موجب موفقیت یا شکست شدن
make or break
موجب موفقیت یا شکست شدن
انگلیسی به انگلیسی
• that bring much success or complete failure, bringing success or failure, that is totally successful or entirely disastrous
جملات نمونه
1. The council's decision will make or break the local theatre.
[ترجمه ترگمان]تصمیم شورا باعث ایجاد یا شکستن تئاتر محلی خواهد شد
[ترجمه گوگل]تصمیم شورا باعث ایجاد تئاتر محلی خواهد شد
[ترجمه گوگل]تصمیم شورا باعث ایجاد تئاتر محلی خواهد شد
2. This movie will make or break him as a director.
[ترجمه ترگمان]این فیلم او را به عنوان یک کارگردان بر هم می زند
[ترجمه گوگل]این فیلم او را به عنوان یک کارگردان تبدیل خواهد کرد
[ترجمه گوگل]این فیلم او را به عنوان یک کارگردان تبدیل خواهد کرد
3. Recognition by this organization can make or break a career.
[ترجمه ترگمان]شناسایی توسط این سازمان می تواند باعث ایجاد یا شکستن یک شغل شود
[ترجمه گوگل]شناخت این سازمان می تواند حرفه ای را ایجاد کند یا شکست دهد
[ترجمه گوگل]شناخت این سازمان می تواند حرفه ای را ایجاد کند یا شکست دهد
4. Critics can make or break a young performer.
[ترجمه ترگمان]منتقدان می توانند یک نوازنده جوان را به اجرا درآورند یا از بین ببرند
[ترجمه گوگل]منتقدان می توانند یک نوازنده جوان را بسازند
[ترجمه گوگل]منتقدان می توانند یک نوازنده جوان را بسازند
5. A scholarly opinion can make or break a picture, as in the case of a Saraceni which we sold in 198
[ترجمه ترگمان]یک نظر علمی می تواند یک تصویر را تجزیه و یا تجزیه کند، مانند in که در ۱۹۸ به فروش می رسد
[ترجمه گوگل]یک نظر علمی می تواند یک تصویر را به تصویر بکشاند، یا همانطور که در مورد یک Saraceni که ما در 198 فروختیم
[ترجمه گوگل]یک نظر علمی می تواند یک تصویر را به تصویر بکشاند، یا همانطور که در مورد یک Saraceni که ما در 198 فروختیم
6. But more importantly, they can make or break political careers.
[ترجمه ترگمان]اما از همه مهم تر، آن ها می توانند باعث ایجاد یا شکستن شغل های سیاسی شوند
[ترجمه گوگل]اما مهمتر از همه، آنها می توانند حرفه ای سیاسی را از بین ببرند
[ترجمه گوگل]اما مهمتر از همه، آنها می توانند حرفه ای سیاسی را از بین ببرند
7. It could make or break with vibration or thermal expansion as the machine warmed up.
[ترجمه ترگمان]آن می تواند با انبساط و یا انبساط حرارتی که دستگاه گرم می شود، ایجاد یا تجزیه شود
[ترجمه گوگل]این دستگاه می تواند با ارتعاش یا گسترش حرارتی به عنوان دستگاه گرم شود
[ترجمه گوگل]این دستگاه می تواند با ارتعاش یا گسترش حرارتی به عنوان دستگاه گرم شود
8. It was make or break for us.
[ترجمه ترگمان] برای ما درست شده بود یا بهم زنگ می زد
[ترجمه گوگل]برای ما ساخته شده بود
[ترجمه گوگل]برای ما ساخته شده بود
9. This is too small an investment to make or break anyone.
[ترجمه ترگمان]این برای سرمایه گذاری یا شکست دادن هر کسی بیش از حد کوچک است
[ترجمه گوگل]این یک سرمایه گذاری بسیار کوچک برای ایجاد یا شکستن هر کسی است
[ترجمه گوگل]این یک سرمایه گذاری بسیار کوچک برای ایجاد یا شکستن هر کسی است
10. It is make or break for many companies.
[ترجمه ترگمان]این کار برای بسیاری از شرکت ها ایجاد یا تجزیه خواهد شد
[ترجمه گوگل]این برای بسیاری از شرکت ها ایجاد یا شکستن است
[ترجمه گوگل]این برای بسیاری از شرکت ها ایجاد یا شکستن است
11. How you respond can make or break a sale.
[ترجمه ترگمان]واکنش شما می تواند منجر به فروش یا شکستن یک فروش شود
[ترجمه گوگل]چگونه شما پاسخ می توانید یک فروش را شکست یا شکستن
[ترجمه گوگل]چگونه شما پاسخ می توانید یک فروش را شکست یا شکستن
12. I may make or break you.
[ترجمه ترگمان] ممکنه مجبورت کنم یا break
[ترجمه گوگل]من ممکن است شما را بکشم یا شکست بخورم
[ترجمه گوگل]من ممکن است شما را بکشم یا شکست بخورم
13. This play will either make or break the playwright.
[ترجمه ترگمان]این نمایش یا نمایش نامه نویس را می سازد یا خراب می کند
[ترجمه گوگل]این بازی یا نمایشنامهنویس را ایجاد می کند یا شکست می دهد
[ترجمه گوگل]این بازی یا نمایشنامهنویس را ایجاد می کند یا شکست می دهد
14. Choosing a site for your golf course can make or break a project.
[ترجمه ترگمان]انتخاب یک سایت برای زمین گلف می تواند باعث ایجاد یا شکستن یک پروژه شود
[ترجمه گوگل]انتخاب یک سایت برای زمین گلف شما می تواند پروژه را خراب کند
[ترجمه گوگل]انتخاب یک سایت برای زمین گلف شما می تواند پروژه را خراب کند
پیشنهاد کاربران
موجب موفقیت یا شکست شدن
; the factor which decides whether something succeeds or fails
; cause either total success or total ruin
to bring success to or improve, or ruin, someone
; the factor which decides whether something succeeds or fails
; cause either total success or total ruin
to bring success to or improve, or ruin, someone
سرنوشت ساز
یا رومی رومی یا زنگی زنگی
کلمات دیگر: