کلمه جو
صفحه اصلی

tweedy


معنی : فاستونی
معانی دیگر : فاستونی مانند، توید مانند، مانند یا ساخته شده از پارچه ی پشمی، ملبس به لباس پشمی

انگلیسی به فارسی

فاستونی مانند، توید مانند، مانند یا ساخته شده از پارچه‌ی پشمی


ملبس به لباس پشمی


اهل ورزش و هوای آزاد


tweedy، فاستونی


انگلیسی به انگلیسی

• made of tweed; resembling coarse woolen fabric; favoring tweed clothing; characteristic of an outdoor or casual life

صفت ( adjective )
حالات: tweedier, tweediest
مشتقات: tweediness (n.)
(1) تعریف: made of or similar to tweed.

(2) تعریف: wearing tweeds, often habitually, as to suggest a casual or outdoor life.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] پارچه مخلوط پشم و پنبه راه راه مردانه - نوعی فاستونی

مترادف و متضاد

فاستونی (صفت)
tweedy

جملات نمونه

1. An older woman, pink-cheeked and tweedy, appeared in the doorway.
[ترجمه ترگمان]زنی مسن با چهره ای سرخ و سرخ در آستانه در ظاهر شد
[ترجمه گوگل]یک زن مسن تر، صورتی و فلفل سیاه در داخل درب ظاهر شد

2. The pub was full of tweedy farmers.
[ترجمه ترگمان]میخانه پر از کشاورزان tweedy بود
[ترجمه گوگل]میخانه پر از کشاورزان تودی بود

3. We met a tweedy man walking a couple of dogs.
[ترجمه ترگمان] یه یارویی رو دیدیم که چند تا سگ داره راه میره
[ترجمه گوگل]ما یک مرد tweed ملاقات کردیم که یک زن و شوهر سگ را راه می انداخت

4. Through it all Tweedy never missed a beat.
[ترجمه ترگمان]از میان آن همه tweedy هرگز تیرش خطا نرفته بود
[ترجمه گوگل]از طریق آن همه تودی هرگز یک ضرب و شتم را از دست داد

5. His vulgarity offended the code of his tweedy circle.
[ترجمه ترگمان]ابتذال او رمز این محفل را از خود رنجانده بود
[ترجمه گوگل]زرق و برق خود را به کد دایره تودو خود متهم کرد

6. There was no sign of anyone resembling the tweedy man that phoned.
[ترجمه ترگمان]هیچ اثری از کسی نبود که به آن مرد سر زده باشد که به آن تلفن زده بود
[ترجمه گوگل]هیچ علامتی از کسی که شبیه مرد تودید بود تماس نگرفت

7. Jeff Tweedy gave a singularly honest, heartfelt performance that carried him off the stage and into the crowd.
[ترجمه ترگمان]جف tweedy مردی صادقانه و بی ریا داشت که او را از صحنه بیرون می برد و به میان جمعیت می برد
[ترجمه گوگل]جف Tweedy عملکرد صادقانه و قاطعانه ارائه کرد که او را از صحنه و به جمعیت برد

8. Michael Kors' silver mini-sheath with tweedy shell coat.
[ترجمه ترگمان]مایکل Kors کوچولو با کت و شلوار کوتاه پوشیده شده
[ترجمه گوگل]کیف مچاله نقره ای مایکل کورس با کت شلوار تودید

9. Mrs. Tweedy has decided to increase her 4 profits by selling not eggs but chicken pies.
[ترجمه ترگمان]خانم Tweedy تصمیم گرفته است که با فروش تخم مرغ و نه پای مرغ، ۴ سود خود را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]خانم تودی تصمیم گرفته است که با فروش نه تخم مرغ، بلکه کیک های مرغ را به 4 سکه افزایش دهد

10. Tweedy Browne's selections have sunk even well below that level in terms of name recognition.
[ترجمه ترگمان]انتخاب Tweedy براون حتی پایین تر از سطح به رسمیت شناخته شدن نام غرق شده است
[ترجمه گوگل]انتخابهای تودی براون حتی از لحاظ شناخت نام، حتی زیر سطح پایینتری قرار گرفته است

11. Tweedy, Browne built that record with very wide diversification.
[ترجمه ترگمان]براون که این رکورد را با تنوع بسیار زیادی بنا کرد
[ترجمه گوگل]Tweedy، براون این رکورد را با تنوع بسیار گسترده ای ساخته است

12. Hard as nails at a bargain, old Tweedy.
[ترجمه ترگمان]به سختی ناخن، bargain پیر
[ترجمه گوگل]سخت به عنوان ناخن در معامله، قدیمی Tweedy

13. We smoke a bit of skag, feel better and nod off on the tweedy settee before the heater.
[ترجمه ترگمان]کمی استراحت می کنیم، احساس بهتری داریم و قبل از این که بخاری را خاموش کنیم، روی کاناپه لم داده چرت می زنیم
[ترجمه گوگل]ما سیگار می کشیم، احساس می کنیم بهتر است و قبل از بخاری بر روی Tweedy نصب کنید

14. The 25 - year - old, who recently married Girls Cheryl Tweedy, criticised Arsenal while promoting his forthcoming autobiography.
[ترجمه ترگمان]این دختر ۲۵ ساله که اخیرا با \"چریل Tweedy\" ازدواج کرد، از آرسنال در حین ترویج زندگینامه خود انتقاد کرد
[ترجمه گوگل]25 ساله که اخیرا با دختران شریل تودی ازدواج کرده است، در حالی که آثار هنری آینده اش را تبلیغ می کند، از آرسنال انتقاد می کند


کلمات دیگر: