1. sock away
(امریکا - عامیانه) پول کنار گذاشتن،پول اندوختن
2. sock in
(امریکا) فرودگاه را بستن،هواپیما را زمین گیر کردن (معمولا به خاطر هوای نامساعد)
3. an odd sock
یک لنگه جوراب (مردانه)
4. turn the sock right side out
جوراب را پشت و رو کن (چون وارونه است).
5. Sock Shop was one of the high-street success stories of the 80s.
[ترجمه ترگمان]فروشگاه Sock یکی از بزرگ ترین داستان های موفقیت در خیابان ۸۰ است
[ترجمه گوگل]فروشگاه جوراب یکی از داستانهای موفقیت در خیابان های دهه 80 بود
6. Please darn the hole in my sock.
[ترجمه Shahab] لطفا سوراخ جورابم را بدوز.
[ترجمه ترگمان] لطفا یه سوراخ توی جوراب من بریز
[ترجمه گوگل]لطفا سوراخ را در جوراب خود نگه دارید
7. You've worn a hole in your sock.
[ترجمه Shahab] تو جورابت را سوراخ کرده ای.
[ترجمه ترگمان]تو یه سوراخ توی جوراب تو پوشیده بودی
[ترجمه گوگل]شما سوراخ در جوراب خود را پوشیده اید
8. Hey, put a sock in it, will you? I'm trying to work here.
[ترجمه ترگمان]هی، یه جوراب بکن توش، باشه؟ من دارم سعی می کنم اینجا کار کنم
[ترجمه گوگل]سلام، جوراب را در آن بگذارید؟ من تلاش میکنم اینجا کار کنم
9. Give him a sock on the jaw!
[ترجمه ترگمان]! بهش یه جوراب بده
[ترجمه گوگل]یک جوراب بر روی فک بگذار!
10. Can't you put a sock in it? I'm trying to work.
[ترجمه ترگمان]نمی تونی یه جوراب توش بذاری؟ دارم سعی می کنم کار کنم
[ترجمه گوگل]آیا می توانید جوراب را در آن قرار دهید؟ دارم تلاش می کنم کار کنم
11. Go in there and sock it to 'em!
[ترجمه ترگمان]! برو اونجا و جمعش کن
[ترجمه گوگل]برو آنجا و جوراب آن را به EM!
12. Larry gave him a sock on the arm.
[ترجمه ترگمان]لری دستش را روی بازوی لری گذاشت
[ترجمه گوگل]لری به جوراب دستش داد
13. He gave his sock a hitch.
[ترجمه ترگمان] اون به جوراب خودش یه مشکلی داد
[ترجمه گوگل]او جوراب خود را گرفت
14. The skin under my sock was rubbed raw .
[ترجمه ترگمان]پوست جوراب من پاک شده بود
[ترجمه گوگل]پوست زیر جوراب من خیس شد
15. He put a sock in it.
[ترجمه ترگمان] اون یه جوراب توش گذاشت
[ترجمه گوگل]او جوراب را در آن گذاشت
16. Larry gave him a sock in the arm.
[ترجمه ترگمان]لری به او یک لنگه جوراب داد
[ترجمه گوگل]لری به او جوراب داد
17. That man can read a wind sock quicker, better, than anyone you can imagine.
[ترجمه ترگمان]این مرد می تواند یک لنگه جوراب را سریع تر و بهتر از هر کسی که تصورش را بکنی بخواند
[ترجمه گوگل]این مرد می تواند جوراب بادی را سریع تر و بهتر از هر کسی که تصور می کنید را بخواند
18. Rex finished up the work on the replacement sock valves.
[ترجمه ترگمان]رکس شروع به کار بر روی the جوراب تعویض می کند
[ترجمه گوگل]رکس کار را روی سوپاپ سوپاپ جایگزین کرد