کلمه جو
صفحه اصلی

in the first instance

انگلیسی به انگلیسی

• to begin with, primarily

جملات نمونه

1. In the first instance I was inclined to refuse, but then I reconsidered.
[ترجمه ترگمان]در وهله اول میل داشتم رد کنم، اما بعد تجدید نظر کردم
[ترجمه گوگل]در ابتدا من تمایل به رد کردن داشت، اما بعدا دوباره در نظر گرفتم

2. In the first instance, a letter from your employer may be all you need.
[ترجمه ترگمان]در وهله اول، یک نامه از کارفرمای شما ممکن است تمام چیزی باشد که شما نیاز دارید
[ترجمه گوگل]در اولین نمونه، نامه ای از کارفرمای شما ممکن است همه ی شما باشد

3. Enquiries about the post should be addressed in the first instance to the personnel manager.
[ترجمه ترگمان]تحقیقات در مورد این پست باید در اولین مورد خطاب به مدیر پرسنل مورد بررسی قرار گیرد
[ترجمه گوگل]سوالات مربوط به پست باید در ابتدا به مدیریت پرسنل رسیدگی شود

4. In the first instance your child will be seen by an ear, nose and throat specialist.
[ترجمه ترگمان]در وهله اول کودک شما توسط یک متخصص ریه، بینی و گلو دیده می شود
[ترجمه گوگل]در اولین نمونه، کودک شما توسط یک متخصص گوش، بینی و گلو دیده می شود

5. Enquiries should be made in the first instance to the Human Resources Director.
[ترجمه ترگمان]این تحقیقات باید در وهله اول به مدیر منابع انسانی انجام شود
[ترجمه گوگل]در ابتدا باید سوالات را به مدیر منابع انسانی بپردازید

6. Anyone wishing to join the society should apply in the first instance to the secretary.
[ترجمه ترگمان]هر کسی که مایل به پیوستن به جامعه باشد باید در اولین مورد به منشی متوسل شود
[ترجمه گوگل]هر کس که مایل به پیوستن به جامعه باشد، باید به عنوان نخست وزیری درخواست شود

7. In the first instance, notify the police and then contact your insurance company.
[ترجمه ترگمان]در وهله اول به پلیس اطلاع دهید و سپس با شرکت بیمه خود تماس بگیرید
[ترجمه گوگل]در ابتدا، به پلیس اطلاع دهید و سپس با شرکت بیمه خود تماس بگیرید

8. Smith regarded this distribution as depending in the first instance on relative bargaining strength.
[ترجمه ترگمان]اسمیت این توزیع را بسته به اولین نمونه در مورد قدرت چانه زدن نسبی در نظر گرفت
[ترجمه گوگل]اسمیت این توزیع را به عنوان بسته به نوع اول در رابطه با قدرت تقسیم بندی در نظر گرفته است

9. Soviet forces were not, at least in the first instance, to be withdrawn unconditionally.
[ترجمه ترگمان]نیروهای شوروی حداقل در وهله اول بدون قید و شرط کنار گذاشته شدند
[ترجمه گوگل]نیروهای شوروی، حداقل در اولین نمونه، بدون قید و شرط بیرون رانده نشدند

10. In the first instance, he was saved by the fortuitous destruction of his papers in an Allied bombing raid.
[ترجمه ترگمان]در وهله اول، او توسط تخریب تصادفی مقالات او در یک حمله بمب گذاری متحد نجات یافت
[ترجمه گوگل]در اولین نمونه، او توسط نابودی اتفاقی از مقالات خود در یک حمله بمبگذاری متفقین نجات یافت

11. The content of tragic myth is, in the first instance, a pleasurable epic glorification of the hero.
[ترجمه ترگمان]محتوای افسانه تراژیک، در وهله اول، تجلیل از یک حماسه دلپذیر از قهرمان است
[ترجمه گوگل]محتوای اسطوره غم انگیز، در درجه اول، جلال حماسی لذت بخش از قهرمان است

12. It was not designed as a dwelling place in the first instance.
[ترجمه ترگمان]به عنوان محل اقامت در وهله اول طراحی نشده بود
[ترجمه گوگل]این به عنوان محل اقامت در اولین نمونه طراحی نشده بود

13. In the first instance it acknowledges bread and wine as gifts by the gesture of the offertory.
[ترجمه ترگمان]در وهله اول، از ژست of، نان و شراب را به عنوان هدیه می پذیرد
[ترجمه گوگل]در اولین نمونه، نان و شراب به عنوان هدیه از طریق ژست پیشگویی تایید می شود

14. In the first instance the potential buyer must look to see if the program offers the following capabilities.
[ترجمه ترگمان]در وهله اول خریدار بالقوه باید به نظر برسد که آیا این برنامه دارای قابلیت های زیر است یا نه
[ترجمه گوگل]در اولین نمونه خریدار بالقوه باید ببیند آیا برنامه قابلیت های زیر را ارائه می دهد

پیشنهاد کاربران

در وهله اول


کلمات دیگر: