کلمه جو
صفحه اصلی

acting out

انگلیسی به فارسی

بازی کردن


پیشنهاد کاربران

برون ریزى

کنش نمایی ( اصطلاحی در روانشناسی )

اجرا کردن

مجری در ادبیات نمایشی

سوء رفتار، رفتار بد

با انجام کاری پرانرژی، از شر احساس ناخوشایندی خلاص شدن

بد رفتار کردن با کسی چون ناراحت یا عصبانی هستید.
مثال:
می دانم که روز بدی را گذرانده اید ، اما لازم نیست آن را سر من خالی کنید!

( اصطلاحی در روانشناسی )
گذار به عمل، برون ریزی.
توضیح: فرد احساسات و هیجانات درونی خود را نمی تواند کنترل کند و به عمل درمی آورد. آنچه را که از ذهنش می گذرد تبدیل به عمل می کند.
مثلا نسبت به چیزی که خشمگین می شود نمی تواند خشم خود را کنترل کند و به آن آسیب می زند.

acting out ( روان‏شناسی )
واژه مصوب: کنش‏نمایی
تعریف: رفتاری آشکار در زندگی روزانه که مفری برای بیان تعارض های هیجانی ناهشیار است

کنش بیرونی
توضیح این اصطلاح:فردبه منظور روبرونشدن با یک تصور ( idea ) وباالطبع تجربه نکردن عاطفه ( affect ) مربوط به آن تصور، به سرعت با عمل واکنش نشان می دهدواینگونه ازیک تصوروعاطفه فرارمی کند.


کلمات دیگر: