1. The feeble old man toiled up the hill.
پیرمرد نحیف به زحمت از تپه بالا رفت
2. After years of toil, scientists disclosed that they had made progress in controlling the dreaded disease.
بعد از سال ها کار سخت، دانشمندان نشان دادند که در مهار کردن بیماری کشنده پیشرفت کرده اند
3. Despite all his toil, Fred never succeeded in reaching his goal.
فرد، به رغم زحمت فراوان، هرگز موفق نشد به هدف خود برسد
4. to toil for the sake of money
برای پول جان کندن
5. to toil up a mountain
با زحمت از کوه بالا رفتن
6. i had to toil on through 500 more pages
مجبور بودم با هر مشقتی که شده 500 صفحه ی دیگر را بخوانم.
7. much did i toil in these thirty years. . .
بسی رنج بردم در این سال سی. . .
8. If you want knwledge, you must toil for it.
[ترجمه ترگمان]اگر می خواهید knwledge را بخواهید، باید کار کنید
[ترجمه گوگل]اگر شما می خواهید knwledge، شما باید برای آن کار کنید
9. I have nothing to offer but blood, toil tears and sweat.
[ترجمه قهرمانی] من چیزی برای ارائه ندارم جز خون، کار سخت، اشک و عرق.
[ترجمه ترگمان]من چیزی ندارم جز خون و اشک های کار و عرق کردن
[ترجمه گوگل]من چیزی برای عرضه ندارم، اما خون، استعدادهای درشت و عرق
10. If you want knowledge, you must toil for it.
[ترجمه قهرمانی] اگر شما دانش میخواهید، باید برای آن زحمت بکشید.
[ترجمه ترگمان]اگر دانش می خواهید، باید برای آن کار کنید
[ترجمه گوگل]اگر شما می خواهید دانش، شما باید برای آن کار کنید
11. Luck is not chance, it's toil. Fortune's expensive smile is earned.
[ترجمه ترگمان]شانس شانس نیست، کار سختیه لبخند گران بها به دست می آید
[ترجمه گوگل]شانس شانس نیست، سخت است لبخند گران فورچون به دست آورده است
12. The highest reward for man's toil is not what he gets for it, but what he becomes by it.
[ترجمه شمیم] بهترین پاداش برای زحمت انسان انچه که بدست می اورد نیست، بلکه ان کسی است که به ان تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]بالاترین پاداش کار مردانه این نیست که آن را به دست آورد، اما آن چه بر سرش خواهد آمد
[ترجمه گوگل]بالاترین پاداش برای دشمنی انسان چیزی نیست که او برایش بپردازد، بلکه آن چیزی است که او آن را می گیرد
13. The wealth comes from the toil of the masses.
[ترجمه ترگمان]ثروت از کار توده مردم سرچشمه می گیرد
[ترجمه گوگل]ثروت از شدت توده ها می آید
14. Today less than thirty thousand workers toil in those same coal mines.
[ترجمه ترگمان]امروزه کم تر از سی هزار کارگر در معادن زغال سنگ کار می کنند
[ترجمه گوگل]امروز کمتر از سی هزار کارگر در آن معادن ذغال سنگ مشغول کار هستند
15. No need to toil in the sweat of one's brow to support it!
[ترجمه ترگمان]نیازی به کار کردن در عرق جبین است که از آن حمایت کند!
[ترجمه گوگل]بدون نیاز به تنفس از عرق کسی برای حمایت از آن وجود ندارد!
16. Here began their arduous toil to force a living from the land.
[ترجمه ترگمان]در اینجا تلاش دشواری خود را برای زنده ماندن از زمین آغاز کردند
[ترجمه گوگل]در اینجا، سختی های شدید خود را برای زیستن زندگی از زمین آغاز کرد
17. With rare exception, people toil as waiters or waitresses on their way to becoming something else.
[ترجمه ترگمان]با استثنا کم تر، مردم به عنوان پیشخدمت یا پیشخدمت برای تبدیل شدن به یک کار دیگر کار می کنند
[ترجمه گوگل]به استثنای نادر، مردم به عنوان پیشخدمت یا پیشخدمت در راه خود برای تبدیل شدن به چیزی دیگری کار میکنند
18. Then they are trucked long distances to toil on remote plantations where they are held prisoner and compelled to work at gunpoint.
[ترجمه ترگمان]سپس از فواصل دور باز می شوند تا در کشتزارهای دورافتاده کار کنند که در آنجا زندانی می شوند و مجبور به کار با زور اسلحه می شوند
[ترجمه گوگل]سپس آنها در محوطه های دورافتاده ای که در آن زندانیان نگهداری می شوند و مجبور به کار در اسلحه هستند، به محاصره می پردازند
19. There was no time for the arduous toil required to master a foreign language.
[ترجمه ترگمان]دیگر مجال این کار دشوار را نداشت که به زبان خارجی مسلط شود
[ترجمه گوگل]هیچ وقت برای سختگیری شدید لازم نبود که یک زبان خارجی را تسلط بدهد
20. You go to work and toil at a hard, steady pace all day, accomplishing as much as you can?
[ترجمه ترگمان]شما می توانید تمام روز را با یک قدم سخت و یکنواخت کار کنید؟
[ترجمه گوگل]شما در تمام طول روز به سرعت کار سختی انجام می دهید و به همان اندازه که می توانید انجام می دهید؟
21. That, his day's toil having been deferred, he wanders through unfamiliar woods with unsure footsteps.
[ترجمه ترگمان]این کار، کار روزانه اش را به تعویق انداخته، پرسه زنان در میان بیشه های ناآشنا با گام هایی نامطمئن پرسه می زند
[ترجمه گوگل]این، زودگذر شدن روز او، از طریق جنگل های ناآشنا با عواقب ناامید سرگردان می شود