کلمه جو
صفحه اصلی

arising

انگلیسی به فارسی

در حال بالا آمدن، برخاستن، رخ دادن، بلند شدن، برامدن، طلوع کردن، قیام کردن


انگلیسی به انگلیسی

• ascending, going up, awakening, appearing
rising, getting up; waking

پیشنهاد کاربران

ناشی از

به خاطر

به دلیل

برخاسته از، برآمده از، حاصل از، برگرفته از، حاصل از، ماحصل، محصولِ، فرآمدِ، ثمره ی، مولودِ، زاده ی، منتج از، نتیجه ی

ناشی شده از
برخواسته از
به دنبال


کلمات دیگر: