1. cuddle up
تنگ در کنار کسی قرار گرفتن
2. instead of saying goodbye, she gave him a cuddle
به جای خداحافظی او را در سینه فشرد.
3. He gave her a big cuddle and told her not to worry.
[ترجمه lady. b. a] اون، اون دختر رو یک بغل محکم کرد و بهش گفت که نگران نباش
[ترجمه ترگمان]او را بغل کرد و به او گفت که نگران نباشد
[ترجمه گوگل]او به او یک کت و شلوار بزرگ داد و به او گفت که نگران نباش
4. They used to kiss and cuddle in front of everyone.
[ترجمه مهسا] آنها عادت داشتن در مقابل دیگران یکدیگر را در ببوسند و در آغوش بگیرند.
[ترجمه ترگمان]آن ها در مقابل همه همدیگر را می بوسیدند و نوازش می کردند
[ترجمه گوگل]آنها قبل از هر کس بوسه و خندان بودند
5. Come here and give me a cuddle.
[ترجمه ترگمان]بیا اینجا و یه بغل بهم بده
[ترجمه گوگل]بیا اینجا و به من خوش آمدید
6. They were having a cuddle on the sofa.
[ترجمه ترگمان]داشتن روی کاناپه همدیگه رو بغل میکردن
[ترجمه گوگل]آنها روی نیمکت نشسته بودند
7. He just wants a comforting kiss and a cuddle and he'll be all right.
[ترجمه ترگمان]اون فقط می خواد یه بوسه آرامش بخش و یه بغل نوازش کنه و حالش خوب می شه
[ترجمه گوگل]او فقط می خواهد یک بوسه آرام و خوش تیپ باشد و او درست خواهد بود
8. We could just cuddle up and drop off.
[ترجمه ترگمان]میتونیم همدیگه رو بغل کنیم و بی خیال بشیم
[ترجمه گوگل]ما فقط می توانیم به هم بزنیم و رها شویم
9. Or a cosy cuddle without all that ear-bashing.
[ترجمه ترگمان]یا یه جای دنج بدون اون همه خرد کردن گوشت
[ترجمه گوگل]یا یک کت و شلوار راحت بدون این همه گوش دادن
10. She was giving the baby a cuddle.
[ترجمه ترگمان]اون داشت بچه رو نوازش می کرد
[ترجمه گوگل]او بچه را به زور زد
11. Give her a cuddle.
[ترجمه ترگمان]یه بغل بهش بده
[ترجمه گوگل]او را یک کتک بزنید
12. I used to give him the odd cuddle and I used to give him lifts home on my bike.
[ترجمه ترگمان]من عادت داشتم که او را نوازش کنم و با دوچرخه به خانه بروم
[ترجمه گوگل]من استفاده کردم او را به عروسک عجیب و غریب و من استفاده می شود او را به خانه در دوچرخه خود را به من بدهید
13. Give Mummy a big cuddle.
[ترجمه ترگمان]به مامانم یه بغل گنده بده
[ترجمه گوگل]مومیایی را به یک عروس بزرگ تبدیل کنید
14. She should have given Lily a cuddle.
[ترجمه ترگمان]باید لی لی رو بغل می کرد
[ترجمه گوگل]او باید لیلی را باهم تقسیم کند
15. You only cuddle them when you feel like it, and they never make a mess.
[ترجمه ترگمان]تو فقط وقتی احساس می کنی که خوشت میاد اونا رو بغل می کنی و هیچ وقت گند نمی زنن
[ترجمه گوگل]وقتی احساس می کنید که آنها را دوست دارید، آنها را تنها می بندید و آنها هرگز ظلم نمی کنند