1. oat bran
سبوس جو دو سر
2. separation of flour from bran by bolting
جداسازی آرد از سبوس از راه سرند کردن
3. Oat bran became the darling of health freaks last year.
[ترجمه ترگمان]در سال گذشته، برن به سلامتی عجایب سلامتی تبدیل شد
[ترجمه گوگل]سبوس جو در سال گذشته عزیزترین عزیزان سالم بود
4. Using a pestle and mortar, pulverise the bran to a coarse powder.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از یک دسته هاون و خمپاره انداز، و برن را به یک پودر خشن تبدیل کرد
[ترجمه گوگل]با استفاده از پاستل و ملات، سبوس را به یک پودر درشت پودر کنید
5. Both these breakfast cereals have added bran.
[ترجمه ترگمان]هر دو این مواد غذایی سبوس را به برن افزودند
[ترجمه گوگل]هر دو این غلات صبحانه سبوس افزوده است
6. Too much bran introduced all at once to a stomach that is unused to it could cause discomfort and wind!
[ترجمه ترگمان]برن بیش از حد به شکم کسی که عادت ندارد باعث ناراحتی و باد شود، آشنا شد
[ترجمه گوگل]سبوس بیش از حد یک بار به یک معده که برای آن استفاده نمی شود، به طور ناگهانی معرفی می شود و می تواند باعث ناراحتی و باد شود!
7. Puss put some bran and leaves in the sack near where rabbits lived.
[ترجمه ترگمان]گربه مقداری برن و برگ ها را کنار جایی که خرگوش ها در آن زندگی می کردند می گذاشت
[ترجمه گوگل]گربه بعضی از سبوس ها و برگ ها را در کیسه که در آن خرگوش زندگی می کردند قرار داده است
8. It is largely because the bran is stripped from white flour that our Western diet has become low in natural fibre content.
[ترجمه ترگمان]عمدتا به این دلیل است که سبوس از آرد سفید بیرون کشیده شده است و رژیم غذایی غربی ما در محتوای فیبر طبیعی کم شده است
[ترجمه گوگل]این امر عمدتا به این دلیل است که سبوس از آرد سفید است که رژیم غربی ما در مقدار فیبر طبیعی کم شده است
9. The value of bran, psyllium, and other bulking materials is well established in the treatment of constipation.
[ترجمه ترگمان]مقدار سبوس، psyllium و دیگر توده کردن توده کردن به خوبی در درمان یبوست تثبیت شده است
[ترجمه گوگل]ارزش برنج، فسیللیوم و سایر مواد فشرده در درمان یبوست به خوبی شناخته شده است
10. I've consigned all your oat bran and vitamins to the back of the pantry.
[ترجمه ترگمان]من همه bran oat و ویتامین هات رو به پشت شربت سپردم
[ترجمه گوگل]من تمام سبوس جو دوسر و ویتامین های خود را به پشت مقبره ارسال کرده ام
11. Many people dislike the taste of bran and find it hard to swallow.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم طعم برن را دوست ندارند و نمی توانند هضم کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم طعم سبوس را دوست ندارند و آن را سخت فرو برد
12. If you can not get oat or rice bran, try substituting rolled oats.
[ترجمه ترگمان]اگر شما نمی توانید جو یا سبوس برنج را بگیرید، سعی کنید جو را جایگزین کنید
[ترجمه گوگل]اگر نمیتوانید از جو و یا سبوس برنج استفاده کنید، سعی کنید جایگزین کردن جو دوتایی شود
13. My mind felt like oat bran stirred with a spoon.
[ترجمه ترگمان]ذهنم مثل این بود که برن با قاشق سر تکان می دهد
[ترجمه گوگل]ذهن من مثل سبوس جو دو سر با یک قاشق زدن احساس می شود
14. The traditional bran mash is very low in calcium and can therefore add to the problem instead of helping it.
[ترجمه ترگمان]خمیر سبوس سنتی بسیار کم از کلسیم است و بنابراین به جای کمک به آن می تواند به مشکل بیافزاید
[ترجمه گوگل]مخلوط سیب سبوس در کلسیم بسیار پایین است و به همین دلیل می تواند به مشکل کمک کند
15. Sometimes, rosemary or balm was added to the bran to counteract the smell of decomposition.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات، رزماری و مرهمی بر روی سبوس افزوده می شد تا بوی تجزیه را خنثی کند
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات، رزماری یا مومیایی به سبوس اضافه شد تا ضد بوی تجزیه شود