(کالبدشناسی)، کپل، لمبر، مفصل ران (که پا را به لگن خاصره وصل می کند)، گرده ,بنداول پای حشره
coxa
(کالبدشناسی)، کپل، لمبر، مفصل ران (که پا را به لگن خاصره وصل می کند)، گرده ,بنداول پای حشره
انگلیسی به فارسی
(کالبدشناسی) کپل، لمبر، مفصل ران (که پا را به لگن خاصره وصل میکند )
(کالبدشناسی) (حشرات) پیشران (بند اول پا که آن را به بدن وصل میکند )، کاسه، لگن
کوکسا
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
حالات: coxae
مشتقات: coxal (adj.)
حالات: coxae
مشتقات: coxal (adj.)
• (1) تعریف: the hip or its joint.
• (2) تعریف: the part of an insect or arthropod leg that is attached to the main body.
• joint, joint of the hip
دیکشنری تخصصی
[زمین شناسی] پیش ران. تهیگاه. مفصل قاعده پا که آن را به بدن متصل می کند.
جملات نمونه
1. Objective To lessen coxa joint pain, keep joint steady and good function.
[ترجمه ترگمان]هدف برای کاهش درد مشترک coxa، حفظ عملکرد ثابت و ثابت مشترک
[ترجمه گوگل]هدف: برای کاهش درد مفاصل کوکس، پیوسته عملکرد و عملکرد خوب را حفظ کنید
[ترجمه گوگل]هدف: برای کاهش درد مفاصل کوکس، پیوسته عملکرد و عملکرد خوب را حفظ کنید
2. Side lies, let head, shoulder, coxa go up point-blank in.
[ترجمه ترگمان]یه گوشه دراز بکش، سرت رو بکش بالا، شونه خالی کن
[ترجمه گوگل]دروغ های جانبی، اجازه دهید سر، شانه، کاسا بالا بیاید
[ترجمه گوگل]دروغ های جانبی، اجازه دهید سر، شانه، کاسا بالا بیاید
3. Adult hip dysplasia, coxa plana, femoral head necrosis, osteoarthrosis of the hip were recommoned for this operation.
[ترجمه ترگمان]dysplasia hip، coxa plana، femoral head، osteoarthrosis از مفصل ران برای این عملیات recommoned بودند
[ترجمه گوگل]دیسپلازی هیپ بالغ، کواکسان پلانا، necrosis سر فوندا، استئوآرتروسی مفصل ران برای این عمل تجدید نظر شد
[ترجمه گوگل]دیسپلازی هیپ بالغ، کواکسان پلانا، necrosis سر فوندا، استئوآرتروسی مفصل ران برای این عمل تجدید نظر شد
4. The joint such as vertebra of shoulder, coxa, costal region, sternal handle and pubic combination also constant by drag in.
[ترجمه ترگمان]مفصل مانند ستون فقرات، coxa، نوار غضروف دنده، دسته sternal و ترکیب عمومی نیز با کشیدن در آن ثابت هستند
[ترجمه گوگل]مفصل مانند مهره شانه، کوکسا، منطقه ساحلی، دسته سارگری و ترکیب آویشن نیز با کشیدن به طور ثابت
[ترجمه گوگل]مفصل مانند مهره شانه، کوکسا، منطقه ساحلی، دسته سارگری و ترکیب آویشن نیز با کشیدن به طور ثابت
5. The patients of moderate or above acetabular dysplasia, coxa luxation, needing to make special treatment for the acetabular, needing to loose soft tissue are unfavorable to choose MIS surgery.
[ترجمه ترگمان]بیماران متوسط یا بالاتر acetabular dysplasia، coxa luxation، که نیاز به درمان ویژه ای برای the دارند، نیاز به بافت نرم شل برای انتخاب جراحی MIS نامطلوب هستند
[ترجمه گوگل]بیماران دیزپلازی استبولار متوسط یا بالای بالا، کوکسا لوکس، نیاز به درمان ویژه ای برای استابولار دارند که نیازمند سفت کردن بافت نرم است که برای انتخاب جراحی MIS مناسب نیستند
[ترجمه گوگل]بیماران دیزپلازی استبولار متوسط یا بالای بالا، کوکسا لوکس، نیاز به درمان ویژه ای برای استابولار دارند که نیازمند سفت کردن بافت نرم است که برای انتخاب جراحی MIS مناسب نیستند
6. The 4th, bend buttock to bend coxa, both hands holds genu in the arms, make ham clingy as far as possible bosom, make the small of the back becomes hemicycle, next around scroll.
[ترجمه ترگمان]چهارم خم می شود تا coxa را خم کند، هر دو دست genu را در بازو نگه می دارد، ران خوک را تا حد ممکن در آغوش می گیرد و قسمت کوچکی از پشتش را به hemicycle تبدیل می کند
[ترجمه گوگل]چهارم، باسن خم شده برای خم شدن کاسا، هر دو دست را در دست نگه می دارد ژن در دست، ایجاد زخم ژامبون تا آنجا که ممکن است سینه، کوچک را از پشت می شود hemicycle، بعد از اطراف اسکرول
[ترجمه گوگل]چهارم، باسن خم شده برای خم شدن کاسا، هر دو دست را در دست نگه می دارد ژن در دست، ایجاد زخم ژامبون تا آنجا که ممکن است سینه، کوچک را از پشت می شود hemicycle، بعد از اطراف اسکرول
7. No death and no coxa vara occurred.
[ترجمه ترگمان]نه مرگ و نه coxa به ذهنش خطور کرد
[ترجمه گوگل]هیچ مرگ و انسانی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]هیچ مرگ و انسانی وجود ندارد
8. Objective To compare the curative effect of coxa replacement and internal fixation of fracture for middle-aged displaced fracture of neck of femur.
[ترجمه ترگمان]هدف برای مقایسه اثر علاج بخش جایگزینی و تثبیت داخلی شکستگی گردن، شکستگی استخوان میانی استخوان ران
[ترجمه گوگل]هدف: مقایسه تأثیر جراحی جایگزینی کاکس و ترمیم داخلی شکستگی در شکستگی آویزه میانی سالم گردن فمور
[ترجمه گوگل]هدف: مقایسه تأثیر جراحی جایگزینی کاکس و ترمیم داخلی شکستگی در شکستگی آویزه میانی سالم گردن فمور
9. The coxa flexibleness has a tremendous influence to the performance of the hurdle race. The dynamic and static stretching approaches can be applied to the training of coxa flexible quality.
[ترجمه ترگمان]The flexibleness تاثیر زیادی بر عملکرد رقابت بر سر راه دارد رویکردهای کشش پویا و پویا را می توان برای آموزش کیفیت انعطاف پذیر coxa اعمال کرد
[ترجمه گوگل]انعطاف پذیری coxa تاثیر زیادی بر عملکرد نژاد مانع دارد رویکردهای کشش پویا و استاتیک می تواند به آموزش کوکا انعطاف پذیری اعمال شود
[ترجمه گوگل]انعطاف پذیری coxa تاثیر زیادی بر عملکرد نژاد مانع دارد رویکردهای کشش پویا و استاتیک می تواند به آموزش کوکا انعطاف پذیری اعمال شود
10. These are adipose and main distributing to reach coxa, hip in breast, abdomen.
[ترجمه ترگمان]این ها چربی و توزیع اصلی برای رسیدن به coxa، مفصل ران در شکم، شکم هستند
[ترجمه گوگل]این توزیع های چربی و مغزی برای رسیدن به کک، ران در پستان، شکم است
[ترجمه گوگل]این توزیع های چربی و مغزی برای رسیدن به کک، ران در پستان، شکم است
11. Coxa, trochanter, femur, patella, tibia, metatarsus, and tarsus.
[ترجمه ترگمان]Coxa، trochanter، استخوان ران، استخوان ران، درشت نی و قوزک پا و قوزک پا
[ترجمه گوگل]کوکسا، تروکانتر، فک بالا، پاتلا، تیبیا، متاتارس و تارسوس
[ترجمه گوگل]کوکسا، تروکانتر، فک بالا، پاتلا، تیبیا، متاتارس و تارسوس
12. Function: the shoulder and coxa joints, stretch the waist and back muscle, enhance the cardiopulmonary function.
[ترجمه ترگمان]وظیفه: مفاصل شانه و مچ پا، کمر و ماهیچه های کمر را کشش می دهند و عملکرد cardiopulmonary را افزایش می دهند
[ترجمه گوگل]عملکرد مفصل شانه و کاسا، کشش کمر و عضلات پشت، عملکرد قلبی و ریه را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]عملکرد مفصل شانه و کاسا، کشش کمر و عضلات پشت، عملکرد قلبی و ریه را افزایش می دهد
13. Latin exercises ministry of the waist, coxa to have profit particularly to the female.
[ترجمه ترگمان]زبان لاتین، وزارت ورزش، تا کمر، به ویژه برای زنان سود خواهد برد
[ترجمه گوگل]لاتین، وزارتخانه کمر را به کار می گیرد، به خصوص برای زن، سود می برد
[ترجمه گوگل]لاتین، وزارتخانه کمر را به کار می گیرد، به خصوص برای زن، سود می برد
14. Results There were 3 coxa vara patients in the DHS and 4 in the external fixation, and 17 cases of knee stiffness were found in the external fixation.
[ترجمه ترگمان]نتایج ۳ coxa بیمار vara در دپارتمان DHS و ۴ در تثبیت خارجی وجود داشت و ۱۷ مورد سفتی زانو در تثبیت خارجی یافت شد
[ترجمه گوگل]نتایج: در بیمار DHS 3 بیمار کاسا وارا و 4 بیمار در فیکسچر خارجی وجود داشت و 17 مورد سفتی زانو در تثبیت خارجی یافت شد
[ترجمه گوگل]نتایج: در بیمار DHS 3 بیمار کاسا وارا و 4 بیمار در فیکسچر خارجی وجود داشت و 17 مورد سفتی زانو در تثبیت خارجی یافت شد
15. Ball and socket valgus osteotomy in intertrochanteric region of femur for correction of coxa vara in 10 children(14 hips)with ages ranging from 6 to 12 years is reported.
[ترجمه ترگمان]بال و سوکت valgus در ناحیه intertrochanteric استخوان ران برای تصحیح of vara در ۱۰ کودک (۱۴ ران)با سنین مختلف از ۶ تا ۱۲ سال گزارش شده است
[ترجمه گوگل]استئوتومی توپ و سوکت والگوس در ناحیه اینترروچنتریک فمور برای اصلاح کوچه وارا در 10 کودک (14 نخود) با سنین 6 تا 12 سال گزارش شده است
[ترجمه گوگل]استئوتومی توپ و سوکت والگوس در ناحیه اینترروچنتریک فمور برای اصلاح کوچه وارا در 10 کودک (14 نخود) با سنین 6 تا 12 سال گزارش شده است
کلمات دیگر: