کلمه جو
صفحه اصلی

snowboarder

انگلیسی به فارسی

snowboarder


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: someone who rides a snowboard for recreation or in competition.

جملات نمونه

1. Skiers and snowboarders injure themselves at a rate of 5 people per 000, he said.
[ترجمه ترگمان]او گفت که Skiers و snowboarders به میزان ۵ نفر در هر ۱،۰۰۰ نفر زخمی شدند
[ترجمه گوگل]او گفت که اسکیپ ها و اسنوکران خود را به میزان 5 نفر در هر سال آسیب می رسانند

2. They were two of three snowboarders killed in accidents in the Lake Tahoe area in just one week.
[ترجمه ترگمان]آن ها دو نفر از سه نفر بودند که در حوادث تنها یک هفته در ناحیه دریاچه تاهو کشته شدند
[ترجمه گوگل]آنها تنها دو هفته پیش از دو سالگی سه نفر از اسنوبردرانی که در حوادث ناحیه دریاچه تاهو کشته شدند، کشته شدند

3. Serious snowboarders will be pleased to discover most aspects of the sport have been covered.
[ترجمه ترگمان]مربیان جدی از کشف بسیاری از جنبه های این ورزش خوشحال خواهند شد
[ترجمه گوگل]اسنوکران جدی خوشحال خواهند شد تا بیشتر جنبه های ورزشی را پوشش دهند

4. Up until now most advanced snowboarders have firmly resisted anything except a non-release binding.
[ترجمه ترگمان]تاکنون بسیاری از snowboarders پیشرفته به جز یک پیوند غیر آزاد در مقابل هر چیزی مقاومت کرده اند
[ترجمه گوگل]تا به امروز تا به حال پیشرفته ترین اسنوکرین ها به هیچ وجه به هیچ وجه به هیچ وجه آزاد نشده اند

5. Snowboarders like deep snow.
[ترجمه ترگمان]مثل برف عمیق
[ترجمه گوگل]Snowboarders مانند برف عمیق

6. WINTER SPORTS: A snowboarder caught a kite down a mountain in western Germany, Thursday.
[ترجمه ترگمان]زمستان SPORTS: یک snowboarder در روز پنجشنبه یک بادبادک را در یک کوه در غرب آلمان گرفت
[ترجمه گوگل]ورزش های زمستانی یک اسنوکر، پنج شنبه، یک کایت کوهستانی در غرب آلمان گرفت

7. A snowboarder competes during the US Snowboard Grand Prix men's qualifier December 11 in Copper Mountain, Colorado.
[ترجمه ترگمان]A در روز ۱۱ دسامبر در مسابقات انتخابی مردان بزرگ آمریکا در کوهستان مس کلورادو رقابت می کند
[ترجمه گوگل]یک اسنوکر در تاریخ 11 دسامبر در کوه کپور، کلرادو، در مرحله مقدماتی مردان اسنوبورد Grand Prix رقابت می کند

8. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

9. A kite snowboarder takes a fall at the southern German Feldberg mountain on November 2 20
[ترجمه ترگمان]یک بادبادک snowboarder در روز ۲ نوامبر در کوه Feldberg جنوبی آلمان سقوط می کند
[ترجمه گوگل]اسنوبردر کایت در 20 نوامبر 20 در کوه فلدبرگ آلمان جنوبی سقوط می کند

10. A snowboarder flies thru the Olympic Rings during the Opening Ceremony of the 20Vancouver Winter Olympics at BC Place on February 20in Vancouver, Canada.
[ترجمه ترگمان]در ۲۰ فوریه در ونکوور کانادا مراسم افتتاحیه بازی های المپیک زمستانی ونکوور در ونکوور کانادا در ۲۰ فوریه برگزار می شود
[ترجمه گوگل]اسنوبردر از طریق حلقه های المپیک در مراسم افتتاحیه بازی های المپیک زمستانی 20 ونکوور در محل BC در روز 20 فوریه در ونکوور، کانادا مینگرد

11. Past Olympic champions given that honor include snowboarder Shaun White and swimmer Michael Phelps.
[ترجمه ترگمان]قهرمانان المپیک گذشته با توجه به این افتخار شامل snowboarder شان وایت و شناگر مایکل فلپس است
[ترجمه گوگل]مدافعان پیشین المپیک با توجه به این افتخار، شامل اسنوبردر Shaun White و شناگر مایکل فلپس هستند

12. Learn from an expert snowboarder the importance of starting small and being patient when starting out in snowboarding in this free snowboarding video lesson.
[ترجمه ترگمان]از یک متخصص در مورد اهمیت شروع کوچک و صبور بودن زمانی که در ورزش اسنوبرد در این درس عکاسی فاین رایگان شروع می شود، یاد بگیرید
[ترجمه گوگل]در این درس ویدئویی اسنوبورد رایگان، از یک متخصص برف دبیران یاد بگیرید که اهمیت شروع کم و بیمار بودن هنگام شروع به اسنوبورد را داشته باشید

13. He has the deep tan of a dedicated snowboarder and a salt-and-pepper goatee that gives him a casual, approachable air.
[ترجمه ترگمان]او برنزه و ریش بزی مخصوص و فلفل نمکی دارد که به او هوایی تصادفی و نزدیک به فرد می دهد
[ترجمه گوگل]او قهوه ای عمیق از یک snowboarder اختصاص داده شده و یک گوشت نمک و فلفل است که به او یک هواپیما گاه به گاه و قابل دسترس می دهد

14. Back of snowboarder in the midnight sun.
[ترجمه ترگمان]در آفتاب نیمه شب باز می گردد
[ترجمه گوگل]پشت بام اسباب بازی در خورشید نیمه شب

15. A snowboarder competes during the US Snowboard Grand Prix men's qualifier on December 2009 in Copper Mountain, Colorado.
[ترجمه ترگمان]A در ماه دسامبر ۲۰۰۹ در طول مسابقات انتخابی مردان بزرگ آمریکا در کوهستان مس کلورادو رقابت می کند
[ترجمه گوگل]یک اسنوکر در رقابت های مقدماتی مردان اسنوبورد گراندینگ در دسامبر 2009 در کوه کوه، کلرادو رقابت می کند

پیشنهاد کاربران

کسی که اسنوبرد بازی می کند.


کلمات دیگر: