1. fly the coop
(امریکا - خودمانی) فرار کردن (به ویژه از زندان)
2. We have to coop the dog up all day.
[ترجمه 🌠MM93🌠] ما مجبور هستیم این سگ را در تمام طول روز محبوس کنیم.
[ترجمه ترگمان]ما باید تمام روز این سگ رو coop کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید سگ را در تمام طول روز بپوشانیم
3. Lionel built a coop so that they could raise chickens and have a supply of fresh eggs.
[ترجمه ترگمان]لیونل یک مرغدانی ساخت تا آن ها بتوانند مرغ پرورش دهند و مقداری تخم مرغ تازه بیاورند
[ترجمه گوگل]لیونل یک کابین را ساخت تا بتواند جوجه ها را پرورش دهد و تخم مرغ های تازه تهیه کند
4. All my children have flown the coop now.
[ترجمه ترگمان]همه بچه های من از قفس پریدند
[ترجمه گوگل]همه بچه های من هم اکنون همکاری می کنند
5. When the men were building a new chicken coop, she would go out and help in whatever way she could.
[ترجمه ترگمان]وقتی کارگران مشغول ساختن لانه مرغ ها بودند، او از اتاق بیرون می رفت و در هر راهی که می توانست کمک می کرد
[ترجمه گوگل]وقتی مردان ساخت یک مرغ جدید را انجام دادند، او به هر نحوی که می توانست کمک کند
6. One burned the chicken coop to the ground.
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها قفس مرغ ها را آتش زد
[ترجمه گوگل]یک مرغ مرغ را به زمین سوخته بود
7. Kalchu went to the chicken coop and lifted the hatch.
[ترجمه ترگمان]Kalchu به سمت قفس مرغ ها رفت و دریچه را باز کرد
[ترجمه گوگل]کلچو به جارو مرغ رفت و چمدان را برداشت
8. Since the crisis, the manager explains, the coop has not been able to afford fertilizers.
[ترجمه ترگمان]مدیر توضیح می دهد که از زمان بحران قادر به پرداخت کودهای شیمیایی نبوده است
[ترجمه گوگل]از زمان بحران، مدیر توضیح می دهد که جواهرات قادر به خرج کردن کود نیستند
9. Snared rabbits: slept in a chicken coop: down in the underworld of docks.
[ترجمه ترگمان]خرگوش snared: در یک لانه مرغ ها خوابیده بودند و در دنیای زیرزمینی بارانداز به سر می بردند
[ترجمه گوگل]خرگوش های خرگوش در یک کوه مرغ در زیرزمینی اسکله خوابیدند
10. Why willingly let the fox into the chicken coop?
[ترجمه ترگمان]چرا با کمال میل به روباه وارد قفس مرغ ها شده؟
[ترجمه گوگل]چرا دلسرد کننده به روباه به جوجه مرغ اجازه دهید؟
11. Since when, another hen started sitting in chicken coop as well.
[ترجمه ترگمان]از آن زمان که مرغی دیگر شروع به نشستن در مرغدانی کرد
[ترجمه گوگل]از آن زمان، یک مرغ دیگری هم در مرغ مرغ نیز نشسته بود
12. The percentage who flew the coop in 20 at 3%, is approaching 2007 (pre-recession) levels, and PwC's researchers expect that to double, to 7%, by 20
[ترجمه ترگمان]درصد افرادی که در سن ۲۰ سالگی با سرعت به میزان ۲۰ درصد پرواز کردند، در حال نزدیک شدن به سطح سال ۲۰۰۷ (قبل از رکود)، و محققان PwC انتظار دارند که تا ۲۰ درصد، برابر با ۷ درصد
[ترجمه گوگل]درصد افرادی که این کارخانه را با 20 درصد در 3 درصد پرواز کرده است، در حال نزدیک شدن به سطح (قبل از رکود اقتصادی) سال 2007 است و محققان PwC انتظار دارند که دوبرابر شوند تا 7 درصد، 20
13. And it is also used to deodorize the coop.
[ترجمه ترگمان]و همچنین از آن برای تمیز کردن مرغدانی استفاده می شود
[ترجمه گوگل]و همچنین استفاده شده است برای تمیز کردن جواهرات
14. Her father dragged an old chicken coop up to the smokehouse and improvised a makeshift homestead that sheltered the family for over a year. Eight people slept in two beds.
[ترجمه ترگمان]پدرش یک مرغ خانگی قدیمی را به آشپزخانه برد و یک خانه اربابی موقتی درست کرد که یک سال تمام خانواده را در پناه آن قرار داده بود هشت نفر در دو تخت خواب می خوابیدند
[ترجمه گوگل]پدرش یک کباب مرغ قدیمی را به دودخانه کشید و خانه ای را که به مدت بیش از یک سال برای خانواده اش سرپوش گذاشت، بدل ساخت هشت نفر در دو تختخواب خوابیدند