1. he did avouch those unjust actions
به درستی که او به آن اعمال غیرمنصفانه اعتراف کرد.
2. i can't avouch for her honesty
من نمی توانم امانت او را تضمین کنم.
3. He offered to avouch his innocence with his sword.
[ترجمه ترگمان]او پیشنهاد کرد که بی گناهی خود را با شمشیرش از دست بدهد
[ترجمه گوگل]او با بیگناهی خود را با شمشیرش اجتناب کرد
4. Millions were ready to avouch the exact contrary.
[ترجمه ترگمان]میلیون ها نفر آماده بودند که دقیقا برعکس عمل کنند
[ترجمه گوگل]میلیون ها نفر آماده بودند تا دقیقا بر خلاف آن عمل کنند
5. We can avouch for the quality.
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم به خاطر کیفیت زندگی کنیم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم کیفیت را اجتناب کنیم
6. I'll avouch for that girl;she has promised to be good.
[ترجمه ترگمان]من به دنبال آن دختر می گردم؛ او قول داده که خوب باشد
[ترجمه گوگل]من برای آن دختر اجتناب می کنم؛ او وعده داده است که خوب باشد
7. This is the avouch of this leader.
[ترجمه ترگمان]این the رهبر این رهبر است
[ترجمه گوگل]این اجتناب از این رهبر است
8. Let this man in, we'll avouch for him.
[ترجمه ترگمان]بذار این مرد بیاد تو، ما براش کار می کنیم
[ترجمه گوگل]اجازه دهید این مرد در، ما از او اجتناب خواهیم کرد
9. I avouch for that girl; she has promised to be good.
[ترجمه ترگمان]من آن دختر را دوست دارم؛ او قول داده که خوب باشد
[ترجمه گوگل]من برای آن دختر اجتناب کردم؛ او وعده داده است که خوب باشد
10. I am willing to employ your friend if you will avouch his integrity.
[ترجمه ترگمان]من حاضرم دوست شما را استخدام کنم اگر شما صحت آن را avouch
[ترجمه گوگل]من مایل هستم دوست شما را استخدام کنم، اگر از تمامیت او اطمینان حاصل کنید