کلمه جو
صفحه اصلی

lyre


معنی : چنگ
معانی دیگر : (آلت موسیقی شبیه به چنگ ولی کوچکتر) چنگچه، چنگ دستی، lyra مو، بربط

انگلیسی به فارسی

( lyra )(موسیقی) چنگ، بربط


لور، چنگ


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a harplike musical instrument of ancient Greece.

• ancient greek harp-like instrument
a lyre is a stringed musical instrument rather like a small harp which was used in ancient greece.

مترادف و متضاد

چنگ (اسم)
paw, grapnel, gripe, harp, claw, clutch, grip, lyre, nail, grapple, pad, trombone

جملات نمونه

1. The minstrel drew sweet sounds from his lyre and waked in all the longing for the dance.
[ترجمه ترگمان]خنیاگران صداهای شیرین را از چنگ خود بیرون کشیدند و در اشتیاق رقص از خواب بیدار شدند
[ترجمه گوگل]Minstrel صدای شیرین خود را از لور او به ارمغان آورد و در تمام مدت دلتنگی برای رقص بیدار شد

2. They are Vega in the constellation Lyra, the lyre.
[ترجمه ترگمان]آن ها Vega در صورت فلکی بربط است
[ترجمه گوگل]آنها Vega در صورت فلکی Lyra، lyre هستند

3. Orpheus, using a lyre to charm the denizens of hell into giving him back his lady.
[ترجمه ترگمان]Orpheus از یک چنگ با استفاده از چنگ برای جاذبه ساکنان جهنم به او کمک خواهد کرد که او را به او پس بدهد
[ترجمه گوگل]Orpheus، با استفاده از یک لور به جذاب کردن مزدوران جهنم به دادن او به بانوی خود را

4. Or gold, ivory, purple a lyre a little knife a flower a shrub?
[ترجمه ترگمان]یا طلا، عاج، ارغوانی، یک گیلاس کوچک، بوته گل؟
[ترجمه گوگل]یا طلا، عاج، ارغوانی یک لیور چاقوی کمی گل یک درختچه؟

5. With his lyre and the sweet accents of the choir of the Muses at Olympus.
[ترجمه ترگمان]با چنگ چنگ و صدای دلنشین گروه کر خدا و خدایان - خدایان - خدایان
[ترجمه گوگل]با لورا و لهجه های شیرین خود را از گروه موسیقی در Olympus

6. With his gold lyre and his sweet voice he led the choir of the Muses.
[ترجمه ترگمان]با چنگ طلای ناب و صدای شیرین و شیرین او گروه کر خدا را رهبری می کرد
[ترجمه گوگل]او با صدای لعنتی طلای خود و صدای شیرین او را به ارمغان آورد گروه موسیقی Muses

7. Awake, harp and lyre; I will awaken the dawn!
[ترجمه ترگمان]بیدار شو، چنگ و چنگ بگیر من سپیده دم بیدار خواهم شد!
[ترجمه گوگل]بیدار شو من صبح بیدار خواهم شد

8. The exquisite Lyre of Ur, the world's most ancient musical instrument, was found badly damaged.
[ترجمه ترگمان]The زیبای اور، the ابزار موسیقی دنیا، به شدت آسیب دیده بود
[ترجمه گوگل]لایور یور، باستانی ترین سازنده موسیقی جهان، به شدت آسیب دیده بود

9. Lightness wouldn't last if it wasn't used lyre.
[ترجمه ترگمان]اگر با چنگ استفاده نشود، Lightness آخرین بار نخواهد بود
[ترجمه گوگل]اگر لوری استفاده نشود، نوریت آخرین نیست

10. Awake, my soul! Awake, harp and lyre! I will awaken the dawn.
[ترجمه ترگمان]بیدار باش، جان من! بیدار شو، چنگ و چنگ بزن! طلوع خورشید را بیدار خواهم کرد
[ترجمه گوگل]بیدار، روح من! بیدار شو من صبح را بیدار خواهم کرد

11. But this Eros had cast aside his bow and cruel arrows; he sat playing a lyre!
[ترجمه ترگمان]اما ای کاش ای روس تیر و کمان خود را به کناری انداخته بود و خود را به چنگ چنگ چنگ انداخته بود!
[ترجمه گوگل]اما این اروس کمان و ستون های بی رحم را کنار گذاشت او نشسته است یک لور!

12. The allure of pipes, of a lute, of a lyre, a flute.
[ترجمه ترگمان]فریبندگی لوله ها، یک عود، یک چنگ، یک فلوت
[ترجمه گوگل]جذابیت لوله ها، لوت، یک لر، فلوت

13. Davide, called by his father to the piano, took up a sheet and set it on the mahogany lyre stand.
[ترجمه ترگمان]Davide، که پدرش به پیانو زنگ زده بود، یک ورق برداشت و آن را روی چنگ mahogany گذاشت
[ترجمه گوگل]دائید، که توسط پدرش به پیانو فرستاده شد، یک ورق را برداشت و آن را بر روی چوب لاله چوب ماهون نصب کرد

14. She is rather like a lyric author herself, a bit of a lyre.
[ترجمه ترگمان]او بیشتر شبیه یک نویسنده غنایی است، کمی از چنگ
[ترجمه گوگل]او بیشتر شبیه یک نویسنده شعر است، کمی از یک لور

پیشنهاد کاربران

یک نوع ساز قدیمی لایر


کلمات دیگر: