ناخوشی بند یا مفصل
arthropathy
ناخوشی بند یا مفصل
انگلیسی به فارسی
ناخوشی بند یا مفصل
آرتروپاتی
جملات نمونه
1. We present a case of lumbar Charcot arthropathy with deformity treated successfully using such a procedure.
[ترجمه ترگمان]ما یک نمونه از کمری کمری کمری با نقص رفتاری را با استفاده از چنین روندی به طور موفقیت آمیز ارائه می کنیم
[ترجمه گوگل]ما یک مورد آرتروپاتی چرکوتوی کمری با تغییر شکل را با موفقیت انجام دادیم
[ترجمه گوگل]ما یک مورد آرتروپاتی چرکوتوی کمری با تغییر شکل را با موفقیت انجام دادیم
2. Now, the replacement of artifical joints treatment severity arthropathy is standard operation of clinic.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، جایگزینی مفاصل artifical، عملیات استاندارد کلینیک است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، جایگزینی مواجهه مصنوعی با شدت آرتروپاتی، عمل استاندارد درمانگاه است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، جایگزینی مواجهه مصنوعی با شدت آرتروپاتی، عمل استاندارد درمانگاه است
3. Conclusion The processus articularis arthropathy is a very high incidence of a disease. The CT scanning is very important significance to the disease.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری The articularis arthropathy شیوع بسیار بالایی از یک بیماری است بررسی CT اهمیت بسیار مهمی برای این بیماری دارد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری Arthropathy processus articularis یک شیوع بسیار بالای بیماری است اسکن سی تی اهمیت بسیار زیادی در بیماری دارد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری Arthropathy processus articularis یک شیوع بسیار بالای بیماری است اسکن سی تی اهمیت بسیار زیادی در بیماری دارد
4. Musculoskeletal manifestations of hemophilia include hemophilic arthropathy and hemophilic pseudotumor.
[ترجمه ترگمان]ظهور musculoskeletal هموفیلی شامل hemophilic arthropathy و hemophilic pseudotumor است
[ترجمه گوگل]تظاهرات اسکلتی عضلانی هموفیلی شامل آرتروپاتی هموفیلی و شبه فمور هوفی است
[ترجمه گوگل]تظاهرات اسکلتی عضلانی هموفیلی شامل آرتروپاتی هموفیلی و شبه فمور هوفی است
5. Pseudoparalysis of the shoulder and severe rotator cuff arthropathy are contraindications to this procedure.
[ترجمه ترگمان]Pseudoparalysis شانه و شانه severe نسبت به این روند کار می کنند
[ترجمه گوگل]Pseudoparalysis شانه و آرتروپاتی کاف روتاتور کاف، منع مصرف این روش است
[ترجمه گوگل]Pseudoparalysis شانه و آرتروپاتی کاف روتاتور کاف، منع مصرف این روش است
6. Objective. We present a case of lumbar Charcot arthropathy successfully treated surgically using posterior 3-column resection, spinal shortening, and fusion.
[ترجمه ترگمان]هدف ما یک نمونه از کمری کمری کمری را به طور موفقیت آمیز با جراحی با استفاده از ستون فقرات ۳ - ستون فقرات، ستون فقرات، و ادغام درمان کردیم
[ترجمه گوگل]هدف، واقعگرایانه ما یک مورد آرتروپاتی چرکوت کمری ارائه می کنیم که با استفاده از جراحی با استفاده از رزکسیون خلفی 3 ستون، کوتاه شدن اسپینات و فیوژن انجام می شود
[ترجمه گوگل]هدف، واقعگرایانه ما یک مورد آرتروپاتی چرکوت کمری ارائه می کنیم که با استفاده از جراحی با استفاده از رزکسیون خلفی 3 ستون، کوتاه شدن اسپینات و فیوژن انجام می شود
7. The operative treatment of Charcot arthropathy of the spine has conventionally been a combination of anterior and posterior surgery.
[ترجمه ترگمان]عمل جراحی بر روی ستون فقرات ستون فقرات به طور معمول ترکیبی از جراحی قدامی و خلفی است
[ترجمه گوگل]درمان عمل آرتروپاتی Charcot از ستون فقرات به طور معمول ترکیبی از جراحی قدامی و خلفی است
[ترجمه گوگل]درمان عمل آرتروپاتی Charcot از ستون فقرات به طور معمول ترکیبی از جراحی قدامی و خلفی است
8. Objective To study the relationship between synovial membrane apoptosis and different arthropathy for the pathogenesis of cartilage lesion in arthropathy.
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه رابطه بین آپوپتوز غشایی و arthropathy های مختلف برای بیماری زایی lesion غضروف در arthropathy
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی رابطه بین آپوپتوزی غشای سینوویال و آرتروپاتی متفاوتی برای پاتوژنز ضایعه غضروف در آرتروپاتی
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی رابطه بین آپوپتوزی غشای سینوویال و آرتروپاتی متفاوتی برای پاتوژنز ضایعه غضروف در آرتروپاتی
9. Objective:To study the X-ray features and to improve the diagnostic knowledge of hemophilic arthropathy.
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه مشخصه های اشعه ایکس و بهبود دانش تشخیصی of arthropathy
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه ویژگی های اشعه ایکس و بهبود دانش تشخیصی آرتروپاتی هموفیلی
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه ویژگی های اشعه ایکس و بهبود دانش تشخیصی آرتروپاتی هموفیلی
10. Conclusion. A single-stage, multilevel, posterior 3-column resection and primary shortening can be a useful surgical strategy in symptomatic patients with Charcot arthropathy of the spine.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری یک تک مرحله ای، چند سطحی، پشت سه ستون و کوتاه شدن اولیه می تواند یک استراتژی جراحی مفید در بیماران نشانه رفته با Charcot arthropathy از ستون فقرات باشد
[ترجمه گوگل]نتیجه یک مرحله ی تک مرحله ای، چند مرحله ای، خیزش 3 ستون و کوتاه شدن اولیه می تواند یک راهبرد جراحی مفید در بیماران علامتدار با آرتروپاتی شارکوت ستون فقرات باشد
[ترجمه گوگل]نتیجه یک مرحله ی تک مرحله ای، چند مرحله ای، خیزش 3 ستون و کوتاه شدن اولیه می تواند یک راهبرد جراحی مفید در بیماران علامتدار با آرتروپاتی شارکوت ستون فقرات باشد
11. Radiographs of other areas may show evidence of enthesitis with osteitis or arthropathy.
[ترجمه ترگمان]radiographs مناطق دیگر ممکن است شواهدی از enthesitis را با osteitis یا arthropathy نشان دهند
[ترجمه گوگل]رادیوگرافی از مناطق دیگر ممکن است شواهدی از enthesitis با استئیت یا آرتروپاتی نشان دهد
[ترجمه گوگل]رادیوگرافی از مناطق دیگر ممکن است شواهدی از enthesitis با استئیت یا آرتروپاتی نشان دهد
12. It has been reported in patients seronegative spondyloarthropathies as psoriatic arthropathy or its variant, palmoplantar pustulosis.
[ترجمه ترگمان]این گزارش در بیماران seronegative spondyloarthropathies به عنوان psoriatic arthropathy یا نوع آن، palmoplantar pustulosis گزارش شده است
[ترجمه گوگل]در اسپوندیلوآرتروپاتیهای سرولوژیک بیماران گزارش شده است که به عنوان آرتروپاتی پسوریازیس یا نوع آن، پاستولوز پالموپلانتار شناخته شده است
[ترجمه گوگل]در اسپوندیلوآرتروپاتیهای سرولوژیک بیماران گزارش شده است که به عنوان آرتروپاتی پسوریازیس یا نوع آن، پاستولوز پالموپلانتار شناخته شده است
13. Hemarthrosis and destruction of articular disc play an important role in the pathogenesis of traumatic arthropathy.
[ترجمه ترگمان]Hemarthrosis و تخریب دیسک articular نقش مهمی در بیماری زایی of ضربه بازی می کند
[ترجمه گوگل]هماتوفیزیک و تخریب دیسک مفصلی نقش مهمی در پاتوژنز آرتروپاتی آسیب دیده ایفا می کنند
[ترجمه گوگل]هماتوفیزیک و تخریب دیسک مفصلی نقش مهمی در پاتوژنز آرتروپاتی آسیب دیده ایفا می کنند
14. This disease is characterized by enthesopathy, arthritis, sausage - like toe and seronegatie enthesopathy and arthropathy syndrome.
[ترجمه ترگمان]این بیماری توسط enthesopathy، آرتروز، sausage مانند toe و سندروم arthropathy مشخص می شود
[ترجمه گوگل]این بیماری با آنتیسپوپاتی، آرتریت، سوسیس مثل انگشت پا و آنزوپات سرونگاتی و سندرم آرتروپاتی مشخص می شود
[ترجمه گوگل]این بیماری با آنتیسپوپاتی، آرتریت، سوسیس مثل انگشت پا و آنزوپات سرونگاتی و سندرم آرتروپاتی مشخص می شود
پیشنهاد کاربران
بیماری مفصل ( صرفنظر از وجود یا عدم التهاب در آن )
arthropathy ( اَرتاپزشکی )
واژه مصوب: مفصل آسیب
تعریف: هر نوع بیماری یا اختلال در مفصل
واژه مصوب: مفصل آسیب
تعریف: هر نوع بیماری یا اختلال در مفصل
کلمات دیگر: