نیمکت دو نفری، کاناپه ی کوچک، صندلی یانیمکت دسته دار دو نفری
love seat
نیمکت دو نفری، کاناپه ی کوچک، صندلی یانیمکت دسته دار دو نفری
انگلیسی به فارسی
صندلی یا نیمکت دسته دار دو نفری
عشق صندلی، صندلی یا نیمکت دسته دار دو نفری
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a small upholstered sofa or double chair that seats two people.
• small sofa for two
جملات نمونه
1. Helen bought her love seat, a sky blue velveteen fold-out, and also her bridge table.
[ترجمه ترگمان]هلن صندلی عاشقانه خود را که یک ستاره آبی آسمانی بود و میز پل را نیز خریده بود خرید
[ترجمه گوگل]هلن صندلی عاشقانه خود را، صندلی راحتی آبی رنگ و همچنین میز پل آن را خریداری کرد
[ترجمه گوگل]هلن صندلی عاشقانه خود را، صندلی راحتی آبی رنگ و همچنین میز پل آن را خریداری کرد
2. With mock surprise, he settled into the love seat, draping his arms along its top.
[ترجمه ترگمان]او با حیرت ساختگی سر جایش نشست و روی صندلی عشق نشست و دست هایش را روی نوک آن آویزان کرد
[ترجمه گوگل]با شگفتی خجالتی، او به صندلی عاشقانه نشست و دستان خود را در بالای آن گذاشت
[ترجمه گوگل]با شگفتی خجالتی، او به صندلی عاشقانه نشست و دستان خود را در بالای آن گذاشت
3. Later, the love seat or courting seat had two sections, often in an S - shape.
[ترجمه ترگمان]پس از آن، جایگاه عاشقانه و یا صندلی او دارای دو بخش بود که اغلب به شکل S شکل می گرفتند
[ترجمه گوگل]بعدها صندلی عشق یا صندلی دوشاخه دو بخش داشت، اغلب در شکل S
[ترجمه گوگل]بعدها صندلی عشق یا صندلی دوشاخه دو بخش داشت، اغلب در شکل S
4. Beside me on the love seat, my wife kept her social smile firmly in place, but I could feel her secret death glare.
[ترجمه ترگمان]در کنار من روی صندلی عشق، زن من لبخند اجتماعی او را محکم به جای خود نگه داشت، اما می توانستم نگاه خیره مرگ او را حس کنم
[ترجمه گوگل]در کنار صندلی عشقم همسرم همواره لبخند اجتماعی خود را محکم نگه داشت، اما من می توانستم جلوی درخشش مخفی او را احساس کنم
[ترجمه گوگل]در کنار صندلی عشقم همسرم همواره لبخند اجتماعی خود را محکم نگه داشت، اما من می توانستم جلوی درخشش مخفی او را احساس کنم
5. Later, the love seat or courting seat had two sections, often an S - shape.
[ترجمه ترگمان]بعد از آن، جایگاه عاشقانه و یا صندلی او دارای دو بخش است، که اغلب شکل S شکل می گیرد
[ترجمه گوگل]بعدها، صندلی عشق یا صندلی دوشاخه دو بخش داشت، اغلب S - شکل
[ترجمه گوگل]بعدها، صندلی عشق یا صندلی دوشاخه دو بخش داشت، اغلب S - شکل
6. A love seat is a wide chair.
[ترجمه ترگمان]صندلی عشق یک صندلی عریض است
[ترجمه گوگل]یک صندلی راحت صندلی گسترده ای است
[ترجمه گوگل]یک صندلی راحت صندلی گسترده ای است
7. "Even love at first sight is possible on the bus, " said a spokesman for the British owned Arriva company to explain the two seats on each bus that are covered in red cloth and a "love seat" sign.
[ترجمه ترگمان]یک سخنگوی شرکت Arriva انگلیس گفت: \"حتی عشق در اولین نگاه ممکن است در اتوبوس امکان پذیر باشد\" و این دو کرسی را در هر اتوبوس که پوشیده از پارچه قرمز و علامت \"صندلی دوست\" است توضیح دهد
[ترجمه گوگل]یک سخنگوی شرکت Arriva متعلق به بریتانیا گفت: 'حتی عشق در نگاه اول در اتوبوس ممکن است برای توضیح دو کرسی در هر اتوبوس که با پارچه قرمز و یک علامت' صندلی عشق 'پوشش داده شود
[ترجمه گوگل]یک سخنگوی شرکت Arriva متعلق به بریتانیا گفت: 'حتی عشق در نگاه اول در اتوبوس ممکن است برای توضیح دو کرسی در هر اتوبوس که با پارچه قرمز و یک علامت' صندلی عشق 'پوشش داده شود
8. So what appears to be a short, fat love seat is really a lightweight wicker sofa, plumped up with pillows and embroidered Ralph Lauren pillowcases.
[ترجمه ترگمان]این صندلی یک نیمکت کوتاه و چاق و چاق است که با بالش ها و بالش مخصوص رالف لورن پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]بنابراین چیزی که به نظر می رسد صندلی کوتاه و چرمی عشق است، واقعا یک مبل راحتی و راحت است که با بالش ها و بالش های سفالی Ralph Lauren دوخته شده است
[ترجمه گوگل]بنابراین چیزی که به نظر می رسد صندلی کوتاه و چرمی عشق است، واقعا یک مبل راحتی و راحت است که با بالش ها و بالش های سفالی Ralph Lauren دوخته شده است
9. A love seat is a wide chair. It was first made to seat one woman and her wide dress.
[ترجمه ترگمان]صندلی عشق یک صندلی عریض است برای اولین بار مجبور شدم روی یک زن و لباس گشاد او بنشینم
[ترجمه گوگل]یک صندلی راحت صندلی گسترده ای است برای اولین بار یک خانم و لباس وسیعش را گذاشتم
[ترجمه گوگل]یک صندلی راحت صندلی گسترده ای است برای اولین بار یک خانم و لباس وسیعش را گذاشتم
10. But he has no plans to replace the sofa and love seat Roberts left behind.
[ترجمه ترگمان]اما او هیچ برنامه ای برای جایگزینی نیمکت و صندلی دوست ندارد که رابرتس پشت سر گذاشته است
[ترجمه گوگل]اما او هیچ برنامه ای برای جایگزینی مبل و صندلی عشق رابرتز را نداشت
[ترجمه گوگل]اما او هیچ برنامه ای برای جایگزینی مبل و صندلی عشق رابرتز را نداشت
11. You could also splurge on thick plump pillows on a wrought iron love seat .
[ترجمه ترگمان]همچنین می تونی با بالش های کلفت و کلفت روی یک صندلی پر از مهر و محبت بالا بیایی
[ترجمه گوگل]شما همچنین می توانید روی بالش های چاق و چله ای ضخیم بر روی یک صندلی عشق قالیشویی پاشید
[ترجمه گوگل]شما همچنین می توانید روی بالش های چاق و چله ای ضخیم بر روی یک صندلی عشق قالیشویی پاشید
12. "Can't believe how easy it was to find you, " he told Carmen Elcira, sitting now on her love seat. "I said your name in a bakery around here, and they knew just who you were. "
[ترجمه ترگمان]او به کار من در کار من گفت: \"نمی توانم باور کنم که پیدا کردن شما چقدر آسان بود\" من نام شما را در یک نانوایی در اینجا گفتم و آن ها می دانستند که شما چه کسی هستید \"
[ترجمه گوگل]او گفت: 'نمی توان باور کرد که آسان چگونه بود که شما را پیدا کند،' او به Carmen Elcira گفت، نشسته در حال حاضر در صندلی عشق او 'من اسم تو را در یک نانوایی اینجا گذاشتم، و آنها فقط می دانستند چه کسی بودید '
[ترجمه گوگل]او گفت: 'نمی توان باور کرد که آسان چگونه بود که شما را پیدا کند،' او به Carmen Elcira گفت، نشسته در حال حاضر در صندلی عشق او 'من اسم تو را در یک نانوایی اینجا گذاشتم، و آنها فقط می دانستند چه کسی بودید '
13. I installed a two zone electric system right underneath the love seat split right down the middle with a thermostat for my mom and one for my dad .
[ترجمه ترگمان]من یک سیستم الکتریکی دو ناحیه را درست زیر صندلی دوست نصب کردم و در وسط با ترموستات برای مادرم و یکی برای پدرم تقسیم کردم
[ترجمه گوگل]من یک سیستم الکتریکی دو طرفه درست در زیر صندلی عشق را به سمت پایین وسط با یک ترموستات برای مادر و یک برای پدرم تقسیم کردم
[ترجمه گوگل]من یک سیستم الکتریکی دو طرفه درست در زیر صندلی عشق را به سمت پایین وسط با یک ترموستات برای مادر و یک برای پدرم تقسیم کردم
پیشنهاد کاربران
مبل دو نفره، مبل دوستی
صندلی دو نفره که می تواند به شکل S باشد
مبل دو نفره
کلمات دیگر: