کلمه جو
صفحه اصلی

shop steward


رئیس گروه (اتحادیه ی کارگری)

انگلیسی به فارسی

رئیس گروه (اتحادیهی کارگری)


مدافع فروشگاه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a unionized worker elected by other union members, usu. in a particular shop or department, to represent them in dealing with management.

• workers' representative
a shop steward is a trade union member who has been elected to represent other members.

جملات نمونه

1. Remember, this is an election for shop steward.
[ترجمه ترگمان]به خاطر داشته باشید که این انتخابات پیشکار است
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید، این انتخاب برای مدیر فروشگاه است

2. Frederick Chiluba, 4 became a shop steward in 1967 and made a rapid rise through trade union ranks.
[ترجمه ترگمان]فردریک چیلوبا ۴ ساله به عنوان مباشر در سال ۱۹۶۷ تبدیل شد و به سرعت از میان صفوف اتحادیه تجاری بالا رفت
[ترجمه گوگل]Frederick Chiluba، 4 در سال 1967 به عنوان مدیر فروشگاه تبدیل شد و از طریق اتحادیه های کارگری به سرعت در حال افزایش بود

3. The shop steward had ordered fancy new machines and given virtually everyone in manufacturing a big raise.
[ترجمه ترگمان]مباشر مغازه دستور خرید ماشین های جدید را داده و تقریبا همه را در تولید یک افزایش بزرگ داده بود
[ترجمه گوگل]استادیار فروشگاه دستگاه های جدید فانتزی را سفارش داد و تقریبا هر کس را در ساخت یک افزایش بزرگ قرار داد

4. But during the dispute she became a shop steward.
[ترجمه ترگمان]اما در طول این اختلاف به مباشر رستوران تبدیل شد
[ترجمه گوگل]اما در طول اختلاف، او تبدیل به یک مدیر فروشگاه شد

5. He became a shop steward in 1971 before taking over as Transport and General Workers Union convener 10 years ago.
[ترجمه ترگمان]او قبل از اینکه ۱۰ سال پیش به عنوان نماینده حمل و نقل و اتحادیه کارگران عمومی اداره شود، در سال ۱۹۷۱ به یک مباشر فروشی تبدیل شد
[ترجمه گوگل]او قبل از اینکه 10 سال پیش به عنوان عضو هیئت مدیره اتحادیه حمل و نقل و کارگران عمومی تبدیل شود، به عنوان مدیر خرید تبدیل شد

6. The young Communist shop steward had no difficulty in obtaining the first two warning notes.
[ترجمه ترگمان]سر مباشر جوان کمونیست به زحمت توانست دو اسکناس پنج فرانکی را به دست آورد
[ترجمه گوگل]مددکار فروشگاه جوان کمونیست در دریافت دو یادداشت هشدار دهنده دشوار نبود

7. The shop steward call the workforce out.
[ترجمه ترگمان]مباشر مغازه نیروی کار را بیرون می فرستد
[ترجمه گوگل]استادیار فروشگاه از نیروی کار خارج می شود

8. There's a labour dispute at work and as shop steward in the thick of it.
[ترجمه ترگمان]یک مشاجره کارگری در کار و عنوان پیشکار در ضخامت آن است
[ترجمه گوگل]اختلاف کار در کار و به عنوان مدافع فروشگاه در ضخامت آن وجود دارد

9. She was an active trade unionist and had been elected a shop steward.
[ترجمه ترگمان]او یک عضو اتحادیه کارگری فعال بود و به عنوان مباشر انتخاب شده بود
[ترجمه گوگل]او یک عضو اتحادیه فعال بود و به عنوان یک مدیر فروشگاه انتخاب شد

پیشنهاد کاربران

نماینده کارگری


کلمات دیگر: