1. 'I'm sorry,' he said, in a flat toneless voice.
[ترجمه ترگمان]با صدای یکنواخت و کوتاهی گفت: متاسفم
[ترجمه گوگل]'من متاسفم،' او گفت، در یک صدای بی صدا صاف
2. The chairman's voice was firm but toneless.
[ترجمه ترگمان]صدای رئیس شرکت صاف و یکنواخت بود
[ترجمه گوگل]صدای رئیس ثابت بود اما بی فایده بود
3. His toneless voice caught fire and was blessed with new colour and depth.
[ترجمه ترگمان]صدای His آتش گرفت و رنگ و عمق تازه ای گرفت
[ترجمه گوگل]صدای بی صدای او آتش گرفت و با رنگ و عمق جدید به ارمغان آورد
4. His voice was flat and toneless.
[ترجمه ترگمان]صدایش صاف و بی حالت بود
[ترجمه گوگل]صدای او صاف و بی صدا بود
5. His voice is high, nasal, and toneless, and his shoulders are stooped, perhaps from years of peering down at patent texts.
[ترجمه ترگمان]صدایش بلند و دماغی و بی حالت است و shoulders از سال ها پیش خم شده است و شاید از سال ها با دقت به پیام های patent توجه می کند
[ترجمه گوگل]صدای او بلند، بینی و بی تکلیفی است، و شانه هایش، شاید از سال هایی که در متن های ثبت اختراع دیده می شود، غرق می شوند
6. Why the sex so toneless ?Due to lack of music.
[ترجمه ترگمان]چرا اینقدر وول می خوری؟ به خاطر کمبود موسیقی
[ترجمه گوگل]چرا جنس به طوری بی فایده است؟ با توجه به کمبود موسیقی
7. Toneless muscles sagged in folds on gaunt limbs, and his ribs stood out like arching blades.
[ترجمه ترگمان]عضلات لاغر و لاغر اندام او مثل پره های بالگرد بیرون زده بود
[ترجمه گوگل]عضلات بدون عضلانی در اندامهای دندانه ای فرو می ریزند، و دنده های آن مانند پره های آرام است
8. Though her voice was toneless, it plead more loudly than words.
[ترجمه ترگمان]با این که صدایش بی حالت بود با صدایی بلندتر از کلمات گفت:
[ترجمه گوگل]اگرچه صدای او بی فایده بود، با صدای بلند تر از کلمات حرف می زد
9. His voice was flat, toneless.
[ترجمه ترگمان]صدایش صاف و بی حالت بود
[ترجمه گوگل]صدای او صاف و بی تکون بود
10. I dislike the black clothing that my sister bought for me. I really don't like the toneless colors.
[ترجمه ترگمان]من از لباس های سیاه که خواهرم برام خرید بدم میاد من واقعا از رنگ های روشن خوشم نمیاد
[ترجمه گوگل]من دوست ندارم لباس سیاه که خواهرم برایم خریداری کرد من واقعا رنگ های بی رنگ را دوست ندارم
11. With some instruction from a professional kazooist - Barbara Stewart, member of the group Kazoophony - the Harlem kazooers' toneless buzzing soon transformed into lively tooting.
[ترجمه ترگمان]با چند دستورالعمل از a حرفه ای باربارا استوارت، عضو گروه Kazoophony - the Harlem toneless buzzing به زودی به tooting سرزنده تبدیل شد
[ترجمه گوگل]با برخی از دستورالعمل از یک کاووس حرفه ای - باربارا استوارت، عضو گروه Kazoophony - زامبی هومل کاوزوئر به زودی به تولید پر جنب و جوش تبدیل شده است
12. Kelley wanted the assassin dead, he said to David in a voice so toneless it was painful to hear.
[ترجمه ترگمان]به دیوید با صدایی که از شنیدنش دردناک بود، به دیوید گفت: کلی کلی می خواست که قاتل مرده باشد
[ترجمه گوگل]کلی به دنبال قاتل مرده است، او به صدای بلند به داوود گفت که این صدای دردناک است
13. Into the audience hall by the fathomless abyss where swells up the music of toneless strings I shall take this harp of my life.
[ترجمه ترگمان]به تالار تماشاگران در اعماق ژرف، جایی که نوای آهنگی یکنواخت را که من این چنگ را از زندگی خودم برمی دارم پر می کنم
[ترجمه گوگل]در سالن کنسرت به وسیله بیابان های بی دست و پا که موسیقی رشته های بی صدا را بوجود می آورند، این هارپ زندگی من را می گیرم
14. "And kneeled and made the cheerless grate blaze up and the entire cottage warm. . . " the words, spoken by him in a quiet, toneless voice, took her by surprise.
[ترجمه ترگمان]زانو زد و آتش بخاری را روشن کرد و کل کلبه را گرم کرد کلمات با صدایی آرام و بی حالت او را غافلگیر کرد
[ترجمه گوگل]'و زانو زده و ساخته شده رطوبت بی فایده و کل کلبه گرم است کلمات، که توسط او صدای آرام و بی صدا صحبت می کردند، او را با تعجب فرا گرفتند
15. "What shall we do?" Milton said again in a toneless voice.
[ترجمه ترگمان]\"چه کار باید بکنیم؟\" میلتون دوباره با صدای toneless گفت: \" \" \"
[ترجمه گوگل]'چکار باید بکنیم؟' میلتون دوباره در صدای بی صدا گفت