1. The referee awarded a free kick to the home team.
[ترجمه ترگمان]داور یک ضربه آزاد به تیم خانگی داد
[ترجمه گوگل]داور یک ضربه آزاد به تیم میزبان داد
2. The footballer appealed to the referee for a free kick.
[ترجمه ترگمان]فوتبالیست درخواست یک ضربه آزاد را به داور داد
[ترجمه گوگل]فوتبالیست به داور برای یک ضربه آزاد مراجعه کرد
3. Pearce came forward to take the free kick .
[ترجمه ترگمان]پیرس به جلو آمد تا ضربه آزاد را بردارد
[ترجمه گوگل]پریس پیش می آید که ضربه آزاد را بگیرد
4. The referee gave a free kick for handball.
[ترجمه ترگمان]داور یک ضربه آزاد برای هندبال داد
[ترجمه گوگل]داور یک ضربه آزاد برای دستیball آزاد
5. Figo levelled the scores with a curling free kick.
[ترجمه ترگمان]Figo با یک لگد آزاد امتیازات را به هم وصل کرده بودند
[ترجمه گوگل]فیگو امتیازات را با یک ضربه آزاد پیچش زدایی کرد
6. Luton conceded a free kick on the edge of the penalty area.
[ترجمه ترگمان]او یک ضربه آزاد به لبه منطقه پنالتی دریافت کرد
[ترجمه گوگل]لوتون یک ضربه آزاد به لبه مجازات زمین گذاشت
7. Sheringham was unmarked as he met Anderton's free kick and headed in after nine minutes.
[ترجمه ترگمان]Sheringham بدون هیچ نشانه ای از ضربه آزاد Anderton s و بعد از نه دقیقه به راه افتاد
[ترجمه گوگل]شرینگامام به دلیل ضربه زدن به ضربه ی آندرتن ملاقات کرد و بعد از 9 دقیقه به سمت او رفت
8. A badly-worked free kick, which saw McAllister over-hit an attempted pass to Collins, provoked audible unrest in the stands.
[ترجمه ترگمان]یک ضربه آزاد به شدت کار شده، که McAllister را بیش از حد مورد توجه قرار داد، یک گذرگاه به سمت کالینز را دید که منجر به ناآرامی های قابل شنیدن در جایگاه تماشاچیان شد
[ترجمه گوگل]یک ضربه آزاد که به سختی کار می کرد، ملاکی را که شاهد تلاش برای انتقال به کالینز بود دید، موجب ناآرامی های شنیداری در غرفه ها شد
9. The irrepressible Byrne curled a free kick round the Linfield wall after 15 minutes, but Lamont was equal to it.
[ترجمه ترگمان]برن مهار نشدنی یک ضربه آزاد را بعد از ۱۵ دقیقه به دور دیوار linfield حلقه کرد، اما لامونت با آن برابر بود
[ترجمه گوگل]Byrne در دقیقه 15 یک ضربه آزاد از دروازه Linfield رو به رو کرد، اما Lamont در مسابقه بود
10. Confusion Strachan's quick thinking at a free kick caused confusion, and Speed was there to head the first.
[ترجمه ترگمان]گیجی و تفکر سریع در یک ضربه آزاد باعث سردرگمی و سرعت شد و سرعت برای اولین بار به آنجا رسید
[ترجمه گوگل]اختلال تفکر سریع Strachan در یک ضربه آزاد موجب سردرگمی شد و سرعت برای اولین بار در آنجا بود
11. But as a first-half Merson free kick ricocheted to him eight yards from goal he miscued.
[ترجمه ترگمان]اما به عنوان یک شوت نیمه آزاد در ۸ متری گل به او برخورد کرد
[ترجمه گوگل]اما به عنوان یک ضربه پنالتی مرسون به ریکوچستر او به هشت هکتار از هدف دروغ گفت
12. Another free kick was almost a repeat of the Wimbledon one, only approx 4 inches wide.
[ترجمه ترگمان]یک ضربه آزاد دیگر تقریبا تکرار یک توپ تنیس ویمبلدون بود که فقط ۴ اینچ عرض داشت
[ترجمه گوگل]یک ضربه آزاد دیگر تقریبا تکرار یک ویمبلدون بود، فقط حدود 4 اینچ عرض
13. Lee King floated home a simple free kick for the third on 29 minutes.
[ترجمه ترگمان]لی کینگ در ۲۹ دقیقه یک ضربه آزاد ساده به خانه رساند
[ترجمه گوگل]لی کینگ در دقیقه 29 یک ضربه آزاد ساده برای سومین بار به خانه برد
14. A free kick 25 yards out perfectly placed and left the Derby defence bemused and helpless.
[ترجمه ترگمان]یک ضربه آزاد ۲۵ متری به طور کامل گذاشته شده و دفاع از دربی را گیج و درمانده کرده بود
[ترجمه گوگل]یک ضربه آزاد 25 یاردی کاملا قرار داده شده و در نهایت دفاع و بی نظمی دربی را ترک کرد
15. Keeper Sansome blocked the free kick but Gee hammered in the rebound.
[ترجمه ترگمان]دروازه بان بند آزاد را مسدود کرده بود، اما باز هم ضربه محکمی به آن زد
[ترجمه گوگل]Keeper Sansome ضربه آزاد رو به ثمر رسوند اما ضربه پنالتی را در اختیار گرفت