1. His behaviour is unbefitting of a university professor.
[ترجمه ترگمان]رفتارش یکی از اساتید دانشگاه است
[ترجمه گوگل]رفتار او نامناسب بودن استاد دانشگاه است
2. Again, we still meet in the unbefitting time.
[ترجمه ترگمان]دوباره، ما هنوز هم در زمان unbefitting همدیگر را می بینیم
[ترجمه گوگل]باز هم، ما هنوز هم در زمان نامطمئن ملاقات می کنیم
3. You see you and Ursula together would be unbefitting her social statue.
[ترجمه ترگمان]می دونی که تو و \"اورسلا\" با هم یه مجسمه اجتماعیه
[ترجمه گوگل]شما و اروسولا را میبینید، مجسمه اجتماعی خود را نابود می کند
4. The drunkard's behavior is unbefitting of a father.
[ترجمه ترگمان]رفتار s unbefitting از یک پدر است
[ترجمه گوگل]رفتار نابینا از ناتوانی یک پدر است
5. Many opposed them on religious grounds, branding them Satanic; others saw them as deeply irrational and unbefitting of a modern military.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آن ها در زمینه مذهبی با آن ها مخالفت کردند و آن ها را شیطانی توصیف کردند؛ دیگران آن ها را بسیار نامعقول و unbefitting از یک ارتش مدرن دیدند
[ترجمه گوگل]بسیاری از آنها به دلایل مذهبی مخالف بودند، و آنها را شیطان نامیدند؛ دیگران آنها را به عنوان عمیقا غیر منطقی و بی نظیر نظامی مدرن دیدند
6. You see you and Ursula together would be unbefitting her social stature.
[ترجمه ترگمان]می دونی که تو و \"اورسلا\" با هم رابطه جنسی داشته باشن
[ترجمه گوگل]شما و اریسلا را می بینید، نمیتواند موقعیت اجتماعی او را نابود کند
7. The United boss has delivered a withering assessment of Benitez's recent conduct, saying it is unbefitting of a Liverpool manager.
[ترجمه ترگمان]رئیس سازمان ملل ارزیابی withering از رفتار اخیر Benitez را ایراد کرده است و می گوید که این کار unbefitting از یک مدیر لیورپول است
[ترجمه گوگل]رئیس یونایتد، یک ارزیابی بی نظیر از عملکرد اخیر بنیتس را ارائه کرده است و گفته است که او از یک مدیر لیورپول ناکارآمد است