1. he listed the things that dissatisfy him
او چیزهایی که او را ناخشنود می سازد فهرست کرد.
2. Everyone is dissatisfied with his own fortune.
[ترجمه ترگمان]همه از ثروت خود ناراضی هستند
[ترجمه گوگل]همه با ثروت خود ناراضی هستند
3. She was dissatisfied with the job.
[ترجمه ترگمان]از این کار ناراضی بود
[ترجمه گوگل]او با شغل ناراضی بود
4. I'm thoroughly dissatisfied with your work.
[ترجمه ترگمان]من از کار شما ناراضی هستم
[ترجمه گوگل]من کاملا با کار شما ناراضی هستم
5. The decision left us feeling deeply dissatisfied.
[ترجمه ترگمان]این تصمیم ما را به شدت ناراضی کرد
[ترجمه گوگل]این تصمیم ما را به شدت ناراضی احساس کرد
6. If you're dissatisfied with the service, why don't you complain to the hotel manager?
[ترجمه ترگمان]اگر از خدمت ناراضی هستی، پس چرا به مدیر هتل شکایت نمی کنی؟
[ترجمه گوگل]اگر شما از خدمات ناراضی هستید، چرا به مدیر هتل شکایت نمی کنید؟
7. Research indicates that over 81% of teachers are dissatisfied with their salary.
[ترجمه ترگمان]تحقیقات نشان می دهند که بیش از ۸۱ درصد معلمان از حقوق خود ناراضی هستند
[ترجمه گوگل]تحقیقات نشان می دهد که بیش از 81 درصد معلمان از حقوق خود ناراضی هستند
8. I'm dissatisfied with his answer.
[ترجمه ترگمان]از جوابش ناراضی هستم
[ترجمه گوگل]من با پاسخ خود ناراضی هستم
9. He became increasingly dissatisfied and querulous in his old age.
[ترجمه ترگمان]در سنین پیری به شدت ناراضی و ناراضی می شد
[ترجمه گوگل]او در دوران پیری خود به طور فزاینده ای ناراضی و غم انگیز بود
10. She was feeling very dissatisfied with her lot.
[ترجمه ترگمان]خیلی از او ناراضی بود
[ترجمه گوگل]او خیلی ناراضی بود
11. He seemed dissatisfied with my explanation.
[ترجمه ترگمان]از توضیح من ناراضی به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]او به توضیح من ناراضی بود
12. He was dissatisfied with the status quo.
[ترجمه ترگمان]از وضع موجود ناراضی بود
[ترجمه گوگل]او با وضعیت موجود ناراضی بود
13. His poor grade in English dissatisfied his teacher.
[ترجمه ترگمان]نمره ضعیف او در زبان انگلیسی معلم او را راضی کرد
[ترجمه گوگل]درجه ضعیف او در انگلیس معلم او را ناراضی می کند
14. There are three reasons for my resignation. First, I am dissatisfied with my wages; secondly, the hours are too long; and thirdly, there is little chance of promotion.
[ترجمه ترگمان] سه دلیل برای استعفای من وجود داره اول از حقوق خود ناراضی هستم؛ ثانیا ساعاتی طولانی است؛ و ثالثا، احتمال ترفیع هم وجود دارد
[ترجمه گوگل]سه دلیل برای استعفای من وجود دارد اول، من با دستمزدهایم ناراضی هستم؛ ثانیا، ساعتها خیلی طولانی هستند و سوم، شانس کمی برای ارتقا وجود دارد
15. She's very dissatisfied with her current job.
[ترجمه ترگمان]از شغل فعلی او خیلی ناراضی است
[ترجمه گوگل]او با شغل فعلی خود بسیار ناراضی است