شبانه روزی، بیست و چهار ساعته، روز و شب، لاینقطع، پیوسته (around-the-clock هم می گویند)
round the clock
شبانه روزی، بیست و چهار ساعته، روز و شب، لاینقطع، پیوسته (around-the-clock هم می گویند)
انگلیسی به فارسی
دور ساعت
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: continuous throughout the day and night.
- a gas station with round-the-clock service
[ترجمه ترگمان] ایستگاه گاز با سرویس ۲۴ ساعته
[ترجمه گوگل] یک ایستگاه گاز با سرویس 24 ساعته
[ترجمه گوگل] یک ایستگاه گاز با سرویس 24 ساعته
• 24 hours per day, continuously, non-stop
round-the-clock activities happen all day and all night.
round-the-clock activities happen all day and all night.
جملات نمونه
1. round-the-clock health services
خدمات بهداشتی شبانه روزی
2. We worked round the clock to finish the job.
[ترجمه ترگمان]ما در طول ساعت کار کردیم تا کار را تمام کنیم
[ترجمه گوگل]ما تمام وقت کار کردیم تا کار را تمام کنیم
[ترجمه گوگل]ما تمام وقت کار کردیم تا کار را تمام کنیم
3. Doctors and nurses worked round the clock to help those injured in the train crash.
[ترجمه ترگمان]دکترها و پرستاران در طول ساعت کار کردند تا به افراد مجروح در سانحه قطار کمک کنند
[ترجمه گوگل]پزشکان و پرستاران برای کمک به کسانی که در تصادف قطار زخمی شده بودند، در اطرافشان کار می کردند
[ترجمه گوگل]پزشکان و پرستاران برای کمک به کسانی که در تصادف قطار زخمی شده بودند، در اطرافشان کار می کردند
4. Surgeons are working round the clock to save his life.
[ترجمه ترگمان]جراحان در اطراف ساعت کار می کنند تا زندگیش را نجات دهند
[ترجمه گوگل]جراحان دور هم کار می کنند تا زندگی خود را نجات دهند
[ترجمه گوگل]جراحان دور هم کار می کنند تا زندگی خود را نجات دهند
5. Forty police officers are working round the clock to find Murray's killer.
[ترجمه ترگمان]چهل افسر پلیس در اطراف ساعت کار می کنند تا قاتل مورای را پیدا کنند
[ترجمه گوگل]چهل و پانزده مأمور پلیس برای پیدا کردن قاتل موری، در سراسر ساعت کار می کنند
[ترجمه گوگل]چهل و پانزده مأمور پلیس برای پیدا کردن قاتل موری، در سراسر ساعت کار می کنند
6. Rescue services have been working round the clock to free stranded motorists.
[ترجمه ترگمان]خدمات امداد در سراسر ساعت برای آزاد کردن رانندگان به دام افتاده کار کرده اند
[ترجمه گوگل]خدمات نجات در سراسر ساعت کار می کنند تا رانندگان رشته ای را آزاد کنند
[ترجمه گوگل]خدمات نجات در سراسر ساعت کار می کنند تا رانندگان رشته ای را آزاد کنند
7. Kim has been working round the clock to finish it in time.
[ترجمه ترگمان]کیم در اطراف ساعت کار می کند تا آن را به موقع تمام کند
[ترجمه گوگل]کیم ساعت کارش تمام شده است تا زمان آنرا به پایان برساند
[ترجمه گوگل]کیم ساعت کارش تمام شده است تا زمان آنرا به پایان برساند
8. Emergency teams were working round the clock to make the homes secure.
[ترجمه ترگمان]تیم های اورژانس در اطراف ساعت کار می کردند تا خانه های امن را تامین کنند
[ترجمه گوگل]تیم های اضطراری برای اطمینان از امنیت خانه ها در اطراف کار می کردند
[ترجمه گوگل]تیم های اضطراری برای اطمینان از امنیت خانه ها در اطراف کار می کردند
9. He studied round the clock for his history exam.
[ترجمه ترگمان]او ساعت را برای امتحان تاریخ خود مورد مطالعه قرار داد
[ترجمه گوگل]او در طول تاریخ برای امتحان تاریخ خود مطالعه کرد
[ترجمه گوگل]او در طول تاریخ برای امتحان تاریخ خود مطالعه کرد
10. Rescuers are working round the clock to find survivors of the blast.
[ترجمه ترگمان]امدادگران در اطراف ساعت کار می کنند تا بازماندگان انفجار را پیدا کنند
[ترجمه گوگل]ماموران در حال کار در سراسر ساعت برای پیدا کردن بازماندگان انفجار هستند
[ترجمه گوگل]ماموران در حال کار در سراسر ساعت برای پیدا کردن بازماندگان انفجار هستند
11. It is pitch black round the clock and everyone is depressed, drunk and stinks of fish oil.
[ترجمه ترگمان]دور ساعت سیاه است و همه افسرده، مست و بوی بد روغن ماهی هستند
[ترجمه گوگل]این زمین سیاه و سفید ساعت است و هر کس افسرده، مست و غم انگیز از روغن ماهی است
[ترجمه گوگل]این زمین سیاه و سفید ساعت است و هر کس افسرده، مست و غم انگیز از روغن ماهی است
12. Staff will work round the clock.
[ترجمه ترگمان]کارکنان در طول ساعت کار خواهند کرد
[ترجمه گوگل]کارکنان ساعت کار خواهند کرد
[ترجمه گوگل]کارکنان ساعت کار خواهند کرد
13. Both areas are monitored round the clock by surveillance cameras and detectives are hoping that the hoaxer has been captured on tape.
[ترجمه ترگمان]هر دو منطقه توسط دوربین های تجسسی کنترل می شوند و کارآگاهان امیدوارند که the در نوار ضبط شده باشد
[ترجمه گوگل]هر دو ناحیه با دوربین های نظارت در سراسر ساعت نظارت می شوند و کارآگاهان امیدوارند که غافلگیر کننده بر روی نوار ضبط شود
[ترجمه گوگل]هر دو ناحیه با دوربین های نظارت در سراسر ساعت نظارت می شوند و کارآگاهان امیدوارند که غافلگیر کننده بر روی نوار ضبط شود
14. Forty police officers are working round the clock trying to find Murray's killer.
[ترجمه ترگمان]چهل افسر پلیس در حال تلاش برای یافتن قاتل مورای هستند
[ترجمه گوگل]چهل و پانزده افسر پلیس در حال تلاش برای پیدا کردن قاتل موری هستند
[ترجمه گوگل]چهل و پانزده افسر پلیس در حال تلاش برای پیدا کردن قاتل موری هستند
پیشنهاد کاربران
شبانه روزی_بیست و چهار ساعته
مدام
شبانه روزی
کلمات دیگر: