1. monetary control
نظارت بر پول
2. monetary policy
سیاست پولی
3. our monetary reserves are still intact
ذخایر پولی ما هنوز دست نخورده باقی مانده اند.
4. an inter vivos monetary gift
هدیه ی پولی از یک شخص زنده به شخص دیگر
5. he was dunned by monetary troubles
اشکالات پولی او را به ستوه آورده بود.
6. to turn one's thoughts to monetary matters
افکار خود را به امور پولی معطوف کردن
7. the reflex consequence of inflation is the lowering of monetary value
پیامد واکنشی تورم،کم شدن ارزش پول است.
8. The policy should bring greater monetary stability to the country.
[ترجمه ترگمان]این سیاست باید ثبات مالی بیشتری به کشور وارد کند
[ترجمه گوگل]این سیاست باید ثبات پولی کشور را به ارمغان بیاورد
9. The grand design of Europe's monetary union is already agreed.
[ترجمه ترگمان]طرح بزرگ اتحادیه پولی اروپا هم اکنون با این نظر موافق است
[ترجمه گوگل]طرح بزرگ اتحادیه پولی اروپا قبلا توافق شده است
10. Domestic conditions did not justify a loosening of monetary policy.
[ترجمه ترگمان]شرایط داخلی باعث سست شدن سیاست پولی نشد
[ترجمه گوگل]شرایط داخلی تحریم سیاست پولی را توجیه نکرد
11. The current monetary policy is strangling the economy.
[ترجمه ترگمان]سیاست پولی کنونی در حال خفه کردن اقتصاد است
[ترجمه گوگل]سیاست پولی فعلی اقتصاد را خفه کرده است
12. The government has compromised with its critics over monetary policies.
[ترجمه ترگمان]دولت با منتقدان خود در مورد سیاست های پولی سازش کرده است
[ترجمه گوگل]دولت با منتقدان خود در مورد سیاست های پولی مواجه شده است
13. During the monetary crisis, several European bankers rallied to the pound.
[ترجمه ترگمان]در طول بحران مالی، چندین بانکدار اروپایی به پوند دست یافتند
[ترجمه گوگل]در طول بحران پولی، چند بانک اروپایی به پوند رسیده است
14. U. S. authorities have not yet indicated their monetary policy plans.
[ترجمه ترگمان]u S مقامات هنوز برنامه های سیاست پولی خود را نشان نداده اند
[ترجمه گوگل]مقامات U S هنوز برنامه های سیاست پولی خود را نشان نداده اند
15. The monetary unit of the UK is the pound.
[ترجمه ترگمان]واحد پولی بریتانیا پوند است
[ترجمه گوگل]واحد پول انگلیس پوند است
16. We need a more supple monetary policy.
[ترجمه ترگمان]ما به یک سیاست پولی نرم تری نیاز داریم
[ترجمه گوگل]ما به یک سیاست پولی پیچیده تر نیاز داریم
17. The monetary unit of Japan is the yen.
[ترجمه ترگمان]واحد پولی ژاپن ین ین ین است
[ترجمه گوگل]واحد پولی ژاپن ین است