کلمه جو
صفحه اصلی

recce

انگلیسی به فارسی

مراجعه کنید


انگلیسی به انگلیسی

• (british informal) reconnaissance (military use)
(slang) reconnoitre

جملات نمونه

1. The first duty of a director is to recce his location.
[ترجمه ترگمان]اولین وظیفه یک مدیر این است که موقعیت خود را تغییر دهد
[ترجمه گوگل]اولین وظیفه یک کارگردان این است که مکان خود را پیدا کند

2. A recce of the area had shown that there was another airfield thirty miles from Sirte at Tamit.
[ترجمه ترگمان]A از این ناحیه نشان داده بود که یک فرودگاه کوچک دیگر در ۳۰ مایلی شهر سرت در Tamit وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک مسیر از منطقه نشان داد که یک فرودگاه دیگر وجود دارد سی مایل از Sirte در Tamit

3. During a recce, the deaths column of local newspapers often prove invaluable - the newly-widowed are particularly vulnerable.
[ترجمه ترگمان]در طی یک تصادف، ستون مرگ و میر روزنامه های محلی اغلب ارزشمند به نظر می رسد - بیوه تازه بیوه شده به طور خاص آسیب پذیر است
[ترجمه گوگل]در طول یک سفر، ستون مرگ و میر روزنامه های محلی اغلب ارزشمندی را نشان می دهد - تازه بقیه به خصوص آسیب پذیرند

4. It was preceded by a scrupulous recce weeks before in a restaurant near his house with the code name Pomme d'Amour.
[ترجمه ترگمان]هفته پیش در رستورانی نزدیک خانه او با اسم رمز خرمیا د سنت آمور، weeks بود
[ترجمه گوگل]پیش از این در یک رستوران در نزدیکی خانه اش با نام کد Pomme d'Amour، هفته ها پیش از آن در یک رستوران مشغول به کار بود

5. It was not the recce I resented, it was his manipulation of me.
[ترجمه ترگمان]تقصیر او نبود که من از او متنفر بودم، این از دست دادن من بود
[ترجمه گوگل]این منصب نیست که من عصبانی شدم، دستکاری او من بود

6. 'They did come here to do a recce, along with several other places in the south of England, ' he said.
[ترجمه ترگمان]او گفت که آن ها به اینجا آمده بودند تا به همراه چندین مکان دیگر در جنوب انگلستان یک recce انجام دهند
[ترجمه گوگل]وی گفت: 'آنها برای انجام یک سفر به همراه چند مکان دیگر در جنوب انگلستان آمده بودند '

7. I'm going out myself with the adjutant to recce training areas.
[ترجمه ترگمان]من خودم با آجودان به مناطق آموزشی recce می روم
[ترجمه گوگل]من خودم را با ادجانت می خواندم تا مناطق آموزشی را بیرون بیاورم

8. On the recce you really get to feel it: when you drive into a village on those little cobbled roads it's like a cowboy riding in on his horse.
[ترجمه ترگمان]بر حسب تصادف، تو واقعا باید احساس کنی: وقتی به دهکده ای در آن جاده های سنگ فرش گردش می کنی، مثل این است که یک گاوچران سوار بر اسب سوار اسب شده باشد
[ترجمه گوگل]در مسیری که شما به آن روستا در این جاده های کوچک فرو می ریزید، آن را احساس می کنید، آن را مانند یک کابوی سوار بر اسب خود می کنید

9. Actually, I was invited to go there to recce . . . Do you find those street scenes in these pictures familiar?
[ترجمه ترگمان]در واقع، من برای رفتن به اونجا دعوت شدم که اون صحنه های خیابانی رو توی این عکس ها پیدا کنی؟
[ترجمه گوگل]در واقع من دعوت شدم تا به آنجا بروم آیا این صحنه های خیابانی را در این تصاویر آشنا می بینید؟

10. I hope so! We did the recce for Wales Rally GB in 2007 so I have some knowledge of the event and what to expect - it is not completely unknown to me.
[ترجمه ترگمان]امیدوارم که چنین باشد! ما در سال ۲۰۰۷ این کار را برای رالی ولز انجام دادیم تا من از این رویداد اطلاع داشته باشم و چه چیزی باید انتظار داشته باشم - آن کاملا برای من ناشناخته نیست
[ترجمه گوگل]امیدوارم! ما در سال 2007 برای رالی انگلستان در سال 2007 راهپیمایی کردیم تا دانش من درباره این رویداد و آنچه انتظار میرود - برای من کاملا ناشناخته نیست

11. With a two-day recce, an extended pre-event test and a two-day rally we thought that was a good balance of 300 kilometres on the events.
[ترجمه ترگمان]با یک recce دو روزه، یک تست پیش از رویداد و یک تظاهرات دو روزه، ما فکر کردیم که این یک توازن خوب با ۳۰۰ کیلومتر بر روی این رویدادها می باشد
[ترجمه گوگل]با یک بررسی دو روزه، یک آزمایش پیش رویداد قبل و یک تظاهرات دو روزه، ما فکر می کردیم که این تعادل خوبی در این رویدادهای 300 کیلومتری است

12. Uncle Jim took the air rifle and went on a recce to the far end of the quarry.
[ترجمه ترگمان]عمو جیم تفنگ بادی را برداشت و به سمت انتهای معدن رفت
[ترجمه گوگل]عمو جیم اسلحه هوایی را گرفت و به انتهای دور معدن رفت

13. Similarly, Fire Support Company had to set up their display of mortars, anti-tank missiles and Scimitar tracked recce vehicles.
[ترجمه ترگمان]به طور مشابه، شرکت حمایت از حریق باید نمایش their، موشک های ضد تانک و scimitar نقلیه recce را راه اندازی کند
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، شرکت پشتیبانی آتش باید نمایش خود را از ملات، موشک ضد تانک و وسایل نقلیه ردیابی Scimitar را تنظیم کند

14. Some were converting from the heavies such as the Lincoln and Washington, others from the recce and light bomber Mosquito squadrons.
[ترجمه ترگمان]برخی از آن ها از the مانند لینکلن و واشنگتن، و برخی دیگر از the و بمب افکن های سبک bomber squadrons بودند
[ترجمه گوگل]بعضی از جنگل ها مانند لینکلن و واشنگتن، دیگران از اسکادران ها و پهلو ها و بمب افکن های سبک، تبدیل شده اند

پیشنهاد کاربران

a look around a place, especially to see if it is suitable or to get information about an enemy. Recce is short for reconnaissance.
شناسایی، اکتشاف


کلمات دیگر: