1. a loyal friend
دوست وفادار
2. his loyal support of our leader
هواداری وفادارانه ی او از رهبر ما
3. the loyal supporter of our leader
هوادار باوفای رهبر ما
4. We assured him of our loyal support.
[ترجمه ترگمان]ما به اون از حمایت our اطمینان دادیم
[ترجمه گوگل]ما او را از حمایت وفاداری ما اطمینان دادیم
5. I don't feel loyal to this company any longer.
[ترجمه ترگمان]من دیگر نسبت به این شرکت احساس وفاداری نمی کنم
[ترجمه گوگل]من دیگر به این شرکت وفادار نیستم
6. They had remained loyal to the president.
[ترجمه ترگمان]آن ها وفادار به رئیس جمهور بودند
[ترجمه گوگل]آنها وفادار به رئیس جمهور باقی مانده بودند
7. He was loyal to his country friend, principles.
[ترجمه ترگمان]او به دوست کشورش وفادار بود
[ترجمه گوگل]او به دوست کشورش، اصول، وفادار بود
8. Jack has been a loyal worker in this company for almost 50 years.
[ترجمه ترگمان]جک تقریبا ۵۰ سال در این شرکت هم کار وفادار بوده است
[ترجمه گوگل]جک تقریبا 50 سال به عنوان یک وفادار در این شرکت بوده است
9. The army has remained loyal to the government.
[ترجمه محمد مهدی زمانی] ارتش وفادار به دولت است
[ترجمه ترگمان]ارتش وفادار به دولت مانده است
[ترجمه گوگل]ارتش وفادار به دولت باقی مانده است
10. He has 20 years of loyal service to Barclays Bank behind him.
[ترجمه ترگمان]او ۲۰ سال خدمت صادقانه به بانک بارکلیز را پشت سر دارد
[ترجمه گوگل]او 20 سال خدمات وفاداری به بانک بارکلیز پشت سر او دارد
11. Loyal armed forces launched a counter-attack against the rebels.
[ترجمه ترگمان]نیروهای مسلح وفادار یک حمله متقابل را علیه شورشیان آغاز کردند
[ترجمه گوگل]نیروهای مسلح متعلق به ضد شورش علیه شورشیان راه اندازی کردند
12. Some of our formerly loyal members have fallen away.
[ترجمه ترگمان]برخی از اعضای وفادار سابق ما سقوط کرده اند
[ترجمه گوگل]برخی از اعضای سابق ما وفادار به دور افتاده اند
13. He'd always been such a loyal friend to us all.
[ترجمه ترگمان]اون همیشه یه دوست وفادار به همه ما بود
[ترجمه گوگل]او همیشه مثل یک دوست وفادار بوده است
14. The troops remained loyal to the president.
[ترجمه Aida] سربازان به رعیس جمهور همچنان وفادار ماندند
[ترجمه ترگمان]سربازان وفادار به رئیس جمهور بودند
[ترجمه گوگل]سربازان به وفادار به رئیس جمهور باقی ماندند
15. Ross was his most constant and loyal friend.
[ترجمه ترگمان]راس بهترین و وفادارترین دوست اون بود
[ترجمه گوگل]راس، دوست ثابت و وفادار او بود
16. Troops loyal to the President crushed the revolt.
[ترجمه ترگمان]سربازان وفادار به رئیس جمهور شورش را سرکوب کردند
[ترجمه گوگل]نیروهای وفادار به رئیس جمهور، شورش را خرد کردند
17. She is loyal and totally dependable.
[ترجمه ترگمان]اون وفادار و کاملا قابل اطمینان هستش
[ترجمه گوگل]او وفادار و کاملا قابل اعتماد است