کلمه جو
صفحه اصلی

out of context


بدون در نظر گرفتن همبافت یا متن، تحریف شده

پیشنهاد کاربران

" یه چشمه از. . . "
یه قسمت کوچکی از. . .
قسمتی از یک چیز کلی ( برای مثال یک نوشته ) بدون اینکه به صورت کامل آورده شده باشد، منقطع شده، گاها تحریف شده


to see sth or someone out of context
در برخی از جمله ها بَرابَرِ دقیقی در فارسی ندارد ولی این سه تا معنی رایج تر هستند:
" بی ربط"
"غیر معمول"
"سوءِ برداشت"


کلمات دیگر: