کلمه جو
صفحه اصلی

tunic


معنی : پوشش، نیام، لباس کوتاه، کت کوتاه سربازان انگلیس، بلوزیا کت کوتاه کمربند دار
معانی دیگر : (یونان و روم باستان) ردا، جبه، (مردانه و زنانه) پیراهن کوتاه کمربنددار، نیم تنه، (انگلیس) فرنج، کت نظامی، (گیاه شناسی) نیام، روم قدیم پیراهن بی استین یا با استین که مرد وزن میپوشیده اند

انگلیسی به فارسی

نیام، (روم قدیم) پیراهن بی استین یا با استین که مرد وزن میپوشیده اند، بلوزیا کت کوتاه کمربند دار،کت کوتاه سربازان انگلیس، پوشش


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a loose-fitting, knee-length outer garment, often without sleeves and sometimes belted, worn esp. by the ancient Greeks and Romans.

(2) تعریف: a close-fitting short coat, often with a stiff high collar, worn as part of a uniform by soldiers or the like.

- The soldier wore a cross under his tunic.
[ترجمه ترگمان] سرباز زیر پیراهنش صلیب کشیده بود
[ترجمه گوگل] این سرباز تحت لباس خود صاف کرد

(3) تعریف: a long shirt or blouse, with or without sleeves, worn outside a skirt.

(4) تعریف: an outer layer, membrane, or covering that surrounds an anatomical or botanical part.

• woman's long upper garment; loose-fitting garment often without sleeves and often belted (worn in ancient greece and rome); enclosing membrane, covering (zoology, anatomy, botany)
a tunic is a sleeveless garment covering the top part of your body.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] نوعی بلوز

مترادف و متضاد

پوشش (اسم)
gear, roof, span, shield, cover, armature, coverage, envelopment, coating, covering, overlay, sconce, mantle, robe, capsule, theca, camouflage, capping, sheathing, casing, tunic, casement, incrustation, gaberdine, coverture, shroud, envelope, shale, integument, involucre, involucrum, revetment, roofing

نیام (اسم)
case, pod, sheath, scabbard, legume, tunic

لباس کوتاه (اسم)
tunic

کت کوتاه سربازان انگلیس (اسم)
tunic

بلوزیا کت کوتاه کمربند دار (اسم)
tunic

جملات نمونه

1. She was wearing the regulation uniform of tunic, hat and tie.
[ترجمه ترگمان]لباس رسمی نیم تنه و کلاه و کراوات به تن داشت
[ترجمه گوگل]او پوشیدنی از لباس پوشیدن لباس، کلاه و کراوات بود

2. Pulling at his tunic, Omoro bared his left hip.
[ترجمه ترگمان]در حالی که پیراهنش را بیرون می کشید، Omoro چپش را برهنه کرد
[ترجمه گوگل]Omoro در لباس خود او را به سمت او انداخت

3. Decorate the tunic with sequins or glitter.
[ترجمه ترگمان] با پول و زرق و برق و زرق و برق
[ترجمه گوگل]پیراهن تزئینات را با زرق و برق و زرنگی تزئین کنید

4. With his left hand he tore open the tunic of his uniform and drew up the undershirt, baring the flesh.
[ترجمه ترگمان]با دست چپش، یقه اونیفورم خود را باز کرد و زیر پیراهنش را باز کرد
[ترجمه گوگل]با دست چپش باز کردن لباس یکنواختی خود را باز کرد و لباس زیر را پوشید و گوشت را خم کرد

5. She was wearing the rags of her old tunic, hanging in tatters from shoulders and waist.
[ترجمه ترگمان]او لباس های کهنه و مندرس خود را پوشیده بود و از کمر و کمر پاره پاره شده بود
[ترجمه گوگل]او لباس های لباس قدیمی خود را پوشید، که در شانه ها و کمر قرار داشت

6. I took the self-belt off the tunic and tied it around my neck in an exotic knot.
[ترجمه ترگمان]کمربند self را برداشتم و دور گردنم حلقه کردم
[ترجمه گوگل]من کمربند خود را از لباس پوشیدم و گردن آن را در یک گره عجیب و غریب گره زدم

7. Wearing tunic and hose of pale blue satin lavishly ornamented with silver, he looked more angelic than ever.
[ترجمه ترگمان]پیراهن بلند و جوراب ابریشمی آبی رنگش که با نقره تزیین شده بود، بیشتر از همیشه به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]لباس پوشیدن و شلنگ ساتن رنگی آبی که به طور گسترده با نقره تزئین شده بود، بیشتر از هر زمان فرشته تر بود

8. A girl in an apple-green school tunic advanced on me, her hand raised as if to give me a slap.
[ترجمه ترگمان]دختری در لباس سبز مدرسه به طرف من آمد و دستش را طوری بالا برد که انگار می خواست سیلی محکمی به من بزند
[ترجمه گوگل]یک دختر در لباس مدرسه سبز سبز بر من تکیه کرد، دستش را بلند کرد، انگار به من زل زده بود

9. And white gloves with a tunic of silvery mail, lying there in a tent that was empty but for himself and Klakkr.
[ترجمه ترگمان]و دستکش های سفید با یک زره نقره ای که در چادر دراز کشیده بود، اما برای خودش و Klakkr خالی بود
[ترجمه گوگل]و دستکش های سفید با یک دستمال سفره از سفال، در آنجا چادر چسبیده بود که خالی بود اما برای خودش و Klakkr

10. It was bitterly cold, and Killion wore Dickinson's tunic.
[ترجمه ترگمان]هوا به شدت سرد بود، و Killion پیراهن Dickinson را پوشیده بود
[ترجمه گوگل]آن گرسنگی سرد بود و Killion پوشیدن لباس دیکنسون بود

11. It consists of a loose shirt, or tunic, with baggy pants, tied together in the middle with a belt.
[ترجمه ترگمان]این شامل یک پیراهن شل یا tunic است، با شلوار گشاد و شلوار گشاد که با کمربند بسته به هم گره خورده است
[ترجمه گوگل]این شامل یک پیراهن شلوار، یا لباس با شلوار baggy است، با یک کمربند همراه با هم در وسط

12. Then the airman's tunic with the civilian buttons.
[ترجمه ترگمان]سپس لباس سرباز را با دکمه های غیر نظامی بیرون کشید
[ترجمه گوگل]سپس لباس هواپیمارباک با دکمه های غیر نظامی

13. Then taking off his tunic and loosening his tie, he picked up the telephone.
[ترجمه ترگمان]سپس tunic را برداشت و کراواتش را باز کرد و گوشی تلفن را برداشت
[ترجمه گوگل]پس از اتمام لباس خود و از دست دادن کراوات او، تلفن را برداشت

14. He was wearing the tunic in which he had been shot down.
[ترجمه ترگمان]لباسی را که در آن تیر خورده بود پوشیده بود
[ترجمه گوگل]او پوشیدنی لباس را که در آن او را به قتل رسانده بود

15. Why are there fleurs-de-lys on his tunic?
[ترجمه ترگمان]چرا لباس گل ها رو پوشیدی؟
[ترجمه گوگل]چرا از لباس خود داری می کنی؟

پیشنهاد کاربران

ردا


کلمات دیگر: