منتشر شد، بیرون دادن، بیرون ریختن، خارج کردن، انتشار نور منتشر کردن
emitted
انگلیسی به فارسی
جملات نمونه
1. gamma rays may continue to be emitted for years
ممکن است برون فشانی اشعه ی گاما تا چندین سال دیگر ادامه داشته باشد.
پیشنهاد کاربران
ساطع
صادر شده
ساطع شده، منتشر شده، بیرون داده شده
به صدا در آمده
صادر
emitted ( مهندسی مخابرات )
واژه مصوب: گسیلیده
تعریف: ویژگی موجی که گسیل شده باشد
واژه مصوب: گسیلیده
تعریف: ویژگی موجی که گسیل شده باشد
نور منتشر کردن
کلمات دیگر: