پارچه ی نازک و توری (برای چهره پوش عروس و غیره)، پارچه توری ابریشمی نازک مخصوص روسری ولباس زنانه
tulle
پارچه ی نازک و توری (برای چهره پوش عروس و غیره)، پارچه توری ابریشمی نازک مخصوص روسری ولباس زنانه
انگلیسی به فارسی
پارچه توری ابریشمی نازک مخصوص روسری ولباس زنانه
تیل
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a thin, netlike cloth of silk, rayon, nylon, or acetate, used esp. for veils, evening gowns, and ballet costumes.
• thin and fine netting made of silk or other fabric and used for veils and dresses
tulle is a soft nylon or silk cloth that is rather like net, and is used for making evening dresses and veils.
tulle is a soft nylon or silk cloth that is rather like net, and is used for making evening dresses and veils.
دیکشنری تخصصی
[نساجی] تور لانه زنبوری - تور موسوم با تال - پارچه تور ابریشمی نازک ( ویژه روسری و لباس زنانه )
جملات نمونه
1. And I had a bit of tulle in my hair to match the dress . . . What do you most like to wear?
[ترجمه ترگمان]و من یه ذره توری روی موهام دارم که با اون لباس مطابقت داشته باشم دوست داری چی بپوشی؟
[ترجمه گوگل]و من تا به حال کمی تیل در موهای من برای مطابقت با لباس دوست دارید بیشتر بخورید؟
[ترجمه گوگل]و من تا به حال کمی تیل در موهای من برای مطابقت با لباس دوست دارید بیشتر بخورید؟
2. She gracefully collapsed in a waterfall of white tulle while the leaves thickly and fast filled the grotto.
[ترجمه ترگمان]در حالی که برگ ها را پر کرده و به سرعت غار را پر کرده بود، با وقار روی آبشاری از توری سفید نقش بست
[ترجمه گوگل]او به طرز وحشیانه ای در یک آبشار تلخ سفید فرو ریخت و در حالی که برگ های غول پیکر را پر از غلیظ و سریع پر کرد
[ترجمه گوگل]او به طرز وحشیانه ای در یک آبشار تلخ سفید فرو ریخت و در حالی که برگ های غول پیکر را پر از غلیظ و سریع پر کرد
3. She wore a ravishing dress of white tulle with a wide skirt embroidered with little knots of red velvet.
[ترجمه ترگمان]پیراهن گلی سفیدی با دامن گشاد ابریشمی به تن داشت که از مخمل قرمز رنگی گلدوزی شده بود
[ترجمه گوگل]او یک لباس عجیب و غریب از تیلی سفید با یک دامن وسیع که با گره های کمی از مخمل قرمز بود، پوشید
[ترجمه گوگل]او یک لباس عجیب و غریب از تیلی سفید با یک دامن وسیع که با گره های کمی از مخمل قرمز بود، پوشید
4. Not that Cara had anything against tulle frills.
[ترجمه ترگمان]نه اینکه کارا با توری صورتی رنگی داشته باشه
[ترجمه گوگل]نه کارا چیزی در برابر طلای تلال داشت
[ترجمه گوگل]نه کارا چیزی در برابر طلای تلال داشت
5. A black tulle dress comes with a wide grosgrain band that acts as a neck accent or belt.
[ترجمه ترگمان]پیراهن توری سیاه با نواری گشاد و گشاد که به شکل لهجه گردنی یا کمربند است
[ترجمه گوگل]یک لباس قهوه ای سیاه و سفید همراه با یک گروه بزرگ grosgrain است که به عنوان یک لهجه گردن یا کمربند عمل می کند
[ترجمه گوگل]یک لباس قهوه ای سیاه و سفید همراه با یک گروه بزرگ grosgrain است که به عنوان یک لهجه گردن یا کمربند عمل می کند
6. Her ivory tulle veil, fixed by a Cartier 193"halo" tiara lent to her by the queen, was modest.
[ترجمه ترگمان]تور tulle ivory او که با تاج هاله ای از هاله ای \"هاله ای\" ایجاد شده بود، ملکه را به او قرض داد
[ترجمه گوگل]توری حصیری عیاشی که توسط یک کارتیه 193 هاله که توسط ملکه به او ملحق شده بود، ضعیف بود
[ترجمه گوگل]توری حصیری عیاشی که توسط یک کارتیه 193 هاله که توسط ملکه به او ملحق شده بود، ضعیف بود
7. A blind of embroidered tulle kept the little room in twilight.
[ترجمه ترگمان]پیراهن توری گلدوزی شده اش اتاق کوچک را در هوای تاریک وروشن مرتب نگه می داشت
[ترجمه گوگل]یک کور از تیل دوختنی اتاق کوچک را در تاریکی نگه داشت
[ترجمه گوگل]یک کور از تیل دوختنی اتاق کوچک را در تاریکی نگه داشت
8. How many half - burned votives, yards of tulle, and heart - shaped tchotchkes can one person own?
[ترجمه ترگمان]چند تا پوست نیمه سوخته، yards توری و قلب به شکل قلب یک نفر می تواند مال خودش باشد؟
[ترجمه گوگل]چند نفر از طرفداران سوخته نیمه، چند قاشق چایخوری و یک قاشق چایخوری یک شخص می توانند داشته باشند؟
[ترجمه گوگل]چند نفر از طرفداران سوخته نیمه، چند قاشق چایخوری و یک قاشق چایخوری یک شخص می توانند داشته باشند؟
9. The nice thing is that tulle is inexpensive, and you don't have to worry about having a germy scrubbie laying around.
[ترجمه ترگمان]نکته جالب این است که tulle ارزان است، و شما مجبور نیستید در مورد داشتن یک laying germy نگران باشید
[ترجمه گوگل]چیز خوب این است که تیل ارزان است، و شما مجبور نیستید در مورد داشتن یک اسکراب تخمگذار در اطراف نگران باشید
[ترجمه گوگل]چیز خوب این است که تیل ارزان است، و شما مجبور نیستید در مورد داشتن یک اسکراب تخمگذار در اطراف نگران باشید
10. Bits of tulle and fuzzy yarn hang mistily from the rafters.
[ترجمه ترگمان]تکه های کت و شلوار تیره و yarn از روی تیره ای سقف آویزان مانده بود
[ترجمه گوگل]بیت های تیل و نخ های فازی از گراس ها بی صدا می آیند
[ترجمه گوگل]بیت های تیل و نخ های فازی از گراس ها بی صدا می آیند
11. The veil is champagne colour silk tulle, extremely light and fine.
[ترجمه ترگمان]پرده توری بارنگ سبز رنگ و بسیار روشن است
[ترجمه گوگل]حجاب شیلنگ طلای ابریشم رنگ است، بسیار سبک و زیبا است
[ترجمه گوگل]حجاب شیلنگ طلای ابریشم رنگ است، بسیار سبک و زیبا است
12. This was the time when hats resembled wedding cakes with layers of chiffon, tulle, feathers and even birds.
[ترجمه ترگمان]این زمانی بود که کلاه به کیک های عروسی با لایه های of، توری و حتی پرندگان شباهت داشت
[ترجمه گوگل]این زمانی بود که کلاههای شبیه کیک عروسی با لایه های تیفوسی، تیل، پر و حتی پرندگان بود
[ترجمه گوگل]این زمانی بود که کلاههای شبیه کیک عروسی با لایه های تیفوسی، تیل، پر و حتی پرندگان بود
13. Iris wears a funky party dress made from plastic bubble wrap and tulle.
[ترجمه ترگمان]ایریس یک لباس عجیب حزبی را که از کمربند حباب پلاستیکی و tulle ساخته شده، به تن دارد
[ترجمه گوگل]ایرویز یک لباس حزب بد بو ساخته شده از بسته بندی حباب پلاستیکی و تله می پوشد
[ترجمه گوگل]ایرویز یک لباس حزب بد بو ساخته شده از بسته بندی حباب پلاستیکی و تله می پوشد
14. A little tarlatan would do, they decided, instead of the tulle.
[ترجمه ترگمان]به جای پیراهن توری به جای لباس توری، تصمیم گرفتند: یک لباس کهنه به تن دارد
[ترجمه گوگل]یک تارلاتان کوچک انجام می دهند، آنها تصمیم گرفتند که به جای تله
[ترجمه گوگل]یک تارلاتان کوچک انجام می دهند، آنها تصمیم گرفتند که به جای تله
کلمات دیگر: