برانداز کردن
take a look at
پیشنهاد کاربران
میتونه این معانی ر داشته باشه:
نگاه کردن به؛ زیرنظر گرفتن، توجه کردن، نظارت کردن بر . . .
مثال:
Okay, well, I may have noticed some tiny little
《mistakes you might want to 《take a look at
باشه، خوب، من ممکنه متوجه برخی اشتباهات خیلی کوچیک شده باشم که ممکنه بخوای《من نگاهی به اونا بندازم / من اونا زیرنظر بگیرم/ به اونا توجه کنم / من مراقب اونا باشم ( تا دیگه مرتکب اشتباه نشی ) . 》
نگاه کردن به؛ زیرنظر گرفتن، توجه کردن، نظارت کردن بر . . .
مثال:
Okay, well, I may have noticed some tiny little
《mistakes you might want to 《take a look at
باشه، خوب، من ممکنه متوجه برخی اشتباهات خیلی کوچیک شده باشم که ممکنه بخوای《من نگاهی به اونا بندازم / من اونا زیرنظر بگیرم/ به اونا توجه کنم / من مراقب اونا باشم ( تا دیگه مرتکب اشتباه نشی ) . 》
کلمات دیگر: