کلمه جو
صفحه اصلی

pus


معنی : سیم، چرک، ریم
معانی دیگر : (زخم و کورک و غیره) چرک، شوخ، فساد

انگلیسی به فارسی

چرک، ریم، فساد


نیمه، چرک، ریم، سیم


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: puslike (adj.)
• : تعریف: a thick white or yellow liquid that forms around infections and that contains white blood cells.

• greenish-white fluid composed of plasma and white blood cells that is discharged from an infected area
pus is a thick yellowish liquid that forms in wounds when they are infected.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] چرک

مترادف و متضاد

سیم (اسم)
string, chord, argent, silver, cord, wire, bream, line, money, pus

چرک (اسم)
filth, impurity, slag, fester, smear, dirt, corruption, pus, lymph, pyorrhea, pyorrhoea, soilure

ریم (اسم)
purulence, pus, skim

جملات نمونه

1. a boil discharges pus
کورک چرک از خود بیرون می دهد.

2. if you press it, pus will come out
اگر آن را فشار بدهی چرک بیرون می آید.

3. after the skin becomes elevated and lumpy, pus forms
پس از اینکه پوست برآمده و قلنبه قلنبه شد چرک تولید می شود.

4. The wound is still discharging pus.
[ترجمه ترگمان]زخم هنوز چرک می کند
[ترجمه گوگل]زخم هنوز تخلیه می کند

5. The doctor lanced the boil to let the pus out.
[ترجمه محمد صادق حسنی سبزوار] دکتر به جوش سوزن زد تا چرکش خالی شود
[ترجمه ترگمان]دکتر جوش آورد تا چرک را بیرون بکشد
[ترجمه گوگل]دکتر جوشان را به سمت پایین کشید

6. The wound discharges pus.
[ترجمه ترگمان]زخم چرک ترشح می کند
[ترجمه گوگل]زخم باعث خستگی می شود

7. The sore is still discharging pus.
[ترجمه ترگمان]درد هنوز چرک می کند
[ترجمه گوگل]درد هنوز هم تخلیه می شود

8. It centres on the collection of pus in areas of muscle.
[ترجمه ترگمان]این مرکز بر روی مجموعه ای از چرک در مناطق ماهیچه قرار دارد
[ترجمه گوگل]این تمرکز بر مجموعه ای از گلو در مناطق عضلانی است

9. If the blister becomes red and drains pus, see your doctor.
[ترجمه ترگمان]اگر تاول سرخ شود و چرک را تخلیه کند، به پزشک خود مراجعه کنید
[ترجمه گوگل]اگر تاریک قرمز شود و پره ها را از بین ببرد، به پزشک خود مراجعه کنید

10. It looked like there might be pus in it.
[ترجمه ترگمان]به نظر میومد توش چرک باشه
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که ممکن است در آن خلوت باشد

11. Large eruptions with much pus that may become open sores like Arsenicum.
[ترجمه ترگمان]فوران های بزرگ با چرک زیادی که ممکن است مانند arsenicum زخم باز شوند
[ترجمه گوگل]فوران های بزرگ با شدت زیاد که ممکن است باعث آسیب های باز مانند Arsenicum شود

12. It smelled toxic, looked like pus from the creature from the black lagoon and burned like hot coals on the skin.
[ترجمه ترگمان]بوی زهر می داد، شبیه چرک آن موجود در مرداب سیاه به نظر می رسید و مثل زغال داغ روی پوست سوخته بود
[ترجمه گوگل]این بوی سمی بود، مانند جثه ای از موجودات از لنگه سیاه و به عنوان گرانبها بر روی پوست سوخته

13. They can become inflamed and fill with pus (pyocele) or pus and mucus (mucopyocele).
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانند ملتهب و پر از چرک (pyocele)یا چرک و مخاط (mucopyocele)شوند
[ترجمه گوگل]آنها می توانند دچار التهاب شوند و با پرتقال (Pycele) یا گلوله و موکوس (Mucopiocele) پر شوند

14. Results: Staphylococci were mainly isolated from pus and secretion, and enterococci from urine.
[ترجمه ترگمان]نتایج: Staphylococci عمدتا از چرک و ترشح، و enterococci از ادرار جدا بودند
[ترجمه گوگل]نتایج استافیلوکوک ها عمدتا از گلوله و ترشح و انتروکوک از ادرار جدا شده اند

15. Patient: After that my stool contained pus and was bloody.
[ترجمه محمد صادق حسنی سبزوار] بیمار: پس از آن، مدفوع من شامل چرک و خون شد.
[ترجمه ترگمان]بعد از آن چهارپایه من چرک و خون آلود بود
[ترجمه گوگل]بیمار پس از مداخله مدفوع، خونریزی داشت

If you press it, pus will come out.

اگر آن را فشار بدهی، چرک بیرون می‌آید.



کلمات دیگر: