کلمه جو
صفحه اصلی

moped


موتورگازی، دوچرخه ی موتوری

انگلیسی به فارسی

موتورگازی، دوچرخه‌ی موتوری


موتو، افسرده بودن، افسرده کردن، دلتنگ کردن


انگلیسی به انگلیسی

• small motorbike
a moped is a small motorcycle.

جملات نمونه

1. He moped around the office for a while, feeling bored.
[ترجمه ترگمان]برای مدتی از دفتر بیرون رفت و احساس بی حوصلگی کرد
[ترجمه گوگل]او مدتی در اطراف دفتر حرکت کرد، احساس ناامیدی کرد

2. He moped about because he wasn't invited to the party.
[ترجمه ترگمان]به خاطر اینکه به مهمانی دعوت نشده بود ناراحت شد
[ترجمه گوگل]او در مورد اینکه او را به حزب دعوت نکرده بود، مورد تقدیر قرار داد

3. He moped about in the house all day.
[ترجمه ترگمان]تمام روز در خانه می گشت
[ترجمه گوگل]او تمام روز در خانه مأموریت داشت

4. We booked a moped for penultimate day of the holiday allowing 2hours for recovery before the flight home.
[ترجمه ترگمان]ما یک روز تعطیلی را برای یکی از روزه ای تعطیل آخر هفته رزرو کردیم که به ۲ ساعت برای بهبودی قبل از بازگشت به خانه اجازه می داد
[ترجمه گوگل]ما برای روز بعد از تعطیلات، یک موتو فروشی رزرو کردیم که به مدت 2 ساعت برای بازیابی قبل از پرواز به خانه برگشت

5. The man on the moped was already speeding away in the opposite direction.
[ترجمه ترگمان]مرد دوچرخه سوار در جهت مخالف حرکت می کرد و در جهت مخالف حرکت می کرد
[ترجمه گوگل]مردی که در موتزارت بود، در جهت مخالف، دورتر از سرعت حرکت کرد

6. We booked a moped for the penultimate day of the holiday.
[ترجمه ترگمان]ما برای روز یکی از روزه ای آخر تعطیلات، moped را رزرو کردیم
[ترجمه گوگل]ما برای روز آخر تعطیلات یک موتو فروشی رزرو کردیم

7. This involved a moped engine designed by the plaintiff who entered into informal negotiations with the defendant; no contract was executed.
[ترجمه ترگمان]این امر موتور moped ای را که شاکی با متهم به مذاکرات غیر رسمی با متهم وارد کرده بود درگیر کرد؛ هیچ قراردادی اجرا نشد
[ترجمه گوگل]این شامل موتور موتوری طراحی شده توسط شاکی بود که وارد مذاکرات غیر رسمی با متهم شد؛ هیچ قراردادی اعدام نشد

8. That mountain Bike was refitted to become a moped.
[ترجمه ترگمان]آن دوچرخه کوهستان برای تبدیل شدن به یک moped بود
[ترجمه گوگل]این دوچرخه کوهستانی برای تبدیل شدن به یک موتورسیکلت نصب شده بود

9. He moped in the house all day.
[ترجمه ترگمان] کل روز داشت توی خونه گریه می کرد
[ترجمه گوگل]او تمام روز در خانه مأموریت داشت

10. The serene woman has already ordered pizza moped - mounted delivery man is on the way with it.
[ترجمه ترگمان]زن آرام سفارش پیتزا moped سفارش داد که راه را باز کند
[ترجمه گوگل]خانم بی سر و صدا در حال حاضر دستور داد تا مردی را که با موتو پیتزا مواجه شده است بر روی آن بگذارد

11. Mona has just got hold of a brilliant moped that only cost a tenner.
[ترجمه ترگمان]مونا فقط یک موتور سیکلت درخشان گرفته که فقط یک تکه از ۱۰ دلار خرج داره
[ترجمه گوگل]مونا فقط یک موتورد درخشان داشته است که تنها هزینه یک دهنر را میپردازد

12. The GB 16169 - 2000 moped noise limit issued in 2000 equally adopts the limit of ECE, EC.
[ترجمه ترگمان]محدوده صدای moped ۱۶۱۶۹ - ۲۰۰۰ که در سال ۲۰۰۰ صادر شد به همان اندازه محدودیت of و EC را می پذیرد
[ترجمه گوگل]محدودیت سر و صدای موتورد GB 16169 - 2000 که در سال 2000 صادر شد، محدودیت ECE EC را نیز به تصویب رساند

13. Perhaps a moped would be more suitable.
[ترجمه ترگمان]شاید a مناسب تر می بود
[ترجمه گوگل]شاید یک موتورسیکلت مناسب تر باشد

14. The rich man always moped about that.
[ترجمه ترگمان]مرد ثروتمند همیشه در این مورد ناراحت بود
[ترجمه گوگل]مرد ثروتمند همیشه در مورد آن مفهوم است

پیشنهاد کاربران

موتور برقی

موتور بیکلاژ

. E. g
rent a mopedd


موتور سیکلت کم توان، موتور گازی


کلمات دیگر: