بااهانت، ازروی استهزا
scornfully
بااهانت، ازروی استهزا
انگلیسی به انگلیسی
• with ridicule, mockingly, derisively; contemptuously, with disdain
جملات نمونه
1. He replied to that charge scornfully.
[ترجمه ترگمان]او با لحنی تحقیر آمیز جواب داد:
[ترجمه گوگل]او به طرز محکمی پاسخ داد
[ترجمه گوگل]او به طرز محکمی پاسخ داد
2. He spoke of us scornfully as raw recruits .
[ترجمه ترگمان]او از ما به عنوان تازه کار خام سخن گفت
[ترجمه گوگل]او از ما غم انگیز به عنوان مجریان خام صحبت کرد
[ترجمه گوگل]او از ما غم انگیز به عنوان مجریان خام صحبت کرد
3. Glancing at her scornfully, he told her that the dress was sold.
[ترجمه ترگمان]نگاهی تحقیر آمیز به او انداخت و به وی گفت که آن لباس فروخته شده است
[ترجمه گوگل]او به طرز نجومی اش نگاه کرد و به او گفت که لباس فروخته شد
[ترجمه گوگل]او به طرز نجومی اش نگاه کرد و به او گفت که لباس فروخته شد
4. An English newspaper scornfully called him an " organgrinder without a monkey ".
[ترجمه ترگمان]یک روزنامه انگلیسی او را \"organgrinder بدون میمون\" نامید
[ترجمه گوگل]یک روزنامه انگلیسی به طرز محمودآمیز او را 'یک قاتل بدون میمون' نامید
[ترجمه گوگل]یک روزنامه انگلیسی به طرز محمودآمیز او را 'یک قاتل بدون میمون' نامید
5. My Lady carelessly and scornfully abstracts her attention.
[ترجمه ترگمان]بانوی من با بی اعتنایی و تحقیر آمیز به او توجه کرد
[ترجمه گوگل]بانوی من بی توجه و نجیبانه توجه او را خلاصه می کند
[ترجمه گوگل]بانوی من بی توجه و نجیبانه توجه او را خلاصه می کند
6. Lk . 8:53 And they laughed scornfully at Him, knowing that she had died.
[ترجمه ترگمان]Lk ۸: ۵۳ و با تحقیر به او خندیدند، می دانستند که او مرده
[ترجمه گوگل]لک 8 53 و آنها با نادانی به او خندیدند، دانستن اینکه او فوت کرده است
[ترجمه گوگل]لک 8 53 و آنها با نادانی به او خندیدند، دانستن اینکه او فوت کرده است
7. A well - fed man speaks scornfully of food.
[ترجمه ترگمان]مرد تغذیه خوبی از غذا حرف می زند
[ترجمه گوگل]یک مرد به خوبی تغذیه می کند
[ترجمه گوگل]یک مرد به خوبی تغذیه می کند
8. Smiling scornfully, Hsieh - ch 'ü an asked, " Did you read the poetry of Su Man - shu and Huang Kung - tu ? "
[ترجمه ترگمان]در حالی که لبخند تحقیرآمیزی بر لب داشت پرسید: \"آیا شعر\" Su مرد - shu \"و\" Huang \"را خوانده اید؟\"
[ترجمه گوگل]لبخند زدگی، Hsieh - ch '� پرسید: آیا شما شعر Su Man - shu و Huang Kung - تو را خوانده اید؟ '
[ترجمه گوگل]لبخند زدگی، Hsieh - ch '� پرسید: آیا شما شعر Su Man - shu و Huang Kung - تو را خوانده اید؟ '
9. "I didn't think so," the judge said scornfully.
[ترجمه ترگمان]قاضی با تحقیر گفت: \" من اینطور فکر نکردم \"
[ترجمه گوگل]قاضی گفت: 'من چنین فکر نکردم '
[ترجمه گوگل]قاضی گفت: 'من چنین فکر نکردم '
10. Ah Fu laughed scornfully and said, " Who made me a cuckold?
[ترجمه ترگمان]اه Fu مسخره خندید و گفت: - کی به من خیانت کرد؟
[ترجمه گوگل]آه فو خشمگین شد و گفت: 'چه کسی یک شوهرم را ساخت؟
[ترجمه گوگل]آه فو خشمگین شد و گفت: 'چه کسی یک شوهرم را ساخت؟
11. He withdrew deeply and scornfully into his cell.
[ترجمه ترگمان]نفس عمیقی کشید و به سلول خود نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او عمیقا و نجیبانه به سلولش بیرون آمد
[ترجمه گوگل]او عمیقا و نجیبانه به سلولش بیرون آمد
12. Also smiling scornfully, he said, " What do you know about antiques!
[ترجمه ترگمان]در ضمن لبخند تمسخرآمیزی زد و گفت: \" شما از antiques چه خبر دارید؟
[ترجمه گوگل]او همچنین گفت: 'شما در مورد عتیقه چه چیزی می دانید؟
[ترجمه گوگل]او همچنین گفت: 'شما در مورد عتیقه چه چیزی می دانید؟
13. An English newspaper scornfully called him an Italian " organgrinder without a monkey ".
[ترجمه ترگمان]یک روزنامه انگلیسی به او لقب \"organgrinder بدون میمون\" داد
[ترجمه گوگل]یک روزنامه انگلیسی به طرز محمودآمیزی او را 'یک قاتل ایتالیایی بدون میمون' نامید
[ترجمه گوگل]یک روزنامه انگلیسی به طرز محمودآمیزی او را 'یک قاتل ایتالیایی بدون میمون' نامید
14. Then, after scornfully bumping a crest, she would slide, and race, and splash down a long incline and arrive bobbing and nodding in front of the next menace.
[ترجمه ترگمان]بعد، پس از آن که بالا و پایین تپه را بالا برد، سر و کله خود را بالا برد و از سراشیبی بالا رفت و بالا و پایین رفت و در مقابل تهدید بعدی سرش را تکان داد
[ترجمه گوگل]پس از آنکه پس از نادانی به سراشیبی کوه، او اسلاید و مسابقه را بچرخاند و یک دامنه طولانی را برافروخت و در مقابل تهدید بعدی به سر می برد
[ترجمه گوگل]پس از آنکه پس از نادانی به سراشیبی کوه، او اسلاید و مسابقه را بچرخاند و یک دامنه طولانی را برافروخت و در مقابل تهدید بعدی به سر می برد
پیشنهاد کاربران
شاکیانه، نقض گرانه
( adverb ) با تمسخر
کلمات دیگر: