کلمه جو
صفحه اصلی

commix


معنی : مخلوط کردن، بهم ریختن، درامیختن
معانی دیگر : (قدیمی) آمیختن، همامیختن

انگلیسی به فارسی

مخلوط کردن، به‌هم ریختن، درآمیختن


کمکی، مخلوط کردن، بهم ریختن، درامیختن


مترادف و متضاد

مخلوط کردن (فعل)
combine, temper, admix, mingle, mix, knead, shuffle, blend, jumble, compound, hash, merge, commix, immingle, fuse, fuze, stir together, syncretize

بهم ریختن (فعل)
bollix, commix

درامیختن (فعل)
commix

جملات نمونه

1. But we can commix the two methods in teaching process in order to complement and benefit each other.
[ترجمه ترگمان]اما ما می توانیم دو روش را در آموزش پردازش کنیم تا مکمل یکدیگر باشیم
[ترجمه گوگل]اما ما می توانیم دو روش را در فرایند تدریس به کار گیریم تا بتوانیم به یکدیگر تکیه کنیم

2. The process and research of leachate treatment were analyzed, and all the methods were compared, found that after the pretreatment, commix leachate and town wastewater for a co-treatment was feasible.
[ترجمه ترگمان]فرآیند و تحقیقات عملیات شیرابه آنالیز شدند و همه روش ها با هم مقایسه شدند و دریافتند که بعد از تیمار، شیرابه و فاضلاب شهری برای یک درمان عملی امکان پذیر است
[ترجمه گوگل]فرایند و تحقیق در مورد درمان شیلات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و تمامی روش ها مقایسه شد و دریافت که پس از پیش تصفیه، تصفیه آب شیرابه و فاضلاب شهری برای همکاری درمانی امکان پذیر است

3. Using the method of optimal efficiency and maximal quantity of refrigerating output, a thermoelectricity refrigeration system commix with compress refrigeration is designed.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از روش بازدهی بهینه و حداکثر مقدار خروجی refrigerating، یک سیستم خنک سازی thermoelectricity با compress refrigeration طراحی شده است
[ترجمه گوگل]با استفاده از روش بازده مطلوب و حداکثر مقدار خروجی یخچال، یک سیستم تبرید ترموالکتریک با کمپرسور تبرید طراحی شده است

4. There are four types of industry chain, namely, marketing, all- in- one, half- marketing and commix industry chain. They are exhibition format of external mechanism model of industry chain.
[ترجمه ترگمان]چهار نوع زنجیره صنعتی وجود دارد که عبارتند از: بازاریابی، بازاریابی تمام در یک، نیمه بازاریابی و زنجیره تامین آن ها قالب نمایشگاهی از مکانیزم بیرونی زنجیره صنعت هستند
[ترجمه گوگل]چهار نوع زنجیره صنعت وجود دارد، یعنی بازاریابی، یکپارچه سازی، نیمی از بازاریابی و زنجیره صنعتی ادغام شده آنها قالب نمایشگاه مدل ساز و ساز خارجی زنجیره ای هستند

5. This paper discuss the mechanism and process of making emulsive moistureproof dope for corrugated board with scrap polystyrene foam by selecting proper commix impregnant and emulsion.
[ترجمه ترگمان]این مقاله درباره مکانیسم و فرآیند تولید مواد مخدر emulsive moistureproof برای تخته چین دار با استفاده از فوم سیلیکا با انتخاب مناسب commix و امولسیون بحث می کند
[ترجمه گوگل]در این مقاله مکانیسم و ​​فرایند تولید مواد ضدعفونی کننده امولسیونی برای راه راه با فوم پلی استایرن ضایعات را با انتخاب امولسیون مناسب و امولسیون مناسب مورد بحث قرار می دهیم

پیشنهاد کاربران

درامیزیدن/درامیختن


کلمات دیگر: