کلمه جو
صفحه اصلی

klutz


(خودمانی ـ امریکا)، آدم دست و پا چلفتی، لش، آدم خنگ

انگلیسی به فارسی

(عامیانه ـ آمریکا) آدم دست و پا چلفتی، لش


(عامیانه ـ آمریکا) آدم پخمه، آدم خنگ


کلوتز


انگلیسی به انگلیسی

• clumsy person, awkward person (slang)

اسم ( noun )
مشتقات: klutzy (adj.), klutziness (n.)
(1) تعریف: (slang) a clumsy person.

(2) تعریف: a stupid, inept person.

مترادف و متضاد

clumsy person


Synonyms: bungler, butterfingers, dolt, dullard, lummox, oaf


جملات نمونه

1. Tom's a real klutz when it comes to baseball - even if he hit the ball he'd trip on the way to first base.
[ترجمه ترگمان]وقتی به توپ بیسبال برسد دست و پا چلفتی واقعا دست و پا می زند - حتی اگر به توپ ضربه بزند که به راه اول برود
[ترجمه گوگل]تام هنگامی که به بیس بال می آید، کلتز واقعی است - حتی اگر توپ را به او بسپارد، او می خواهد راه را به اولین پایه برساند

2. "Look what you've done, you silly klutz!" Nathan said angrily.
[ترجمه ترگمان]ببین چیکار کردی دست و پا چلفتی احمق! ناتان \"با عصبانیت گفت\"
[ترجمه گوگل]'نگاه کن به آنچه که انجام داده ای، شما کورکورانه!' ناتان عصبانی گفت:

3. That klutz lost several account receipts, so the accountants were upset.
[ترجمه ترگمان]دست و پا و دست و پا چلفتی از دست رفت، بنابراین حسابدار خیلی ناراحت بود
[ترجمه گوگل]این klutz چندین حساب کاربری را از دست داد، بنابراین حسابداران ناراحت شدند

4. If we had every klutz jump into the orchestra pit, or prance on the opera stage, or slop paint with Picasso, we would have some great parties but no art.
[ترجمه ترگمان]اگر همه klutz به داخل the می پریدند، یا بر روی صحنه اپرا می پریدند، یا نقاشی های رنگی با پیکاسو انجام می دادیم، برخی مهمانی های بزرگ داشتیم، اما هیچ هنری نداشتیم
[ترجمه گوگل]اگر ما هرکدام از کلوتزها را به گودال ارکستر پرت کردیم، یا در صحنه اپرا کار می کردیم یا با Picasso رنگ می زدیم، ما احزاب زیادی خواهیم داشت، اما هیچ هنری نداریم

5. I feel very comfortable playing the klutz. I am a klutz.
[ترجمه ترگمان]خیلی احساس راحتی می کنم دست و پا چلفتی بازی می کنم دست و پا چلفتی هستم
[ترجمه گوگل]من احساس راحتی میکنم من یک کلوتز هستم

6. I wanna say that I'm a klutz.
[ترجمه ترگمان]می خوام بگم دست و پا چلفتی ام
[ترجمه گوگل]می خواهم بگویم که من یک کلوتز هستم

7. I'm not going to pay that klutz a plumber one cent!
[ترجمه ترگمان]من به اون دست و دست و دست و پا چلفتی نیستم
[ترجمه گوگل]من قصد ندارم که یک متر لوله کش را خراب کنم!

8. Oh I'm a klutz. I can never express myself well.
[ترجمه ترگمان]دست و پا چلفتی هستم من هرگز نمی توانم خود را به خوبی بیان کنم
[ترجمه گوگل]اوه من یک کلوتز هستم من هرگز نمیتوانم به خوبی خودم را بیان کنم

9. I know you a klutz, but I love you anyway.
[ترجمه ترگمان]خیلی دست و پا چلفتی بهت می گم، ولی به هر حال دوستت دارم
[ترجمه گوگل]من تو را می شناسم اما تو را دوست دارم

10. I'm a bit of a klutz and that can be pretty embarrassing.
[ترجمه ترگمان]دست و پا چلفتی هستم و این میتونه باعث شرمندگی باشه
[ترجمه گوگل]من کمی از یک کلوتز هستم و می توانم خیلی شرم آور باشم

11. He's such a klutz.
[ترجمه ترگمان]دست و پا چلفتی بود
[ترجمه گوگل]او چنین کولتز است

12. An awkward person, a clumsy person She's such a klutz.
[ترجمه ترگمان]یه آدم بی دست و پا و دست و پا چلفتی خیلی دست و پا چلفتی بودنش
[ترجمه گوگل]یک فرد بی دست و پا، یک شخص دست و پا چلفتی است

13. Yuma: I need to catch some apples and show I'd not useless, but the tree's too tall and I am a klutz, I should try.
[ترجمه ترگمان]Yuma: من باید بعضی از سیب را بگیرم و نشان دهم که بی فایده نیستم، اما این درخت خیلی بلند است و من یک klutz هستم، باید امتحان کنم
[ترجمه گوگل]یوما: من نیاز به گرفتن برخی از سیب ها و نشان می دهم که من بی فایده نیستم، اما درخت خیلی بلند است و من یک کلوتز هستم، باید امتحان کنم

14. However, I assure you that I can be a real klutz sometimes.
[ترجمه ترگمان]به هر حال، من به شما اطمینان می دهم که گاهی دست و پا چلفتی می شوم
[ترجمه گوگل]با این حال، به شما اطمینان می دهم که گاهی اوقات می توانم یک کلوتز واقعی باشم

پیشنهاد کاربران

آدم دست و پا چلفتی


کلمات دیگر: