کلمه جو
صفحه اصلی

beat down


1- (به شدت) درخشیدن، تابیدن، 2- سرکوب کردن، منکوب کردن 3- (عامیانه) مجبور به کم کردن قیمت شدن، قیمت را پایین آوردن

انگلیسی به فارسی

با نیروی زیاد ضربه زدن


چانه زدن سر قیمت پایین‌تر


ضرب و شتم


انگلیسی به انگلیسی

• bring down, force down; discourage, dishearten

مترادف و متضاد

Strike with great force


Haggle with someone to sell at a lower price


جملات نمونه

1. The sun beat down mercilessly on the dry earth.
[ترجمه اردشیر یامی] خورشید بی وقفه بر رو ی زمین می تابد
[ترجمه ترگمان]خورشید با بی رحمی روی زمین خشک ضرب گرفته بود
[ترجمه گوگل]خورشید بی وقفه روی زمین خشک می شود

2. The sun beat down with fierce intensity.
[ترجمه ترگمان]آفتاب با شدت تند می تپید
[ترجمه گوگل]خورشید با شدت شدید خفه شد

3. The sun beat down all afternoon from a clear sky.
[ترجمه ترگمان]خورشید بعد از ظهر از آسمان صاف غروب می کرد
[ترجمه گوگل]خورشید تمام شب بعد از ظهر از آسمان روشن خاموش شد

4. Already they were sweating as the sun beat down upon them.
[ترجمه ترگمان]از هم اکنون همچنان که خورشید بر آن ها می تابید عرق می ریختند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر آنها عرق می کردند به عنوان خورشید بر آنها ضرب و شتم

5. The sun beat down on our necks and backs.
[ترجمه ترگمان]آفتاب به گردن و گردن ما ضربه می زد
[ترجمه گوگل]خورشید بر گردن ها و پشت هایمان خم شد

6. I beat down the price to $000.
[ترجمه ترگمان] من قیمت ۱۰۰۰ دلار رو خراب کردم
[ترجمه گوگل]من قیمت را به $ 000 کاهش دادم

7. The sun beat down ( on the desert sand ).
[ترجمه ترگمان]خورشید غروب کرد (بر روی ماسه های بیابان)
[ترجمه گوگل]خورشید خرد شد (در شن و ماسه بیابانی)

8. I used a spade to beat down the mud until it was flat and hard.
[ترجمه ترگمان]از یک بیل برای ضربه زدن به گل استفاده کردم تا اینکه صاف و سفت بود
[ترجمه گوگل]من یک بیل را برای ضرب و شتم گل ها تا زمانی که صاف و سخت بود استفاده کردم

9. The tropical sun beat down on them mercilessly.
[ترجمه ترگمان]آفتاب استوایی بی رحمانه آن ها را می زد
[ترجمه گوگل]خورشید گرمسیری بی رحمانه بر آنها بیفزایید

10. Two women tried to beat down the flames on his back.
[ترجمه ترگمان]دو زن سعی کردند شعله های آتش را بر پشتش بزنند
[ترجمه گوگل]دو زن سعی کردند شعله هایش را در پشت خود بکشد

11. The sun beat down on the baked earth.
[ترجمه ترگمان]آفتاب روی زمین پخته می شد
[ترجمه گوگل]خورشید بر روی زمین پخته فرو می ریزد

12. The sun beat down and temperatures soared into the 30s.
[ترجمه ترگمان]خورشید غروب می کرد و دما در ۳۰ ثانیه به اوج خود رسید
[ترجمه گوگل]خورشید ضرب و شتم شد و درجه حرارت به 30 ثانیه افزایش یافت

13. The July sun beat down on them.
[ترجمه ترگمان]آفتاب ماه ژوئیه بر آن ها می تابید
[ترجمه گوگل]خورشید ماه ژوئیه بر آنها ضربه زد

14. Beat down the seller to the price that suits you.
[ترجمه ترگمان]فروشنده را با قیمتی که برای شما مناسب است، شکست دهید
[ترجمه گوگل]فروشنده را به قیمت ای که برای شما مناسب است بفروش

15. The sun beat down on his bald pate.
[ترجمه ترگمان]سر طاس او بر سر طاس او فرود آمد
[ترجمه گوگل]خورشید بر پاستای طعمهش زد

پیشنهاد کاربران

✔️ ( به شدت ) درخشیدن، تابیدن
( The sun beatss down ( on something

( پول, قیمت, خرید و فروش ) قانع کردن ( کسی ) تا ( $قیمت نهایی نه مقدار تخفیف ) کم کردن
to persuade someone to sell you something at a lower price than their first offer
beat someone down to something:
The original price was �100, 000, but we beat them down to �95, 000.
قیمت اصلی صد هزار دلار بود اما ما قانع اش کردیم تا نود و پنج هزار تا کم کنه ( یعنی پنج هزار تا کم کرد )

کتک زدن


کلمات دیگر: