1. Nepal is stunning, with its wild, untamed landscape.
[ترجمه عادل چایچیان] نپال با مناظر وحشی و بکرش جذاب است.
[ترجمه ترگمان]نپال با مناظر وحشی و وحشی آن خیره کننده است
[ترجمه گوگل]نپال خیره کننده است، با چشم انداز وحشی و بی نظم آن
2. He was so angry, he was like a untamed beast.
[ترجمه ترگمان]اون خیلی عصبانی بود، مثل یه حیوون وحشی بود
[ترجمه گوگل]او خیلی عصبانی بود، او مانند یک جانور ناتمام بود
3. Her untamed curls fell around her face.
[ترجمه ترگمان]موهای سرش روی صورتش افتاده بود
[ترجمه گوگل]فرشته های بی امان او در اطراف صورت افتاد
4. The interior of Corsica is high and untamed.
[ترجمه ترگمان]داخل جزیره کرس بلند و رام نشدنی است
[ترجمه گوگل]داخلی کورسیا بالا و بدون سر و صدا است
5. Untamed, they can indulge their short-term and promiscuous male sexuality and many do.
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانند تمایلات جنسی کوتاه مدت و هرزه خود را ابراز کنند و بسیاری از آن ها را انجام دهند
[ترجمه گوگل]بی تردید، آنها می توانند جنسیت کوتاه مدت و جنسیت خود را به طرز وحشیانه ای بشنوند و بسیاری از آنها را انجام دهند
6. Untamed horses roamed free in the wilds of the American plains.
[ترجمه ترگمان]اسب های untamed در دل طبیعت دشت های آمریکا آزادانه پرسه می زدند
[ترجمه گوگل]اسبهای غیرقابل استفاده در دشتهای آمریکایی آزاد شدند
7. Never allow your mind to wander untamed like a wild animal that exists on the basis of survival of the fittest. Tame your mind with consistent focus on your goals and desires. Stephen Richards
[ترجمه ترگمان]هرگز به ذهن تان اجازه ندهید که مثل یک حیوان وحشی سرگردان شود که براساس بقای شایسته ترین فرد وجود دارد ذهن خود را با تمرکز مداوم بر روی اهداف و خواسته های خود متمرکز کنید استفان ریچاردز
[ترجمه گوگل]هرگز اجازه ندهید که ذهن شما مانند یک حیوان وحشی که بر پایه بقا از جسورترین موجود است، بی حرکت بماند ذهن خود را با تمرکز مستمر بر اهداف و خواسته های خود متمرکز کنید استفان ریچاردز
8. I was impressed by these untamed people.
[ترجمه ترگمان]من تحت تاثیر این مردم وحشی قرار گرفتم
[ترجمه گوگل]من تحت تاثیر این افراد بی رحم قرار گرفتم
9. The Gap is an untamed wilderness of jungle and swampland with no road infrastructure whatsoever, and it's officially off-limits to foreign travelers.
[ترجمه ترگمان]شکاف، طبیعت بکر و وحشی جنگل است و هیچ زیرساخت جاده ای ندارد و به طور رسمی محدود به مسافران خارجی است
[ترجمه گوگل]Gap یک بیابان بی سرپناه جنگل و ساحلی است که هیچ زیرساخت های جاده ای را ندارد و از لحاظ رسمی از مسافران خارجی خارج است
10. Brad and Angelina may have been too untamed once for anything as stuffy as a marriage license. But then they had children have already done their domesticating damage.
[ترجمه ترگمان]به راد و آنجلینا باز هم برای هر چیزی مثل پروانه ازدواج خفه و وحشی شده بودند اما پس از آن، بچه ها قبلا به آن ها آسیب رسانده بودند
[ترجمه گوگل]براد و آنجلینا ممکن است یک بار برای هر چیزی به عنوان یک مجوز ازدواج مجبور شوند اما پس از آن آنها فرزندان خود را در حال حاضر آسیب زایمان خود را انجام داده اند
11. Dual personality: untamed nature, meek, the art college China painting research direction graduate student graduates.
[ترجمه ترگمان]شخصیت دوگانه: طبیعت رام نشدنی، متواضع، هنر کالج هنر چین، مسیر تحقیقاتی فارغ التحصیلان فارغ التحصیلان دانشگاهی را نقاشی می کند
[ترجمه گوگل]شخصیت دوگانه طبیعت ناتمام، لایه ای، هنر دانشکده هنر چین تحقیقات نقاشی دانشجویان فارغ التحصیلان فارغ التحصیلان
12. In the untamed frontier of the Kamchatka Peninsula, poaching keeps the bears at risk.
[ترجمه ترگمان]در مرز وحشی شبه جزیره کامچاتکا، شکار غیر قانونی خرس را در معرض خطر قرار می دهد
[ترجمه گوگل]گاو نر در مرز نابود شده در شبه جزیره کامچاتکا خرس ها را در معرض خطر قرار می دهد
13. Vast expanses of untamed wilderness punish intruders with feral brutality.
[ترجمه ترگمان]گستره وسیعی از حیات وحش رام نشدنی، intruders را با وحشیگری feral تنبیه می کند
[ترجمه گوگل]فضاهای گسترده ای از بیابان بی سرپناه، مجروحان مهاجم با خشونت عادی
14. Lydia was Lydia still untamed, unabashed, wild, noisy, and fearless.
[ترجمه ترگمان]لیدیا هم رام و رام و رام و پر سر و صدا و پر سر و صدا و نترس بود
[ترجمه گوگل]لیدیا لیدیا هنوز بی رحم، بی دست و پا، وحشی، پر سر و صدا و بی تفاوتی است