معنی : منع
averting
معنی : منع
انگلیسی به فارسی
جلوگیری، منع
مترادف و متضاد
منع (اسم)
prevention, ban, veto, averting, prohibition, forbidding, inhibition, hindrance, withholding, checking, interdiction, hindering, forbiddance
پیشنهاد کاربران
گذراندن، دفع کردن، بیزار کردن، منحرف کردن، برگرداندن
پیشگیری
پرهیز کردن
کلمات دیگر: