل است، به این معنی که مخزن می تواند پاک شود

10. The machine uses aqua - solvable environmental protective glue and BOPP film.
[ترجمه ترگمان]این دستگاه از چسب حفاظت از آب مقطر و فیلم BOPP استفاده می کند
[ترجمه گوگل]این دستگاه با استفاده از چسب محافظ محیط زیست قابل حل و فیلم BOPP استفاده می کند

11. This is not solvable solely by human editors nor is It'solvable solely by machine algorithms.
[ترجمه ترگمان]این مساله فقط توسط ویراستاران انسانی برطرف نمی شود و نه فقط توسط الگوریتم های ماشین قابل حل است
[ترجمه گوگل]این تنها توسط ویراستاران انسانی قابل حل نیست و تنها با الگوریتم های ماشین قابل حل نیست

12. The relative solvable methods on easily appearing effects of disadvantageous factors are proposed.
[ترجمه ترگمان]روش های حل و حل نسبی در مورد اثرات نامطلوب عوامل مضر ارائه شده است
[ترجمه گوگل]روش های نسبی قابل حل بر روی اثرات به راحتی ظاهر عوامل نامطلوب پیشنهاد شده است

13. The LMI optimization problem is not classic LMI solvable form, the free software SCILAB can be used to solve the LMI optimization problem with equality constraint, but MATLAB can not.
[ترجمه ترگمان]مساله بهینه سازی lmi یک شکل قابل حل کلاسیک نیست، نرم افزار آزاد SCILAB می تواند برای حل مساله بهینه سازی lmi با محدودیت برابری استفاده شود، اما MATLAB نمی تواند
[ترجمه گوگل]مشکل بهینه سازی LMI به شکل قابل حل سازگار با LMI نیست، نرم افزار آزاد SCILAB می تواند برای حل مشکل بهینه سازی LMI با محدودیت برابری استفاده شود، اما MATLAB نمی تواند

14. The groups of the solvable equations are commutative.
[ترجمه ترگمان]گروه های معادلات قابل حل جابجایی جابجایی هستند
[ترجمه گوگل]گروه های معادلات حل شده قابل تعویض هستند


کلمات دیگر: