• inaccurately represented, of a distorted description
misrepresented
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. Ecstasy is widely misrepresented as a soft drug.
[ترجمه ترگمان]قرص های اکستازی به عنوان یک داروی نرم نمایش داده می شوند
[ترجمه گوگل]اکستازی به عنوان مواد مخدر به طور گسترده ای بدل شده است
[ترجمه گوگل]اکستازی به عنوان مواد مخدر به طور گسترده ای بدل شده است
2. He said that the press had misrepresented him as arrogant and bullying.
[ترجمه ترگمان]او گفت که مطبوعات او را به عنوان arrogant و قلدری معرفی کرده اند
[ترجمه گوگل]او گفت که مطبوعات او را به عنوان متخاصم و قلدری اشتباه کرده اند
[ترجمه گوگل]او گفت که مطبوعات او را به عنوان متخاصم و قلدری اشتباه کرده اند
3. The company misrepresented its products in the advertisement.
[ترجمه ترگمان]شرکت محصولات خود را در تبلیغ نمایش داده است
[ترجمه گوگل]این شرکت محصولات خود را در تبلیغات غلط داد
[ترجمه گوگل]این شرکت محصولات خود را در تبلیغات غلط داد
4. Keynes deliberately misrepresented the views of his opponents.
[ترجمه ترگمان]Keynes به عمد نظرات مخالفان خود را نمایش می دهد
[ترجمه گوگل]کینز عمدا از نظرات مخالفانش کاسته است
[ترجمه گوگل]کینز عمدا از نظرات مخالفانش کاسته است
5. She was misrepresented in the press as a militant.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک ستیزه جو در مطبوعات بد نمایش داده شده است
[ترجمه گوگل]او در مطبوعات به عنوان یک ستیزه جویانه اشتباه کرده بود
[ترجمه گوگل]او در مطبوعات به عنوان یک ستیزه جویانه اشتباه کرده بود
6. The newspaper misrepresented what the writer had said.
[ترجمه ترگمان]روزنامه آنچه را که نویسنده گفته بود نمایش داد
[ترجمه گوگل]این روزنامه نادرست آنچه را که نویسنده گفته است اشتباه است
[ترجمه گوگل]این روزنامه نادرست آنچه را که نویسنده گفته است اشتباه است
7. He felt that the book misrepresented his opinions.
[ترجمه ترگمان]احساس می کرد که کتاب نظرات او را تحریف می کند
[ترجمه گوگل]او احساس کرد که این کتاب نظراتش را اشتباه گرفته است
[ترجمه گوگل]او احساس کرد که این کتاب نظراتش را اشتباه گرفته است
8. Hollywood films misrepresented us as drunks, maniacs and murderers.
[ترجمه ترگمان]فیلم های هالیوودی ما را به عنوان مست، دیوانه و قاتل نمایش می دهند
[ترجمه گوگل]فیلم های هالیوود ما را به عنوان شکنجه، دیوانه وار و قاتل اشتباه گرفته اند
[ترجمه گوگل]فیلم های هالیوود ما را به عنوان شکنجه، دیوانه وار و قاتل اشتباه گرفته اند
9. In the article she was misrepresented as an uncaring mother.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله او به عنوان یک مادر بی uncaring نمایش داده شد
[ترجمه گوگل]در مقاله او به عنوان یک مادر نابینا اشتباه شده است
[ترجمه گوگل]در مقاله او به عنوان یک مادر نابینا اشتباه شده است
10. He says that I have misrepresented his views in my pamphlet.
[ترجمه ترگمان]او می گوید که من عقاید او را در pamphlet بد نمایش داده ام
[ترجمه گوگل]او می گوید که من در دیدگاه من اشتباهات خود را بیان کرده ام
[ترجمه گوگل]او می گوید که من در دیدگاه من اشتباهات خود را بیان کرده ام
11. I've grown used to my views being misrepresented in the press.
[ترجمه ترگمان]به نظر من که در مطبوعات بد جلوه کردن عادت کردم
[ترجمه گوگل]من بیشتر به سخنانم که در مطبوعات اشتباه می شود استفاده می شود
[ترجمه گوگل]من بیشتر به سخنانم که در مطبوعات اشتباه می شود استفاده می شود
12. However, you have misrepresented New Zealand's position.
[ترجمه ترگمان]با این حال، شما موقعیت نیوزلند را نمایش دادید
[ترجمه گوگل]با این حال، شما موقعیت نامزدی نادرست را بدست آورده اید
[ترجمه گوگل]با این حال، شما موقعیت نامزدی نادرست را بدست آورده اید
13. But I feel she has been misrepresented.
[ترجمه ترگمان] اما احساس می کنم که خیلی بد عمل کرده
[ترجمه گوگل]اما احساس می کنم او اشتباه کرده است
[ترجمه گوگل]اما احساس می کنم او اشتباه کرده است
پیشنهاد کاربران
بد جلوه داده می شود - اشتباه شمرده می شود
تحریف شده
جا زدن
کلمات دیگر: