کلمه جو
صفحه اصلی

trousers


معنی : شلوار، تنبان، ساق پوش
معانی دیگر : شلوار، تنبان

انگلیسی به فارسی

شلوار


شلوار، تنبان، ساق پوش


انگلیسی به انگلیسی

اسم جمع ( plural noun )
• : تعریف: a garment for the lower parts of the body from waist to ankle, divided into sections covering each leg; pants; slacks.

- The jacket of the suit is fine, but the trousers are badly wrinkled.
[ترجمه eli] کت و شلوار و جلیقه خوبه ولی شلوار خیلی چروکه
[ترجمه ترگمان] کت و شلوار خوب است، اما شلوارش بدجوری چروکیده است
[ترجمه گوگل] ژاکت کت و شلوار خوب است، اما شلوار به شدت چین و چروک خورده است

• (british) pants, garment that covers the body from the waist down to the legs having separate parts of the garment to cover each leg
trousers are a piece of clothing that you wear over your body from the waist downwards. trousers cover each leg separately.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] شلوار - شلوارک

مترادف و متضاد

شلوار (اسم)
breeches, pants, trousers, britches, pantaloon, gaskin

تنبان (اسم)
breeches, trousers

ساق پوش (اسم)
galligaskins, pants, trousers, leggings, jambeau

pants


Synonyms: bloomers, blue jeans, breeches, britches, chaps, chinos, cords, corduroys, denims, dungarees, jeans, knickers, overalls, pantaloons, rompers, slacks


جملات نمونه

1. trousers and sundry other items of clothing
شلوار و دیگر اقلام متعدد پوشاک

2. his trousers are full of darns
شلوارش پر از رفوکاری است.

3. his trousers were patched
شلوار او وصله داشت.

4. his trousers were worn to a frazzle
شلوارش در اثر استفاده ی زیاد مندرس شده بود.

5. my trousers must be shortened by two centimeters
شلوارم باید دو سانتی متر کوتاه بشود.

6. tight trousers
شلوار تنگ

7. sporty new trousers
شلوار نو جلف

8. he gave his trousers a hitch
او شلوارش را بالا کشید.

9. pari tightened my trousers
پری شلوار مرا تنگ کرد.

10. the crease in trousers
تا (یا خط اطوی) شلوار

11. if you wash these trousers they will shrink
اگر این شلوار را بشوری آب خواهد رفت.

12. a good press on these trousers
یک اطوی خوب بر این شلوار

13. a sport jacket with black trousers
یک کت اسپورت با شلوار سیاه

14. i bought a pair of trousers
یک شلوار خریدم.

15. to piece a pair of trousers
شلوار را وصله کردن

16. i sewed the tear in his trousers
پارگی شلوارش را دوختم.

17. the cat was clawing at my trousers
گربه به شلوارم چنگ می زد.

18. the seams down the legs of trousers
درزهای پاچه های شلوار

19. in my youth, i used to put my trousers under the mattress to give it a crease
در جوانی شلوار خودم را زیر تشک می انداختم تا خط پیدا کند.

20. He dropped his trousers in a rude gesture.
[ترجمه ترگمان]شلوارش را تکان داد
[ترجمه گوگل]او شلوارهای خود را با یک حرکت بی رحمانه کاهش داد

21. The trousers shrank when I washed them, but they weren't really big enough in the first place.
[ترجمه ترگمان]وقتی آن ها را شستم، شلوار تنگ شد، اما در وهله اول به اندازه کافی بزرگ نبودند
[ترجمه گوگل]شلوارها وقتی که آنها را شسته بود، کاهش پیدا کرد، اما در وهله اول به اندازه کافی بزرگ نبودند

22. There were dirty marks on her trousers where she had wiped her hands.
[ترجمه ترگمان]روی شلوارش آثار کثیفی دیده می شد که دست هایش را پاک کرده بود
[ترجمه گوگل]علامت های کثیف در شلوار او وجود دارد جایی که او دست خود را پاک کرده است

23. Brian looked ridiculous in leather trousers, and I was desperately trying to keep a straight face.
[ترجمه ترگمان]برایان با شلوار چرمی مسخره به نظر می رسید و من ناامیدانه سعی می کردم صورتم را صاف نگه دارم
[ترجمه گوگل]براون در شلوار چرمی مضحک بود و من به شدت سعی داشتم یک چهره ی مستقیم داشته باشم

24. He wore a pair of black trousers.
[ترجمه ترگمان]شلوار مشکی به تن داشت
[ترجمه گوگل]او یک جفت شلوار سیاه داشت

25. These trousers are a bit tight around my waist.
[ترجمه ترگمان]این شلوار دور کمر من کمی تنگ است
[ترجمه گوگل]این شلوارها کمی دور کمر قرار دارند

I bought a pair of trousers.

یک شلوار خریدم.


پیشنهاد کاربران

شلوار پارچه ای

Pants شلوار

شلوار

شلوارک

شلوارلی

شلوار ورزشی

این کلمه یک اسم غیر قابل شمارش هست ولی به صورت جمع میاید
در واقع در زبان فارسی شلوار قابل شمارش ولی در زبان انگلیسی این اسم غیر قابل شمارش است

اسم trousers به معنای شلوار
معادل اسم trousers در فارسی شلوار است. trousers یا شلوار به نوعی از لباس گفته می شود که از کمر تا مچ پا را ( هر پا را بطور جداگانه ) پوشش می دهد. مثال:
. i will wear a long shirt and trousers ( من یک پیراهن بلند و شلوار خواهم پوشید. )

منبع: سایت بیاموز


کلمات دیگر: