کلمه جو
صفحه اصلی

over and above


علاوه بر، مافوق، اضافه بر، بیش ازدویست، باضافه

انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: in addition to; besides.
مشابه: additional, not to mention

• above and beyond

جملات نمونه

1. We gave them two tons over and above the amount agreed to.
[ترجمه anony] ما دو تن علاوه بر مقداری که توافق کردیم، به ان ها دادیم.
[ترجمه ترگمان]ما دو تن را بیش از مقداری که توافق کردیم به آن ها دادیم
[ترجمه گوگل]ما به آنها دو تن بیش از مقدار مورد توافق رسیدیم

2. He had some repairs to pay for over and above the cost of the car.
[ترجمه ترگمان]او تعمیرات لازم را برای پرداخت هزینه و بالای هزینه اتومبیل داشت
[ترجمه گوگل]او تا به حال برخی از تعمیرات برای بیش از هزینه ماشین پرداخت

3. The waiters get good tips over and above their wages.
[ترجمه anony] پیشخدمت ها علاوه بر دستمزدشان ، انعام های خوبی میگیرند.
[ترجمه ترگمان]پیشخدمت های رستوران ها نکات خوبی را در مورد دست مزد خود دریافت می کنند
[ترجمه گوگل]پیشخدمت ها راهنمایی های خوبی از دستمزد خود دارند

4. There are other factors over and above those we have discussed.
[ترجمه ترگمان]عوامل دیگری نیز وجود دارند که در بالا و بالاتر از آن هایی که بحث کرده ایم وجود دارد
[ترجمه گوگل]فاکتورهای دیگری بیش از آنهایی است که مورد بحث قرار گرفته اند

5. They receive extra money over and above the usual welfare payments.
[ترجمه ترگمان]آن ها پول بیشتری نسبت به پرداخت های رفاهی معمول دریافت می کنند
[ترجمه گوگل]آنها پول اضافی بیش از پرداخت های رفاهی معمول دریافت می کنند

6. He gets a travel allowance over and above his existing salary.
[ترجمه ترگمان]او مقرری خود را بیش از حد از حقوق موجود خود دریافت می کند
[ترجمه گوگل]او حقوق و دستمزد های خود را بیش از حد بالا می برد

7. Over and above these industry-based calculations hangs the larger strategic concept for the advantage to the nation as a whole.
[ترجمه ترگمان]بیش از حد و بالاتر از این محاسبات مبتنی بر صنعت، مفهوم استراتژیک بزرگ تر برای این مزیت را برای ملت به عنوان یک کل آویزان می کند
[ترجمه گوگل]بیشتر و بیشتر از این محاسبات مبتنی بر صنعت، مفهوم استراتژیک بزرگتری را برای مزیت به عنوان یک کل به دست می دهد

8. For classifications involve considerations of reason and policy over and above mere empirical data.
[ترجمه ترگمان]برای طبقه بندی مستلزم ملاحظات عقل و سیاست در بالا و بالاتر از داده های تجربی است
[ترجمه گوگل]برای طبقه بندی شامل ملاحظات دلیلی و سیاست بیش از داده های تجربی است

9. There are no extra charges over and above normal banking charges for maintaining a currency account.
[ترجمه ترگمان]هیچ هزینه ای بیش از هزینه های معمول بانکی برای حفظ یک حساب ارزی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]هزینه های اضافی بیش از هزینه های بانکی معمولی برای نگهداری حساب ارز وجود ندارد

10. Spending on social security has increased by 41% over and above inflation - to well over £1 billion per week.
[ترجمه ترگمان]هزینه های امنیت اجتماعی به میزان ۴۱ درصد و بالاتر از تورم تا ۱ میلیارد پوند در هفته افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]هزینه های تأمین اجتماعی به میزان 41 درصد بیش از تورم افزایش یافته است که به بیش از 1 میلیارد پوند در هفته می رسد

11. We are spending 67 percent. more, over and above inflation, than in 197
[ترجمه ترگمان]ما ۶۷ درصد را خرج می کنیم تورم بالاتر و بالاتر از تورم بیش از ۱۹۷ نفر
[ترجمه گوگل]ما 67 درصد هزینه می کنیم بیشتر، بیش از تورم، بیش از 197

12. Otherwise we shall see a continuing decline over and above that which increased productivity would normally dictate.
[ترجمه ترگمان]در غیر این صورت، شاهد کاهش مستمر و بالاتر از آن خواهیم بود که افزایش بهره وری به طور معمول دیکته خواهد شد
[ترجمه گوگل]در غیر این صورت، ما شاهد کاهش مداوم و بالاتر از آنچه که به طور معمول باعث افزایش بهره وری می شود، می شود

13. Parrots have an advantage over and above chimpanzees in that they can, of course, imitate human sounds.
[ترجمه ترگمان]طوطی ها برتری خود را نسبت به chimpanzees دارند که در آن ها می توانند از صداهای انسانی تقلید کنند
[ترجمه گوگل]طوطی ها دارای مزیت شامپانزه های بیشتری هستند و البته می توانند صداهای انسان را تقلید کنند

14. Over and above such dramatic ingredients of change and stress you probably have a long-term commitment which is stressful too.
[ترجمه ترگمان]بیش از حد و فراتر از این مواد اولیه تغییر و استرس، احتمالا یک تعهد بلند مدت دارید که استرس زا هم دارد
[ترجمه گوگل]بیش از این مواد و ترکیبات قابل توجهی از تغییر و استرس شما احتمالا دارای یک تعهد بلند مدت است که بیش از حد استرس زا است

پیشنهاد کاربران

علاوه بر
مافوق
more than; beyond; in addition to

به علاوه

ورایِ
مافوقِ


کلمات دیگر: