کلمه جو
صفحه اصلی

protease


(آنزیم که پروتئین ها را تحلیل می برد) پروتئین گوار، پروتئاز

انگلیسی به فارسی

(آنزیم که پروتئینها را تحلیل میبرد) پروتئین گوار، پروتئاز


پروتئاز


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: any enzyme that stimulates the digestion of protein.

• any one of several enzymes that hydrolyze proteins

دیکشنری تخصصی

[نساجی] پروتاز ( آنزیم تجزیه کننده پروتئین)

جملات نمونه

1. Combination therapies, including protease inhibitors, offer new hope for thousands with the HIV virus.
[ترجمه ترگمان]درمان های ترکیبی، از جمله بازدارنده های پروتئاز، امید تازه ای را برای هزاران مبتلا به ویروس اچ آی وی فراهم می کنند
[ترجمه گوگل]درمان های ترکیبی، از جمله مهارکننده های پروتئاز، برای هزاران نفر با ویروس اچ آی وی امید جدیدی به ارمغان می آورند

2. Indinavir, a protease inhibitor, is added for workers accidentally stuck with HIVexposed needles.
[ترجمه ترگمان]Indinavir، یک بازدارنده پروتئاز می تواند به طور تصادفی با سوزن های HIVexposed گیر کند
[ترجمه گوگل]Indinavir، یک مهار کننده پروتئاز، برای کارگران به طور تصادفی با سوزن های HIV قرار گرفت اضافه شده است

3. The other is use of protease inhibitors, a class of drugs with an unusual ability to quell virus replication.
[ترجمه ترگمان]دیگر آن، استفاده از بازدارنده های پروتئاز، یک دسته از داروها با توانایی غیرمعمول برای سرکوب تکثیر ویروس است
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از استفاده از بازدارنده های پروتئاز، یک کلاس از مواد مخدر است که توانایی غیرمعمول آن را دارد تا تکثیر ویروس را متوقف کند

4. The combination is commonly known as a protease cocktail.
[ترجمه ترگمان]این ترکیب عموما به عنوان یک کوکتل protease شناخته می شود
[ترجمه گوگل]این ترکیب معمولا به عنوان یک کوکتل پروتئاز شناخته می شود

5. It also is driven by ads for anti-HIV protease inhibitors.
[ترجمه ترگمان]آن هم چنین از طریق تبلیغات برای بازدارنده های ضد HIV پروتئاز هدایت می شود
[ترجمه گوگل]این همچنین توسط تبلیغات برای مهارکننده های ضد ویروسی پروتئاز هدایت می شود

6. The most-used protease inhibitor, Crixivan, generated sales of $ 141 million in the most recent quarter.
[ترجمه ترگمان]Crixivan بازدارنده پروتئاز می تواند فروش ۱۴۱ میلیون دلار در سه ماهه اخیر را ایجاد کند
[ترجمه گوگل]بیشترین مصرف کننده مهار کننده پروتئاز، Crixivan، در سه ماهه آخر سال، 141 میلیون دلار فروش را تولید کرد

7. Saquinavir was the first protease inhibitor to be approved, but was soon surpassed by more effective drugs in the same class.
[ترجمه ترگمان]Saquinavir اولین مهار کننده پروتئاز بود، اما به زودی از داروهای موثرتر در همان کلاس استفاده شد
[ترجمه گوگل]ساکویناویر اولین مهارکننده پروتئاز بود که مورد تأیید قرار گرفت، اما به زودی داروهای مؤثرتری در همان کلاس از بین رفت

8. Abbott labs has begun testing a protease inhibitor designed to be five times more powerful than those now available.
[ترجمه ترگمان]آزمایشگاه های Abbott شروع به آزمایش یک بازدارنده پروتئاز کرده است که پنج برابر قدرتمندتر از آن زمان موجود است
[ترجمه گوگل]آزمایشگاه Abbott شروع به آزمایش مهارکننده پروتئاز کرده است که پنج برابر قدرتمندتر از آنچه در حال حاضر در دسترس است طراحی شده است

9. Meanwhile, we also provide you trisodium phosphate, alkali protease, Sodium carbonate, sodium sulphide and bicarbonate, etc.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، ما همچنین trisodium فسفات، پروتئین های قلیایی، کربنات سدیم، سدیم سولفید و بی کربنات و غیره را برای شما فراهم می کنیم
[ترجمه گوگل]در همین حال، ما همچنین شما را تری سدیم فسفات، پروتئین قلیایی، کربنات سدیم، سولفید سدیم و بی کربنات و غیره ارائه می دهد

10. The quality of DDGs when adding acid protease was also studied and found out that the protein content of the DDGS was not reduced but increased.
[ترجمه ترگمان]کیفیت of هنگامی که اضافه کردن protease اسید نیز مورد مطالعه قرار گرفت و مشخص شد که محتوای پروتئین of کاهش نیافته بلکه افزایش یافت
[ترجمه گوگل]کیفیت DDG ها هنگام افزودن پروتئاز اسیدی نیز مورد بررسی قرار گرفت و دریافت که محتوای پروتئین DDGS کاهش نمی یابد، بلکه افزایش می یابد

11. Did the authors use some protease inhibitor to avoid the degradation of the protein content in the view of the increased proteolytic activity in GCF from diseased sites?
[ترجمه ترگمان]آیا نویسندگان از یک بازدارنده پروتئاز برای جلوگیری از تجزیه و تحلیل محتوای پروتیین به منظور افزایش فعالیت proteolytic در GCF از مکان های بیمار استفاده می کنند؟
[ترجمه گوگل]آیا نویسندگان از برخی از مهار کننده های پروتئاز برای جلوگیری از تخریب محتوای پروتئین با توجه به افزایش فعالیت پروتئولیتیک در GCF از سایت های بیمار استفاده می کنند؟

12. By using of the advantages of cellulase and protease, biological enzyme treatment was carried out so as to remove lousiness on fabric surface and improve fabric hand.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از مزایای of و پروتئاز، درمان آنزیم بیولوژیکی انجام شد تا lousiness روی سطح بافت را حذف کرده و دست بافت را بهبود بخشد
[ترجمه گوگل]با استفاده از مزایای سلولاز و پروتئاز، درمان آنزیمی بیولوژیکی به منظور حذف لاپاراسکوپی روی سطح پارچه و بهبود دست ساخت پارچه انجام شد

13. Some combinations - especially those involving a protease inhibitor - require swallowing many pills throughout the day, which some people find hard to do.
[ترجمه ترگمان]برخی ترکیبات - به خصوص آن هایی که شامل یک بازدارنده پروتئاز هستند - نیاز به بلعیدن قرص های زیادی در طول روز دارند، که برخی از مردم آن را دشوار می دانند
[ترجمه گوگل]برخی ترکیبات - به ویژه آنهایی که حاوی مهار کننده پروتئاز هستند - نیاز به بلعیدن قرصهای زیادی در طول روز دارند، که بعضی از افراد برای انجام آن سخت تلاش می کنند

14. It shows that the protease may cause fiber cross-link in sheep garment leathers whose fiber dispersion degree is high.
[ترجمه ترگمان]این نشان می دهد که این آنزیم ممکن است باعث اتصال متقابل فیبر در لباس های چرمی پشم گوسفند شود که درجه پراکندگی فیبر آن ها بالا است
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که پروتئاز ممکن است باعث ایجاد پیوند فیبر در پوست چرم گوسفند شود که درجه پراکندگی فیبر بالا است


کلمات دیگر: