1. Her hair has never been formally coifed.
[ترجمه ترگمان]موهایش تا به حال به طور رسمی coifed نشده است
[ترجمه گوگل]موهای او هرگز به طور رسمی نرفته است
2. Her long black hair, beneath a white coif, was further concealed by a small black cap.
[ترجمه ترگمان]موهای بلند و سیاهش در زیر یک کلاه سفید، بیشتر از یک کلاه سیاه کوچک پنهان شده بود
[ترجمه گوگل]موهای بلند سیاه آن، در زیر یک کت سفید، با یک کلاه سیاه کوچک پنهان شده بود
3. For this sporty girl, coif is fashionable and practical as well.
[ترجمه ترگمان]برای این دختر sporty، coif مد و عملی است
[ترجمه گوگل]برای این دختر ورزشی کویف مدرن و عملی است
4. And no, the latter has nothing to do with hordes of rude guys in cute matching coifs.
[ترجمه ترگمان]و نه، این دومی هیچ ربطی به گروه گروه خشن و خشن نداره
[ترجمه گوگل]و نه، دومی هیچ ارتباطی با انبوهی از بچه های بی رحمانه ندارد
5. Without iridescent blue eye shadow, an effulgent outfit or a hair-sprayed coif, she looks normal.
[ترجمه ترگمان]بدون سایه چشم آبی، یک لباس effulgent و یا یک اسپری ضد سم پاشی شده بر روی موها، حالت عادی به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]بدون سایه چشم آبی رنگین پوست، یک لباس پر زرق و برق و یا یک کفی اسپری مو، او به نظر طبیعی است
6. I entered one full of nuns, their winged white coifs illuminating the dim interior, making it like a candle-lit church.
[ترجمه ترگمان]من وارد یک اتاق پر از راهبه ها شدم، coifs بال دار بال دار شان را روشن کرده بود و درون آن را مثل یک کلیسای روشن روشن کرده بود
[ترجمه گوگل]من وارد یک پر از راهبه ها شدم، بال های بالدار سفید خود را روشن در داخل اتاق کم نور، ساخت آن را مانند یک کلیسا روشن شمع
7. Sharpton's odyssey from stubborn outsider to ultimate insider is documented in the shift to well-tailored suits and a more modest coif.
[ترجمه ترگمان]سفر Sharpton از یک بیگانه سرسخت به خودی نهایی در تغییر جهت متناسب با کت و شلوار مناسب و یک coif متواضعانه دیگر مستند شده است
[ترجمه گوگل]Odyssey شارپتون از بی رحم بی نظیر به خودی خود نهایی در انتقال به لباس های مناسب و مقرون به صرفه است
8. In fact they represented the vanguard for jihad on the Western front—so in deference to them, Shahryar could hold onto his coif.
[ترجمه ترگمان]در واقع آن ها به عنوان پیشگام در جهاد در جبهه غربی حضور داشتند - بنابراین به احترام آن ها، shahryar می توانست بر روی coif بایستد
[ترجمه گوگل]در حقیقت آنها پیشگامان جهاد در جبهه غربی را معرفی کردند، بنابراین شهریار می توانست بر او تأثیر بگذارد
9. The name comes from the Capuchin friars, possibly referring to the colour of their brown cover, surrounded by a ring of coif.
[ترجمه ترگمان]این نام از راهبان کاپوسن، که احتمالا به رنگ پوشش قهوه ای خود، که با حلقه ای از coif احاطه شده است، می آید
[ترجمه گوگل]این نام از سرخپوشان کاپوچین می آید، احتمالا اشاره به رنگ قهوه ای آنها است که توسط حلقه ای از کایف احاطه شده است