1. There are also several well-preserved Byzantine frescoes.
[ترجمه ترگمان]همچنین چندین نقاشی از نقاشی های دیواری که به خوبی حفظ شده اند وجود دارد
[ترجمه گوگل]چندین نقاشی دیواری به خوبی حفظ شده وجود دارد
2. Apart from the dome and pendentive construction, Byzantine methods and materials vary according to locality.
[ترجمه ترگمان]به غیر از ساختمان گنبد و pendentive، روش های بیزانسی و مواد با توجه به محل تغییر می کنند
[ترجمه گوگل]به استثنای گنبد و ساخت و ساز مستحکم، روش ها و مواد بیزانس به ترتیب با مکان متفاوت است
3. It had houses on it in Roman and Byzantine times, and the stone lion has long since vanished.
[ترجمه ترگمان]این خانه در دوران روم و بیزانس بر روی آن دیده می شد و از آن زمان شیر سنگی مدت ها پیش ناپدید شده بود
[ترجمه گوگل]این خانه ها در آن زمان در رومی ها و روم های بیزانس بوده است و شیرهای سنگی از مدت ها از بین رفته اند
4. The exterior of Byzantine churches is plain and simple; its appearance is ceded to the glory of the interior.
[ترجمه ترگمان]نمای خارجی کلیساهای بیزانس ساده و ساده است؛ ظاهر آن به شکوه و شکوه داخلی داده شده است
[ترجمه گوگل]بیرون کلیساهای بیزانس ساده و ساده است؛ ظاهر آن به شکوه داخلی تعلق دارد
5. And the Byzantine coins imply some connection with Constantinople.
[ترجمه ترگمان]و سکه های رومی نشان از ارتباط با قسطنطنیه داشتند
[ترجمه گوگل]و سکه های بیزانس به ارتباط با قسطنطنیه اشاره می کنند
6. They are built on the Byzantine pattern, in small scale, and have painted fresco decoration.
[ترجمه ترگمان]آن ها بر روی الگوی بیزانتین، در مقیاس کوچک ساخته شده اند، و دکوراسیون نقاشی را رنگ کرده اند
[ترجمه گوگل]آنها بر اساس الگوی بیزانس ساخته شده اند، در مقیاس کوچک، و دکوراسیون نقاشی دیواری نقاشی شده اند
7. The essential characteristic of Byzantine dome construction is that such a dome is supported upon and covers a square form.
[ترجمه ترگمان]مشخصه اصلی ساخت گنبد بیزانسی این است که چنین گنبدی بر روی آن پشتیبانی می شود و شکل مربعی را پوشش می دهد
[ترجمه گوگل]خصوصیات اساسی ساختن گنبد بیزانس این است که چنین گنبدی بر روی یک فرم مربع قرار می گیرد
8. They can resort to Byzantine, even Machiavellian manipulations.
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانند حتی از روش ماکیاولی پیروی کنند
[ترجمه گوگل]آنها می توانند به بیزانس و حتی دستکاری های ماکیاولی دست یابند
9. Capitals and Columns Byzantine capitals show great variety of form and detail.
[ترجمه ترگمان]پایتخت ها و پایتخت های بیزانس انواع زیادی از شکل ها و جزئیات را به نمایش می گذارند
[ترجمه گوگل]پایتخت ها و ستون ها پایتخت های بیزانس نشان می دهد انواع مختلفی از فرم و جزئیات
10. the Byzantine period, between the fourth and seventh centuries A. D.
[ترجمه ترگمان]دوره بیزانس، بین قرون چهارم و هفتم الف د
[ترجمه گوگل]دوره بیزانس، بین قرن چهارم و هفتم A D
11. Covering artists from Byzantine times to the nineteenth century, it should allow scholars to establish underdrawing styles for individual painters.
[ترجمه ترگمان]با پوشاندن هنرمندان از قرون بیزانسی تا قرن نوزدهم، محققان باید به محققان اجازه دهند تا سبک های underdrawing برای نقاشان فردی برقرار کنند
[ترجمه گوگل]هنرمندان را از دوره بیزانس تا قرن نوزدهم تحت پوشش قرار می دهد، به این طریق دانشمندان می توانند سبک های زیرزمینی را برای نقاشان خاص ایجاد کنند
12. Byzantine Follis I enclose wax impressions and a rubbing of what I think to be a coin.
[ترجمه ترگمان]Follis Byzantine، اثر موم و مالیدن چیزی که فکر می کنم یک سکه است
[ترجمه گوگل]بیزنس Follis من در برداشت موم و مالیدن چیزی است که من فکر می کنم یک سکه است
13. Like most Byzantine churches it is unpretentious and lacking in colour.
[ترجمه ترگمان]این سبک نیز مانند بسیاری از کلیساهای بیزانسی است که فاقد رنگ است و فاقد رنگ است
[ترجمه گوگل]مانند بسیاری از کلیساهای بیزانس بی نظیر و کم رنگ است
14. It is different from any Byzantine architecture in east or west but owes much of its fundamental character to the Byzantine style.
[ترجمه ترگمان]این سبک از هر معماری بیزانتین در شرق یا غرب متفاوت است اما بسیاری از ویژگی های اساسی آن به سبک بیزانسی دارد
[ترجمه گوگل]این معماری از هر معماری بیزانس در شرق یا غرب متفاوت است، اما به دلیل سبک بیزانس، بیشتر از شخصیت بنیادی آن است