کلمه جو
صفحه اصلی

be on one's rounds

پیشنهاد کاربران

اصطلاح به معنای بند بودن دست و مشغولیت :


Im afraid the doctor can't come to see you immediately, he is out on his rounds

در ملاقات دوره
ای بودن

در کتاب pre3 به معنای "در شیفت کاری بودن" است.


کلمات دیگر: