• hospital unit where very attentive care is given to patients right after surgery
intensive care unit
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. The man is in the hospital's intensive care unit .
[ترجمه ترگمان]مرد در واحد مراقبت های ویژه بیمارستان است
[ترجمه گوگل]این مرد در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان است
[ترجمه گوگل]این مرد در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان است
2. He was taken in a coma to the intensive care unit of Glasgow Royal Infirmary.
[ترجمه ترگمان]او به بخش مراقبت های ویژه بیمارستان رویال گلاسکو برده شد
[ترجمه گوگل]او در یک کما به بخش مراقبت های ویژه بیمارستان سرپایی گلاسکو برده شد
[ترجمه گوگل]او در یک کما به بخش مراقبت های ویژه بیمارستان سرپایی گلاسکو برده شد
3. In the intensive care unit the patient was managed with central venous pressure monitoring and direct arterial pressure monitoring.
[ترجمه ترگمان]در واحد مراقبت های ویژه، بیمار با کنترل فشار وریدی مرکزی و پایش فشار شریانی مستقیم اداره می شد
[ترجمه گوگل]در بخش مراقبت های ویژه، بیمار با نظارت فشار خون مرکزی و نظارت مستقیم فشار شریانی تحت مدیریت قرار گرفت
[ترجمه گوگل]در بخش مراقبت های ویژه، بیمار با نظارت فشار خون مرکزی و نظارت مستقیم فشار شریانی تحت مدیریت قرار گرفت
4. Our purpose-built intensive care unit is well equipped.
[ترجمه ترگمان]واحد مراقبت های ویژه ساخته شده از هدف ما بخوبی تجهیز شده است
[ترجمه گوگل]بخش مراقبت های ویژه هدفمند ما مجهز است
[ترجمه گوگل]بخش مراقبت های ویژه هدفمند ما مجهز است
5. Jensen remains in the intensive care unit of the hospital, she said.
[ترجمه ترگمان]او گفت که جنسن در واحد مراقبت های ویژه بیمارستان می ماند
[ترجمه گوگل]او گفت که جنسن در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان باقی می ماند
[ترجمه گوگل]او گفت که جنسن در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان باقی می ماند
6. He is in stable condition in the intensive care unit at Kaiser Medical Center in Vallejo.
[ترجمه ترگمان]او در شرایط ثابتی در واحد مراقبت های ویژه در مرکز پزشکی Kaiser در Vallejo قرار دارد
[ترجمه گوگل]او در واحد مراقبت های ویژه در مرکز پزشکی Kaiser در Vallejo در شرایط پایدار است
[ترجمه گوگل]او در واحد مراقبت های ویژه در مرکز پزشکی Kaiser در Vallejo در شرایط پایدار است
7. Facilities will include an intensive care unit and an oiled bird cleaning facility.
[ترجمه ترگمان]امکانات شامل یک واحد مراقبت های ویژه و یک ساختمان تمیز کردن پرنده آغشته به نفت خواهد بود
[ترجمه گوگل]امکانات شامل یک واحد مراقبت ویژه و یک مرکز تمیز کردن پرنده روغن است
[ترجمه گوگل]امکانات شامل یک واحد مراقبت ویژه و یک مرکز تمیز کردن پرنده روغن است
8. Our baby was in the intensive care unit, and we didn't know whether she would live or die.
[ترجمه ترگمان]کودک ما در بخش مراقبت های ویژه قرار داشت و ما نمی دانستیم که آیا او زنده خواهد ماند یا خواهد مرد
[ترجمه گوگل]کودک ما در بخش مراقبت های ویژه بود و ما نمی دانستیم که آیا او زندگی می کند یا می میرد
[ترجمه گوگل]کودک ما در بخش مراقبت های ویژه بود و ما نمی دانستیم که آیا او زندگی می کند یا می میرد
9. It was discovered in the cardiac intensive care unit where 10 children were recovering from open-heart surgery.
[ترجمه ترگمان]در بخش مراقبت های شدید قلبی که ۱۰ کودک در حال بهبودی از عمل جراحی قلب باز بودند، کشف شد
[ترجمه گوگل]این در بخش مراقبت های ویژه قلب کشف شد که 10 کودک از جراحی قلب باز داشتند
[ترجمه گوگل]این در بخش مراقبت های ویژه قلب کشف شد که 10 کودک از جراحی قلب باز داشتند
10. We do not expect doctors to run an intensive care unit simply by measuring the pulse rates of their patients.
[ترجمه ترگمان]ما انتظار نداریم که پزشکان به سادگی با اندازه گیری میزان پالس of، یک واحد مراقبت های ویژه را اداره کنند
[ترجمه گوگل]ما انتظار نداریم که پزشکان یک واحد مراقبت های ویژه را به سادگی با اندازه گیری میزان پالس بیماران خود کنترل کنند
[ترجمه گوگل]ما انتظار نداریم که پزشکان یک واحد مراقبت های ویژه را به سادگی با اندازه گیری میزان پالس بیماران خود کنترل کنند
11. I had seen two of them in the intensive care unit during my tour.
[ترجمه ترگمان]در طول تور دو نفر از آن ها را در بخش مراقبت های ویژه دیده بودم
[ترجمه گوگل]من دو تا از آنها را در بخش مراقبتهای ویژه دیدم
[ترجمه گوگل]من دو تا از آنها را در بخش مراقبتهای ویژه دیدم
12. Pat is working as a midwife in an intensive care unit for premature babies.
[ترجمه ترگمان]پت به عنوان یک ماما در یک واحد مراقبت های ویژه برای کودکان نارس کار می کند
[ترجمه گوگل]پات به عنوان ماما در یک واحد مراقبت های ویژه برای نوزادان نارس کار می کند
[ترجمه گوگل]پات به عنوان ماما در یک واحد مراقبت های ویژه برای نوزادان نارس کار می کند
13. There is a 16-bed intensive care unit and two operating rooms that can also be expanded.
[ترجمه ترگمان]یک واحد مراقبت شدید ۱۶ تخت و دو اتاق عمل وجود دارد که می توانند گسترش یابند
[ترجمه گوگل]یک واحد مراقبت ویژه 16 تخت و دو اتاق عمل وجود دارد که می تواند گسترش یابد
[ترجمه گوگل]یک واحد مراقبت ویژه 16 تخت و دو اتاق عمل وجود دارد که می تواند گسترش یابد
14. Doctors put her on a respirator and wheeled her downstairs to the intensive care unit.
[ترجمه ترگمان]پزشکان او را بر روی دستگاه تنفس مصنوعی نصب کردند و او را به طبقه پایین به بخش مراقبت های ویژه برد
[ترجمه گوگل]پزشکان او را در تنفس قرار دادند و طبقه پایین را به بخش مراقبت های ویژه چرخاندند
[ترجمه گوگل]پزشکان او را در تنفس قرار دادند و طبقه پایین را به بخش مراقبت های ویژه چرخاندند
پیشنهاد کاربران
قسمت مواظبت ویژه
واحد مراقبت ویژه
همون ICU رو معنی میده
intensive care unit ( علوم سلامت )
واژه مصوب: بخش مراقبت های ویژه
تعریف: بخشی در بیمارستان که بیمارانِ نیازمند به پایش و مراقبت مستمر در آن نگهداری می شوند
واژه مصوب: بخش مراقبت های ویژه
تعریف: بخشی در بیمارستان که بیمارانِ نیازمند به پایش و مراقبت مستمر در آن نگهداری می شوند
کلمات دیگر: